طرح ساخت تله فیلم در تلویزیون رویکرد مثبتی بود و با اینکه میتوانست اتفاقات خوبی را برای تلویزیون و حتی سینمای ما رقم بزند ببه خاطر بی توجهی در مدیریت و عدمشناخت برخی مسئولان و متولیان از شرایط کار تلویزیون و افراد دستاندرکارش به فعالیتی بیثمر و غیرجدی بدل شد که تنها انگیزه بسیاری از رفتن به سمت ساخت آن، درآمدی است که میشود کسب کرد.
البته در میان این همه، گاهی کارهای قابل قبولی به چشم میخورند که به نسبت بقیه تشخص یک فیلم تلویزیونی را دارند، اما در شرایطی که اکثریت کارهای نازل به وجود آوردهاند چنین آثاری نیز قربانی بیاعتمادی نگاه مخاطبان و منتقدان شده و حتی بدون دادن رأی منفی، بیتفاوت از کنارشان میگذرند. گفتوگو با تعدادی از عوامل و سازندگان حرفهای در عرصه تهیهکنندگی، کارگردانی، نویسندگی و بازیگری در سینما و تلویزیون هم نشان میدهد مشکلات تله فیلم ریشهای است و دربرگیرنده همه ابعاد تولید یک اثر است که حل آنها به همت همه افراد مربوط به این عرصه و البته خارجکردن افراد نامربوط از این گود نیاز دارد.
میگویند تله فیلم یک منبع درآمد عالی است برای تهیهکنندگان و یک جور سرگرمی برای اوقات بیکاری جماعت سینما و تلویزیون. این حرف بعضی از کسانی است که خودشان هم به ساخت تله فیلم مشغولند!
اسماعیل عفیفه: منظور از منبع درآمد عالی چیست؟
مثلا میگویند فلان تهیهکننده 100میلیون تومان میگیرد بابت ساخت یک تلهفیلم و فقط 20میلیون تومان را خرج ساخت آن میکند.
اسماعیل عفیفه: نه، این عملا امکانپذیر نیست واقعا. ببینید اگر بخواهیم دقیق نظر بدهیم مشکل تله فیلمها به نظر من این است که تجربهای جدید در تلویزیون ما هستند. گرچه 3سالی از شروع ساخت آن به طور انبوه گذشته و خیلی هم نو به نظر نمیرسد ولی انگار یک روحیهای در تلویزیون ما وجود ندارد که از تجربیاتش درس بگیرد و اشکالاتش را رفع کند. تله فیلم در کشور ما بلاتکلیف است هنوز، تلویزیون بودجه کمی میدهد برای ساخت آن. اگر قرار است تله فیلم یک « نود دقیقهای» باشد مثل کار سینمایی باید توجه داشته باشیم که چنین فیلمی 350یا 400میلیون تومان در سینما خرج دارد و حالا قرار است با 100میلیون بسازند. خب طبیعتا پول کم، کیفیت را پایین میآورد.
حالا ما نمیگوییم باید پول زیاد باشد، نه. اما اگر قرار است پول کم باشد، پس باید نوعی از تله فیلم طراحی شود که با این پول کم بشود آن را ساخت؛ نه اینکه فیلمنامههایی را بیاورند که همینطوری نگاه میکنی هزینه سردستیاش 300میلیون تومان است، حالا آن مسئول، 100میلیون تومان میدهد و آدمی هم که آن طرح را برده میخواهد به هر قیمتی آن را کار کند، پس با همان بودجه کم میسازد و یک جوری با ماست مالی تحویل تلویزیون داده میشود و تلویزیون هم پخش میکند. بعضیها را ساعت 2نیمهشب پخش میکند که کسی نبیند، از بس که بد هستند.
امیرحسن شریفی: به نظر من هم هر کس این نظر را داده که 20میلیون خرج میکنند و 80میلیون را میگذارند در جیب در جریان کار نیست و از دور شنیده چون یک فیلم هر چقدر هم معمولی، خرج لوازم و لوکیشن آن بیش از این است؛ یعنی اگر به شکل آماتوری هم ساخته شود و یک دستیار کارگردانی بیاید کارگردانی و فیلمنامه و طراح صحنه و لباس و غیره و غیره را هم خودش انجام دهد- که اتفاقا بعضیها این کار را کردهاند- باز حدود 40-30میلیون تومان خرج دارد.
