سطرهایی از این شماره:
خواننده، نویسنده می‌شود، وبه‌رویت می‌نشیند. شانس آن را داری که گفته‌هایش را با حالات چهره‌اش مقایسه کنی. از خاطرات گذشته که می‌گویی نگاهش عمیق می‌شود. حکایت‌ها دارد این نگاه عمیق. رد خاطراتش را که بگیری به 25 مرداد 58 می‌رسی که روز تولدش است، به آنامیس که به آن می‌نازد و به اتفاقی که به تزریقی نادرست ختم شد و در آخر عصا را دوست صمیمی‌اش کرد. از کتابخانه پرازکتابش حدس می‌زنی که عاشق ادبیات است. با علاقه از کلاس‌های ادبیاتی می‌گوید که در نهایت مدرک دیپلم ادبیات را عایدش کرد...
عنوان‌های این شماره:
روانتان شاد
مرکز مشاوره مطمئن
ناراحتی ؟ برو دکتر!
جرم: طلاق، متهم ردیف اول: سلامت جنسی
هنری از دور ریختنی‌ها
زجرها و شادی‌هایم را نوشتم
چقدر ثروتمندم!
ما خانوادگی والیبالیستیم
ندر احوالات تربیت فرزندان
خوردن یا نخوردن
قهر، قهر تا روز آشتی
نگی که نمی‌زند
اهمیت غذایی را پاس بداریم
ترمز نبرید
فقط ویژه دختران
دختری با چکمه بارانی
کفش هایی برای برف و باران
کوفته هویج
کیک اسفناجی با شکلات گلابی
قابسازی با دورریختنی‌ها
نظم و ترتیب به سبک پاییزی
دایناسور ستمگر روی دست صاحبش ماند
خط مترو بدشگون
جدال شب و ساعت/ ما طمعکاریم