فکر برگزاری همایش مقابله با عملیات روانی دشمن سال گذشته 3ماه پیش از برگزاری انتخابات و از سوی ستاد کل نیروهای مسلح مطرح شد.
دومین همایش مقابله با عملیات روانی و جنگ نرم دشمن علیه ایران با عنوان بررسی ابعاد جنگ نرم برگزارشد.
در همایش اول سناریوهای عملیات روانی آمریکا علیه ایران در دوران دفاع مقدس، نقش هالیوود در این عملیات، عملیات روانی در اشغال عراق و افغانستان، عملیات روانی اسرائیل علیه ایران، عملیات روانی در حمله 33 روزه به لبنان، عملکرد رسانههای ایران در مقابل عملیات رسانههای بیگانه و... مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
با سردار مسعود جزایری، معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح که نهاد برگزارکننده این همایشهاست گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید:
- اهداف همایش اول مقابله با عملیات روانی دشمن چه بود؛ آیا آنچه در همایش قبل بهدنبال آن بودید محقق شده است؟
عملیات روانی بهعنوان ابزاری که در تصمیمگیری و تصمیمسازی نهادهای قدرت و درون جریانهای مخالف و موافق داخلی و خارجی بسیار تاثیرگذار است، جایگاه منحصر به فردی دارد. با توجه به اهمیت این موضوع و ضرورتی که در سطح نخبگان، اندیشمندان، مدیران و رهبران جامعه احساس کردیم برگزاری این همایشها را از سال گذشته در دستور کار خود قراردادیم.
همایش سال گذشته تحت عنوان عملیات روانی، مهندسی و آیندهپژوهی بود. این اقدام در برابر عملیات روانی غرب بود که در چند دهه بعد از انقلاب متوقف نشده است. امروزه شاهد اشکال و شیوههای پیچیدهتر جنگ روانی هستیم. همایش اول خوشبختانه توانست ما را به منابع ارزشمندی در مورد این اشکال و شیوهها رهنمون کند. تعداد زیادی مقاله به همایش ارائه و سخنرانیهای خوبی انجام شد. پایه انجام یک کار علمی در آن همایش گذاشته شد.
بنابراین پیشبینی میشد براساس برنامهریزیهای قبلی، دستاوردهای بیشتری در همایش دوم با همکاری دستگاههای علمی و سیاسی کشور داشته باشیم و با استمرار بخشیدن به آن دانشی را که بهوجود آمده به فراوردههای عملیاتی تبدیل کنیم. تلاش اصلی ما در همایش دوم این بود که به دانش تخصصی تر، ایرانیتر و بومیتر شده دسترسی پیدا کنیم، بازخوانی و تبیین مولفههای عملیات روانی را صرفا در سطح رسانهها اعم از شنیداری، دیداری و دیجیتال ایدهپردازی کرده و به مدلهای ایرانی در عرصه جنگ نرم دست یابیم. دستیابی به جامعهای نخبه و متخصص در عملیات روانی، آسیبشناسی رسانههای کشور در حوزه عملیات روانی و تهاجمات دشمن مهمترین اهدافی بود که در همایش دوم بهدنبال آن بودیم.
نکته مهم دیگر پیدا کردن راههای رسیدن به اتاقهای فکر در رسانهها بود تا بتواند رسانهها را در ابعاد مختلف بهصورت الگوهای پیشتازانه در عرصه خبر و گزارش در مقابله با جنگ نرم تجهیز کند.
- لطفا درخصوص اصطلاحاتی که در رابطه با جنگ نرم و نقش رسانهها بهکار بردید توضیح بیشتری بدهید، مثلا اینکه میخواهید به دانش تخصصیتر، ایرانیتر و بومیتر شده علیه جنگ نرم دسترسی پیدا کنید یا اتاق فکر برای رسانهها ایجاد کنید یا در عرصه رسانهها به مدلهای ایرانی دسترسی پیدا کنید؟
در شرایط تهدید یا زمانی که جامعه در یک بعد یا ابعادی دچار بحران میشود باید آسیبشناسی کنیم و ببینیم رسانهها و جامعه در آن برهه بحران توانستهاند نقش واقعی خود را ایفا کنند یا نه؟ آیا رسانههای خودی توانستهاند فراتر از رسانههای حرفهای بیگانه به امر تنویر افکار عمومی داخل و خارج بپردازند؟ متأسفانه تاکنون در این زمینهها با چالش مواجه بودهایم. علت عقبماندگی یا غفلتهایی که در این عرصه داریم باید شناسایی شوند تا بتوانیم راههای برونرفت از این وضعیت را پیدا کنیم.