اما به هر حال باید جلوی این نوع کار کردن را گرفت. متاسفانه یک فضایی وجود دارد در تلویزیون که روابط در آن بیش از ضوابط اهمیت دارد و در حال حاضر خیلی از تهیهکنندگان حرفهای سینما هستند که کار نمیکنند، در حالی که اینها قدرت و آگاهی دارند برای اینکه تله فیلم خوب بسازند، اما از آنها استفاده نمیشود و اغلب کسانی که آشنا هستند و یک ارتباطی دارند سفارشها را میگیرند و میسازند و بد هم میسازند.
حمید نعمتالله: به عقیده من هم یک عدهای از تهیهکنندگان تلویزیون خیلی به تولیدات تلویزیون لطمه میزنند. حالا به جنبههای مختلف تهیه، کاری نداریم اما مهمترین خصوصیت یک تهیهکننده خوب این است که به سود معقول و متناسبی قانع باشد و فکر نکند باید پول زیادی گیرش بیاید چون تهیهکننده است و درآمد او از کارگردان و فیلمنامهنویس و بازیگر و... باید بیشتر باشد. چه کسی این را گفته؟ چنین قراری نیست!
همین سهمی که تهیهکنندگان برای خودشان در نظر میگیرند باعث شده دچار توهمی شوند در مورد خودشان. جالب است با خیلیهایشان که برخورد داشتم دیدم که خودشان را کارشناسان خبره فیلمنامه و کارگردانی میدانند، در حالی که هیچی سرشان نمیشود و این از آثارشان هم که میسازند و همه یک مشت جفنگ و حرف مفت است هم پیداست. (لطفا این را با همین صراحت بنویسید!) من البته نمیخواهم نقش تهیهکننده را زیرسؤال ببرم، به هیچ وجه. تهیهکنندگی هم بخشی از کار فیلمسازی است که بخش مهم و تاثیرگذار و تعیینکنندهای هم هست ولی با یک سود معقول.
منتها بسیاری این را در نظر نگرفتند و با سود زیادی که در این سالها برای خودشان درنظر گرفتند به تولیدات خیلی لطمه زدند و تلویزیون هم کمتر با اینها برخورد کرده. نمیدانم چرا! یعنی طرف یک کار آشغال ساخته، پولها را نفله کرده، باز دوباره به او سفارش کار میدهند و میرود انجام میدهد! اما تهیهکننده خوب هم بینشان هست و انصافا که به نقش خودشان آگاهند و تاثیر خیلی مثبتی بر کیفیت کار میگذارند. با این حال تهیهکنندگی در سینما و تلویزیون ایران مشکل بزرگی است و در هر دو بخش آدمهای کمتخصص خیلی زیاد هستند نسبت به رشتههای دیگر؛ آدمهای سودجوی بیمنطق، کمتخصص، نابلد و بیربط.
البته جدی نگرفتن تله فیلم از جانب عوامل دیگر مثل بازیگران و به خصوص کارگردانها لطمهای کمتر از بحث تهیه به آثار وارد نمیکند.
حمید نعمتالله: برای من که تله فیلم، کاملا جدی است. راستش اصلا فرق به خصوصی برای من با فیلم سینمایی ندارد و در واقع فرق سینمایی با تلهفیلم در اندازهاش است. اما تفاوتی به این معنی که تلهفیلم عیارش پایینتر باشد یا کار کم مقداری باشد برای من ندارد و به نظرم فرصت جالبی است و میشود فیلم خوب ساخت. اما در ضمن یک فیلم تلویزیونی و فیلم سینمایی دو کار مختلف هستند که نباید با هم مقایسه شوند. فیلم تلویزیونی یک مدل دیگر است که قرار هم نیست هزینه زیادی صرف آن بشود.
مهدی هاشمی: زمانی که من خبر ساخت تله فیلم به شکل انبوه را شنیدم خوشحال شدم؛ به این دلیل که به نظرم آمد که خیلی فکر خوبی است برای جوانی که استعدادش را در فیلم کوتاه نشان داده چون او یکباره که نمیتواند وارد سینما شود، بنابراین در اینجا میتواند خودش را نشان بدهد. من یادم میآید که کارگردانهایی مثل آقای عباس کیارستمی، نادری، بیضایی و... از کانون فیلم کودک و نوجوان وارد سینما شدند که با کمترین بودجه فیلمهایشان را میساختند با عوامل بسیار ارزان و فضاهای محدود مثل بودجهای که برای تله فیلم وجود دارد.
