اما اکنون این بازی تاریخ است که ناتو باید اعتبار خود را در همان سرزمینی احیا کند که نیروهای مسلح شوروی سابق زمینگیر شدند. افغانستان اولین جبهه نبرد ناتو نیست و این سازمان در کوزوو در سال 1999 درگیر جنگ بود. اما این جنگ جنگ هوایی بود.
نبرد افغانستان برای بعضی اعضای ناتو شدیدترین نبرد از زمان جنگ کره است. امسال 49 سرباز از جمله 34 کانادایی در عملیات ناتو در افغانستان کشته شدهاند.
ناتو میداند که نمیتواند طالبان را در جبهه نظامی شکست دهد چرا که در خطوط مرزی با پاکستان از این گروه حمایت و پشتیبانی میشود. عملیات ناتو در افغانستان نقطه ضعف های زیادی را از درون این سازمان نشان داد.
شروع این عملیات بر عهده آمریکا، کانادا، انگلیس و هلند بود. دولت های دیگر عضو ناتو اجازه نمیدهند که نیروهایشان از مناطق امن در شمال و غرب افغانستان خارج شده و یا تجهیزاتشان مانند هلی کوپتر را در اختیار نیروهای دیگر کشورها قرار دهند.
فرماندهان نظامی ناتو اکنون ماههاست که از دولتهای عضو این سازمان میخواهند 2200 نیروی جدید تازه نفس به افغانستان اعزام کنند که 1000 تن از این نیروها نیروهای سیار و غیر مستقر باشند.
در اوج درگیریها در ماه سپتامبر فرماندهان ارشد ناتو به طور غیر رسمی درخواست کردند که آیا ممکن است نیروهای ذخیره استراتژیک این سازمان در فرانسه به افغانستان اعزام شوند یا نه. پاسخ فرانسه منفی بود.
نقطه ضعف دیگر ناتو در بخش تجهیزات است. این سازمان هلی کوپترهایی که بتواند بلند و سریع پرواز کند در اختیار ندارد و لوازم ارتباطی این نیروها پیشرفته نیست. در مقر ناتو در بروکسل این نگرانی وجود دارد که نبرد افغانستان به جای نمونهای برای اثبات توانایی این سازمان درانجام عملیاتهای فرا منطقه ای به افتضاحی شبیه عراق برای نیروهای انگلیسی و آمریکایی تبدیل شود.
ائتلاف ناتو از زمان فروپاشی پیمان ورشو در تلاش برای ارائه تعریفی دوباره از نقش خود بوده است. جدیدترین نسخه از دکترین در حال تدوین جدید این سازمان در سندی پنج صفحه ای خلاصه شده که در اجلاس آینده ناتو منتشر خواهدشد.
در این سند آمده است، ناتو به جای رو به رو شدن با دشمن مشترک همچون روسیه به فکر تهدیدات مشترک باشد و به جای دفاع از مرزها در برابر تهاجم به فراتر از مرزها فکر کند. تدوین کنندگان این دکترین جدید میگویند، ناتو باید بتواند همه ماموریت های نظامی را انجام داده و آماده رو به رو شدن با چالشها باشد.
عملیات نظامی در بالکان نشان داد که این سازمان میتواند عملیاتهای خارج از منطقه را هم انجام دهد. اما از آن زمان به بعد آمریکا از کشورهای اروپایی خواست که تجهیزات نظامی خود را تقویت کنند. از آن زمان به بعد ناتو فهرستی از تواناییهای ضروری که این سازمان باید برای کارآمدی بیشتر به دست آورد را تهیه کرد که از جمله آن تشکیل نیروی 20 هزار نفری آماده خدمت با نام نیروی واکنش ناتوست که مجهز به امکانات نبرد هوایی و دریایی و زمینی باشد.
اتحادیه اروپا روابط خوبی با ناتو دارد و ماموریت ثبات بخشی در بوسنی و مقدونیه را به این اتحادیه سپرده است. بعد از حملات 11 سپتامبر 2001 نوبت به آمریکا رسید تا وارد تعامل با ناتو شود.
ناتو برای نشان دادن حسن نیت خود اصل 5 اساسنامه خود را مورد تاکید قرار داد که بر اساس آن حمله به یکی از هم پیمانان ناتو حمله به کل این سازمان تلقی میشود. اما ناتو تصمیم گرفت متحدان خود را خودش انتخاب کند.
با ادامه روند ناکامیهای نظامیان آمریکایی و هم پیمانان انتخابیاش در جنگهای عراق و افغانستان گرایش واشنگتن تغییر کرد و به سوی ناتو بازگشت. اکنون حداقل در افغانستان ناتو ابتکار عمل را به دست گرفته است.
اما اکنون عملیات افغانستان پرسش تازه ای را به همراه آورده و آن اینکه آیا کشورهایی مانند ژاپن و نیوزیلند که عضو ایساف هستند اما در ناتو حضور ندارند باید به خاطر این عملیات به عنوان عضو میهمان یا کشوری دارای رابطه خاص با ناتو در نظر گرفته شوند.
پیشنهاد آمریکا این است که برای این کشورها جایگاه و رابطه ای خاص در نظر گرفته شود به طوری که آنها در تمرینات ناتو حضور داشته باشند. اما فرانسه با این پیشنهاد مخالف است. اجلاس سران ناتو که این هفته در پایتخت لیتونی بر گزار میشود در واقع صحنه رویارویی جورج بوش و ژاک شیراک خواهد بود.