در مورد اتاقهای فکر اگر هریک از رسانهها دارای اتاق فکر باشند که در عرصههای تحلیلی به آنها کمک کنند چه بسا رسانههای ما را قادر به پیشگویی و پیشبینی نسبت به تحولات آینده کند. اتاقهای فکر از عوامل مؤثری هستند که از عقب ماندگی رسانهها جلوگیری کرده تا آنها بتوانند نقش پیشتازانه خود را اعمال کنند. اگر مجموعه رسانههای ما بتوانند اتاق فکر مادر و متمرکز و فراگیر داشته باشند در آن صورت قادر خواهند شد بیش از وضعیت فعلی در افکار عمومی داخلی و خارجی تاثیرگذارباشند.
- با توجه به تحولات اخیر، چه شعارها، خواستهها یا اقداماتی را در چارچوب روشهای جنگ نرم ارزیابی میکنید؟
بهطورقطع اصلیترین شعاری که در چارچوب جنگ نرم توسط دشمن در حال القا و پیگیری است هجوم به مجموعه کارآمدی نظام و شبیخون به پایههای معنوی و آگاهیهای سیاسی اجتماعی مردم است.
- اصلیترین موضوع همایش، مقابله با روشهای جنگ نرم است. حوادث مربوط به انتخابات و پس از آن را بهعنوان مصادیق بارز عملیات نرم میشناسید؟ راههای جلوگیری از بروز دوباره این نوع حوادث را که تهدیدکننده امنیت و منافع ملی است در چه میدانید؟
آنچه پس از انتخابات رخ داد از جنس جنگ نرم بود. مشابه یک اقدام نظامی یا جنگ سخت که منوط به طرحریزی و برنامهریزی از قبل است. ابعاد و زوایای کار نشان میدهد از ماهها قبل و حتی چند سال قبل برای یک اقدام بزرگ علیه انقلاب اسلامی آماده میشدند.
خارجیها مایل بودند انقلاب مخملی شکل بگیرد. عوامل آمریکا و انگلیس دخالت و حضور نزدیکی در این حوادث داشتند. جنگهای نظامی و نرم نیاز به یکسری عقبهها در داخل واحد سیاسی و گروههای اپوزیسیون داخلی دارد. پیوند خارجی با عناصر داخلی سبب شد که ما در برههای از انتخابات دچار نوعی اغتشاش و بحران در کشور باشیم. عنصر اصلی جنگ نرم، عملیات روانی بود که سربازان اولیه و پیامآوران آن رسانههای خارجی بودند.
- همایش اول و دوم شما تقریبا 3ماه قبل و 3ماه بعد از انتخابات برگزار شدند. بهنظر میرسد بحث انتخابات مورد نظر و توجه همایشها بوده است. با توجه به آنکه انجام عملیات روانی در انتخابات بعید نبود چرا راهکارهایی اتخاذ نشد که به نوعی جلوی حوادث پس از انتخابات گرفته شود؟
باور اینکه عملیات روانی در سطوح مدیریتی کشور بروز و ظهور مییابد به آن سطح نرسیده بود. غفلت از عملیات روانی دشمن بهطوری که بعضی دشمنیهای دشمن را خوب نتوانیم درک و فهم کنیم در بروز این شرایط مؤثر بود. دشمن در عملیات روانی تلاش میکند که بصیرت مناسب پدیدهها را از رهبران و شهروندان بگیرد. به همین دلیل عملیات روانی در سطوحی از مدیریت کشور کارساز شد.
این طور نبود که همه به این باور رسیده باشند که قرار است اتفاق سوئی در کشور بیفتد. باید سامانههای مناسب و لازم عملیات روانی و جنگ نرم را در کشور و نظام داشته باشیم. همه تلاشها در جنگ نرم مبتنی بر فریب است؛ یعنی بهگونهای عمل نمیکنند که منویات اصلی، اهداف و تاکتیکهای عملیات روانی آشکارسازی شود. به همین دلیل بخشهایی از جامعه را دچار اختلال میکند.
- از نظر برگزارکنندگان همایش، رسانهها میتوانند از مهمترین ابزار جنگ نرم باشند. ارزیابی شما از عملکرد صدا و سیما در حوادث پس از انتخابات چیست؟
تلاش صدا و سیما این بود که فضای شفاف و اطلاع رسانی ایجاد کند، هرچند خلأهایی در کار شفافسازی وجود داشت. بهنظر ما صدا و سیما اگر دارای همان اتاق فکرهایی که ذکر آن رفت، بود بهتر میتوانست در سطوح بالاتر و حتی گستردهتر به امر اطلاع رسانی و شفافسازی و افزایش بصیرت نسبت به واقعیات بپردازد.