اما نمیدانم چطور مدیریت میشود که چنین وضعی پیش آمده و از هر 10تلهفیلمی که ساخته میشود 9تای آن خیلی بد است، به خاطر اینکه همه را به تعداد زیاد به دفاتر و به پسرخالههایشان میسپارند. من چند سال پیش جز هیأت انتخاب فیلم کوتاه بودم و 700تا فیلم کوتاه دیدم که 50 تای آن عالی بود. اینها کجا هستند؟ چرا این فیلمها را آنها نمیسازند؟ چرا از این امکان برای استعدادیابی استفاده نمیکنیم؟
یکی از مهمترین دلایلی که باعث شد تله فیلم کار کماهمیتی تلقی شود اهالی سینما هستند که آن را به چشم کم نگاه کردند و گفتند حالا که بیکاریم برویم تله فیلم بسازیم.
اسماعیل عفیفه: موافقم. خیلی از تهیهکنندگان سینما سفارش یکسری تله فیلم گرفتند و دارند کار میکنند. به هر حال این جبران کمکاری بعضی از دوستان در سینماست چون وقتی آنجا کار نمیکنند یا کم کار میکنند میآیند سراغ ساخت تله فیلم. البته در میان این افراد کسی مثل حسن فتحی هم هست که فیلم سینماییاش امسال یکی از موفقترین فیلمهای جشنواره بود اما کماکان احترام خاصی برای تلویزیون و مخاطبش قائل است، در حالی که خیلی از کسانی که در سینما کار کردهاند و این روزها مشغول ساخت تله فیلم هستند یک نگاه از بالا به پایین غیرموجه و بیخودی به تلویزیون دارند و میگویند به تلویزیون میرویم که بیکار نمانیم. وقتی نگاهشان اینطور باشد مسلما نتیجه کار خوب از آب در نمیآید.
حمید نعمتالله: به نظر من کسانی که این حرف را میزنند قصد دارند تنبلی و نابلدی خودشان را یکجوری توجیه کنند. من یک نفر هر تله فیلمی که ساختم و میسازم، پشتش میایستم. بد باشد شرمنده این اتفاق خواهم بود و خوب باشد افتخار میکنم و تمام سعیام را میکنم که خوب باشد. نمیفهمم وقتی کسی میگوید جدی نیست و ما همه انرژی و سعیمان را نمیگذاریم یعنی چی؟ یعنی مثلا دوربین باید در این نقطه باشد ولی شما میگذارید در آن نقطه؟! نه، اینها بهانه است. ادا و اطوار است. لوسبازی است. این دوستان در سینما
ابر و باد و مه وخورشید را جمع میکنند. فیلمبردار آنچنانی میآورند و بازیگر آنچنانی میآورند. 18نفر بیایند بنویسند، 24نفر تدوین کنند. برقصند و بکوبند و خلاصه چیزهایی هست در سینما که میتواند کمک کند تا فیلم سرپاتر شود و اینطور نابلدی خودشان را یک خرده در سینما ماست مالی میکنند ولی در تله فیلم دیگر این امکانات نیست و یک خرده سختتر است.
پس هر کس که اینطور نگاه میکند و باعث شده این دیدگاه به وجود بیاید بیخود میگوید و واقعا خیلی خودخواهی میخواهد که 90دقیقه وقت چند میلیون آدم را بگیری و بگویی همین است و این موضوع جدی نیست و یکی هم نیست بگوید تو خودت چقدر جدی هستی که این مسئله را غیرجدی تلقی میکنی؟ گفتم، این افراد میخواهند جلوی خجالتی که میکشند را یکجور با این حرفها بپوشانند وگرنه یک فیلمساز واقعی و درست و حسابی همه کارها را با همه ایمان و اعتقاد و تواناییاش انجام میدهد. حالا نتیجه چه میشود بحث دیگری است. ولی اینکه از لحظه اول بدون اعتقاد و توجه کامل کار کند اصولا رفتار غیرحرفهای و غیرشرافتمندانهای است.
حسن فتحی: البته آمدن کارگردانهای سینما به تلویزیون را من هم بد نمیدانم و میتواند مفید هم باشد اما به شرط اینکه به قول آقای عفیفه این نگاه از بالا به پایین را کنار بگذارند چون بسیار اشتباه فاحشی است اگر کارگردانی خیال کند سینما یعنی هنر نمایشی درجه یک و تلویزیون یعنی هنرنمایشی درجه دو. اصلا این مقایسه به قول علمای اهل منطق قیاس معالفارق است. مدیوم تلویزیون اصلا مخاطباش فرق دارد با مخاطب سینما.
فضای ارتباطی یک اثر تلویزیونی با مخاطب بیشتر مبتنی بر روانشناسی فردی است. یکی، دو نفر در هر خانه مینشینند و کار را تماشا میکنند ولی فضای ارتباطی کارگردان فیلم با مخاطب در سینما و سالن سینما مبتنی بر روانشناسی جمعی است و اصلا دو تا زیباییشناسی متفاوت دارد. یا مثلا یکی از ویژگیهای فیلمنامه خوب سینمایی ایجاز است، اما باور کنید در تلویزیون عکس آن مهم است. پس اصلا قواعد ساخت یک اثر در تلویزیون بر مبنای مخاطب تلویزیون، منوط به برخورداری از یک تجربه چندین و چندساله است.
کارگردانهایی که از سینما به تلویزیون میآیند خیلیهایشان هم کارگردانهای خیلی خوبی هستند منتها چون مخاطب تلویزیون را نمیشناسند و ضریب تمرکز مخاطب تلویزیونی را با ضریب تمرکز مخاطب سینما که در سالن نشسته اشتباه میگیرند و از این بدتر فکر میکنند که تلویزیون است دیگر، هرچه ساختی، ساختی! نه، این خبرها نیست، وگرنه یک سینماگر هم اگر این شناخت را به دست بیاورد و تعصبات کورکورانه را نسبت به اینکه سینما بهتر است و...کنار بگذارد و یاد بگیرد تلویزیون فرصت خاص خودش را دارد موفق میشود که در تلویزیون هم مخاطب داشته باشد و کار خوب ارائه دهد. ولی اگر کسی با این تفکر که من کارهای خوبم را در سینما میسازم و زنگ تفریحم را میروم تلویزیون که پول در بیاورم به تلویزیون بیاید، مطمئن باشید که شکست میخورد؛ که دیدید نمونههایش را.
رضا کریمی: کاملا درست است. من وقتی بعد از چند کار سینمایی وارد تلویزیون شدم متاثر بود از فضاها و کارهایی که از تلویزیون دیده بودم و قدری طول کشید تا با مدیوم تلویزیون آشنا شوم و حالا بعد از چند کار تلویزیونی به یک فرمی رسیدم که راضیام کند. پس شناخت و تجربه در هر عرصهای لازم است تا بتوان کار خوبی ارائه داد و اینطور نیست که سینماییها تلویزیون را کار راحتی تصور کنند یا برعکس. البته حسی که گفتید از بالا به پایین نگاه میکنند متاسفانه وجود دارد در بین خیلیها و حس بدی است و بخشی از آن برخاسته از برخی کارهایی است که در تلویزیون به طور سرسری و با بیسلیقگی ساخته شده و باعث چنین نگاهی از طرف بعضی دوستان شده است.
درستش این است که ما به تماشاگرمان فکر کنیم و به شعور و سلیقه او احترام بگذاریم چون دیگر تماشاگر ما خیلی فرق دارد با چند سال قبل. دیگر کارهای مدرنی نگاه میکند که سختگیرش کرده. حالا دیگر غیر از فیلمهای روز جهان، سریالها هم در اختیار او قرار دارد، پس به محض دیدن کارها قیاس میکند و باید سعی کرد که در این قیاس کردن خیلی جا نخورد.
شاید اگر تله فیلمها داوری میشدند همه آن را قدری جدیتر میگرفتند.
حمید نعمتالله: بله، موضوع مهم در مورد تله فیلمها این است که روی زندگی حرفهای کسانی که آنها را میسازند تاثیر نمیگذارد و این باعث میشود مثل یک زنگ تفریح و یک شوخی تلقیاش کنند. یک فیلم سینمایی را چرا همه سعی میکنند خوب شود؟ چون تاثیر دارد در آیندهشان؛ هم تاثیر اقتصادی و هم اعتباری. یک فیلم میتواند موقعیتسازندهاش را تغییر دهد.
اگر فیلم بدی بسازد همه از او جواب میخواهند، مسخرهاش میکنند و همه جا مینویسند، وقتی فروش نکند فیلم بعدیاش را ممکن است نتواند بسازد. آدمها دوست ندارند با او کار کنند و خلاصه همه پیامدهای طبیعی که برای آدمی اتفاق میافتد که کارش را بد انجام دهد. حالا وقتی در ساخت سریالها و تله فیلم این تاثیر وجود ندارد برآیند، همین میشود. این را باید بررسی کرد. ایراد همین جاست. یک وقتی سریالهای مناسبتی بدترین سریالهای تلویزیون بودند ولی بعد از چند سال مهم شدند و تبدیل شدند به سریالهای خوب تلویزیون. پس تغییر نگاه مسئولان و مدیران تلویزیون تاثیر مهمی دارد.
امیرحسین شریفی: این نیازی بود که در همان تولیدات اول تله فیلم احساس میشد. در همان روزهای اول خود ما وقتی دیدیم هیچ اقدامی در این مورد صورت نمیگیرد سال گذشته تصمیم گرفتیم یک داوری و جشن خصوصی در اینباره برگزار کنیم. تولید تله فیلم در موسسه ما به تعداد قابلتوجهی رسیده بود و دیدیم برای تشویق و ایجاد انگیزه در بین عوامل تولید و در نتیجه بالا بردن کیفیت کارها خوب است که خودمان وارد عمل شویم.
برای داوری هم از بزرگان و پیشکسوتان عرصه فیلمسازی و نقد دعوت کردیم؛ مثل آقای داریوش مهرجویی، مسعودکیمیایی، جواد طوسی و... که اتفاقا خیلی هم موثر بود و باعث شد خیلی از دوستانی را که با ما همکاری داشتند در 29 تله فیلمی که ساخته بودیم در این 3سال، دوباره ببینیم و به همکاری ادامه دهیم. اما واقعا درخواست ما از مسئولان تلویزیون این است که یک داوری میان تمام آثار انجام شود بلکه آن را جدیتر بگیرند.
علیرضا کاظمیپور: بله، تلهفیلم شده یک ناندانی. هر کس بیکار میشود میرود کار میکند چون نه دیده میشود و نه ارزشی بر آن گذاشته میشود. در واقع تا وقتی قضاوت نشود پیشرفت نمیکند و لطمه زیادی هم به تولیدات دیگر تلویزیون میزند. من خودم عضو هیات داوران جشنواره تله فیلمها بودم که قرار بود اردیبهشت برگزار شود و نشد. متاسفانه تلهفیلمها با اینکه با انگیزه خوبی راهاندازی شدند و قرار بود آنتن شبکهها را در مناسبتهای مختلف و تعطیلات پرکنند و با اهداف و سیاستهای سازمان تفریح و تنوع خوبی برای تماشاگران تلویزیون ایجاد کنند ولی عملا لطمه بزرگی به چرخه سینما و تلویزیون زدند.
این لطمه زدن هم اعتقادی است که خیلیها داشتند و بعضی از این خیلیها هم خودشان رفته رفته وارد گود شدند و تله فیلم کار میکنند.
امیرحسین شریفی: البته این ضربهزدن را من از جهاتی قبول دارم، اما این به ارتباط سینما و تلویزیون برمیگردد نه به ساخت تله فیلم. من بارها گفتم باید ارتباط تلویزیون و سینما بهتر شود. چرا نباید فیلمهای سینمایی را بعد از اکران در تلویزیون نشان دهند؟ اعتقاد خیلیها این است که باید بهجای ساخت تله فیلم، فیلمهای سینمایی را پخش کنند.
البته سینما نمیتواند جوابگوی هر 5 شبکه باشد. سالی 90 فیلم سینمایی هم که در تلویزیون پخش شود فقط جوابگوی عصر جمعه شبکه یک خواهد بود، در این صورت تله فیلمها هم میتوانند در کنار سینما ساخته شوند. پس این به عدم تفاهم سینما با چارچوبهای تلویزیون برمیگردد نه به ساخت تله فیلم.
علیرضا کاظمیپور: البته ضربهای که ساخت تله فیلم هم به سینما و هم تلویزیون زده این است که هزینههای تولید یک سریال و یک کار سینمایی سهبرابر شده چون دستمزد بازیگران و حتی عوامل دیگر هم سه برابر شده. از طرفی به خاطر کمبود بازیگر، نویسنده و... دیگر نمیتوان نیروی خوب و حرفهای برای ساخت یک کار جذب کرد چون همه سرکار هستند و معضلی شده برای تلویزیون و سینما.
البته بازیگرانی هم هستند که همچنان مخالف شدید تله فیلم هستند و در آنها حضور پیدا نمیکنند و دوستان همکارشان را هم از این کار منع میکنند!
مهدی هاشمی: به نظر من این بستگی به برد هر بازیگر دارد.
گوهرخیراندیش: ببینید من که شخصا در وهله اول هیچوقت هیچکس را و هیچ ایده و فکری را رد نمیکنم، تایید هم نمیکنم. من میگویم هنرمند در هر شرایطی باید کار خودش را بکند. نباید به این فکر کند که اگر تله فیلم است کمتر انرژی بگذارم و اگر سینمایی است بیشتر. یا این کار بد است و آن کار خوب. این درست است و آن غلط. کار خوب، خوب است. کجا؟ فرقی نمیکند، به یک معنی کار، کار است.
این رکن اصلی بازیگری است. اینکه کیفیت در کارهای تله به چه صورت است و چه تعاریفی از آن دارند، چیزی است که باید کارشناسانه بررسی شود. از طرفی با بودجه کمی که اختصاص به تله فیلم دارد دستاندرکاران هم طبیعتا نمیتوانند همه عوامل و همه بازیگران را حرفهای و شناختهشده انتخاب کنند و دستمزدهای بالا بدهند؛ به همین دلیل مجبورند یک نفر یا نهایتا 2 نفر را در رأس کار بگذارند که بار فیلمنامه را به دوش بکشد و بقیه را طوری انتخاب کنند که هزینه بالایی روی دستشان نگذارد. در موارد دیگر مثل فیلمبرداری و فیلمنامه و موسیقی و... هم همینطور است. با این حال برای من فرقی ندارد، سر هر کاری بروم همه انرژیام را میگذارم تا خوب شود. شاید بعضیها انگیزهشان را از دست بدهند وقتی میبینند کاری است که مخاطب از آن سرسری خواهد گذشت ولی من اینطور نمیتوانم کار کنم. گرچه در چنین شرایطی کار کردن خیلی سخت است.
امیرحسین شریفی: البته موضعی که برخی بازیگران نسبت به این کارها دارند بیعلت نیست. مسئلهای که وجود داشت در مورد این کارها، کپی کشیدن و اکران سینمایی بود که به نوعی دور زدن بازیگران و حتی عوامل دیگر و در کل دور زدن سینماست، چون شخصی که برای یک تلهفیلم قرارداد میبندد باتوجه به بودجه تله فیلم قرارداد بسته که با بودجه سینمایی و دستمزدی که برای آن میگیرد، خیلی فرق دارد، پس حق دارد به اکران آن اعتراض کند و بدبین شود.
در این میان عدهای هم از این تهیهکنندگان بودند که مجوز تهیهکنندگی تخصصی در سینما را نداشتند، این بود که با تهیه تله فیلم میخواستند میانبر بزنند و میرفتند ارشاد پروانهای میگرفتند و من یکی از معترضین جدی این کار بودم که پس از آن صنف تهیهکنندگان و خانه سینما هم اعتراض کرد.
حضور کارگردان قوی در تلویزیون
کیانوش عیاری: من اول در مورد آمدن کارگردانهای سینما به تلویزیون باید بگویم که به عقیده من کسی که کارش را بلد است و به آن احترام میگذارد خیلی طبیعی است که میتواند بنابر کیفیت تجربه خودش در عرصه تلویزیون هم خودش را نشان بدهد و باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که حضور کارگردانان خوب سینما در تلویزیون کمک میکند به ارتقای سطح کیفی کارهای تلویزیونی و مخاطبش را هم دچار یک تغییر بینش میکند.
بنابراین از این منظر نه تنها اشکالی ندارد، بلکه خیلی هم خوب استاما ما میدانیم که انگیزه اصلی این نیست؛ بلکه بحران حاکم بر سینماست که بخش قابلتوجهی از کارگردانان سینما را وادار به کوچ میکند. حالا به این کوچ هر کس به گونهای نگاه میکند، اما من فرقی در کار کردن برای سینما و تلویزیون نمیبینیم و آن را نوعی ییلاق و قشلاق میدانم. اما مشکلی که درباره این تلهفیلمها وجود دارد و من نمیپسندم و غیر قانونی هم هست به کار بردن عبارت فیلمسینمایی است.
هیچ ایرادی ندارد که صدها تله فیلم ساخته شود، خوب است و بخشی از بحران معیشتی سینما را هم جبران میکند و میتواند توسط کارگردانان تازهکارتر و گاهی حرفهایها همچنین تله فیلمهایی ساخته شود. من استقبال میکنم و حتی خودم حاضرم بسازم، چرا که نه، اما مشروط بر اینکه عنوان فیلمسینمایی هرگز بر آن اطلاق نشود.