به این ترتیب تاکنون حدود 280 معاهده و موافقتنامه بینالمللی و منطقهای در زمینه حفاظت محیطزیست و مسائل مرتبط با آن منعقد شده که از این میان حدود 70کنوانسیون (پیماننامه) و پروتکل (قرارداد) جنبه جهانی داشته و مابقی منطقهای است.
عزم جهانی برای حفاظت محیطزیست با تشکیل نخستین کنفرانس جهانی سازمان ملل متحد درباره انسان و محیطزیست معروف به «کنوانسیون استکهلم» در سال1972 در سوئد جنبه عینی پیدا کرد، بهطوری که حق برخورداری انسان از محیطزیست سالم، همطراز با «حقوق بشر» شناخته شد. در این میان ایران نیز به تعدادی از کنوانسیونها و پروتکلها پیوست و سازمان حفاظت محیطزیست کشورمان بهعنوان مرجع ملی، اجرای بیشتر آنها را بر عهده دارد.
اما اینکه این سازمان در باره حفظ محیطزیست منطقه کلاردشت که بهطور پیوسته طی 23سال گذشته تاکنون از طریق اجرای غیرعلمی طرحهای عمرانی، صنعتی و زیستمحیطی و یا توسط مردم دچار تخریب و گاهی نابودی شده تا چه اندازه به وظایف سازمانی، ملی و بینالمللی خود عمل کرده باشد، پرسشی است که در این نوشتار به آن پاسخ داده میشود. مقاله پیش رو در گام نخست، بهطور کوتاه و اجمالی به توصیف معاهدات و قراردادهای بینالمللی در زمینه حفظ محیطزیست میپردازد و سپس چالشهای زیستمحیطی کلاردشت را رصد کرده و مورد تحلیل قرار میدهد.
کنوانسیون تغییرات آب و هوا با نام رسمی کنوانسیون ساختاری سازمان ملل درباره تغییرات اقلیم، یکی از مباحث مهم همایش زمین یا اجلاس«ریو» در سال1992 درخصوص محیطزیست و توسعه محسوب میشود. این کنوانسیون در سال 1992 میلادی در نیویورک منعقد شد. کنوانسیون مربوط به تالابهای مهم بینالمللی بهویژه تالابهای زیستگاه پرندگان آبزی که معروف به کنوانسیون رامسر است نیز در سال1350 در شهر رامسر با حضور 18کشور جهان مورد تصویب قرار گرفت.[ جاذبههای گردشگری رامسر ]
کنوانسیون سایتیس(CITES) با محوریت تجارت بینالمللی گونههای حیوانات و گیاهان وحشی در معرض خطر انقراض و نابودی، در سال1352 در واشنگتن آمریکا مورد تصویب قرار گرفت. از سوی دیگر، در سال 1985میلادی (1366هجری شمسی) بهمنظور حفاظت از لایه ازن و با توجه به ضرورت چاره اندیشی و یافتن راهکارهایی برای پیشگیری از تخریب لایه ازن، به دعوت سازمان ملل متحد، نمایندگان 21 کشور جهان و کشورهای عضو جامعه اروپا در وین پایتخت اتریش گرد هم آمدند و مفاد معاهدهای را که کنوانسیون وین نامیده شد، تدوین کردند.
همچنین در سال 1989میلادی، کنوانسیون بازل نیز درباره کنترل انتقالات برونمرزی
مواد زائد زیان آور و دفع آنها در شهر « بازل» سوئیس به امضای 35 کشور شرکتکننده رسید. با توجه به اهمیت زیستبوم دریای خزر و شرایط نامطلوب حاکم بر آن، کشورهای ساحلی این دریا با همکاری برنامه محیطزیست سازمان ملل (UNEP)درقالب کنوانسیون CEP، اقداماتی را برای برقراری یک چارچوب مناسب حقوقی- قانونی جهت حفاظت از این دریا آغاز کردند. کنوانسیون منطقهای کویت نیز برای همکاری درباره حمایت و توسعه محیطزیست دریایی و نواحی ساحلی خلیجفارس، دریای عمان و قسمتی از دریای عرب در برابر آلودگی شکل گرفت.
در سال 1972 نیز، کنوانسیون حمایت از میراث طبیعی در شهر پاریس به تصویب رسید. عمدهترین نکته مورد نظر کنوانسیون این است که ویرانی یا انهدام هر قسمت از میراث فرهنگی و طبیعی موجب فقر شدید میراث همه جهان میشود و باید بهعنوان میراث جهانی بشریت حفظ شود. کنوانسیون بیابان زدایی نیز با هدف بیابان زدایی و کاهش اثرات خشکسالی در کشورهایی که بهطور جدی با خشکسالی و بیابان زایی بهویژه در آفریقا روبهرو هستند ایجاد شد.
کنوانسیون تنوع زیستی یا CBD نیز، بخشی از روند کنفرانس سازمان ملل متحد درباره محیطزیست و توسعه به شمار میرود. این معاهده در سال1992 در ریودو ژانیرو امضا و در سال1993 لازمالاجرا شد و هماکنون 184عضو دارد. ایران در خرداد 1375 بهطور رسمی به این کنوانسیون پیوست و نسبت به تعیین راهبردها و برنامه ملی درخصوص حفاظت از تنوع زیستی که جزء یکی از الزامات ناشی از پیوستن به این پیمان بود، اقدام کرد. از طرفی؛ پروتکل ایمنی زیستی یا کارتاهنا نیز در سال 2000میلادی در« مونترال» کانادا به تصویب نمایندگان کشورهای عضو رسید.
در سال 1972 (1351شمسی) نیز، مواد کنوانسیون جلوگیری از آلودگی دریایی در شهر لندن به امضای نمایندگان تعدادی از کشورها رسید و دولت ایران در سال 1375شمسی با تصویب مجلس شورای اسلامی به آن پیوست. کنوانسیون آلایندههای آلی پایدار( POPs ) با هدف حذف و یا کاهش آلوده کنندههای آلی پایدار و ممنوع کردن تولید، مصرف، صادرات و واردات و فروش آنها، مساعدت و ترغیب کشورها به انجام اقدامات ملی و منطقهای برای کاهش خطرات مواد یادشده، کمک به کشورها برای ایجاد صنایع پاکیزه بهمنظور جلوگیری و یا کاهش انتشار مواد یادشده، استفاده از جایگزینهای مناسب، ترغیب کشورها به شناسایی منابع مواد آلودهکننده آلی پایدار و نابود کردن آنها ایجاد شد.
در دهههای 1960و1970، کنوانسیون روتردام(PIC) در زمینه گسترش تجارت جهانی توجه مجامع بینالمللی و سازمانهای دولتی و غیردولتی حفاظت محیطزیست در سراسر جهان را به خطرات ناشی از تجارت و مصرف مواد شیمیایی بالقوه خطرناک از جمله سموم شیمیایی دفع آفات نباتی جلب کرد. پس از مرور ادبیات مربوط به پیمان نامهها و قراردادهای بینالمللی درباره حفاظت از محیطزیست، پرسش قابل طرح آن است که طرحهای زیستمحیطی و پروژههای عمرانی و صنعتی اجرا شده در منطقه کلاردشت تا چه اندازه با مفاد معاهدات بینالمللی همخوانی دارد؟
بحرانهای زیستمحیطی کلاردشت
یافتههای علمی این مطالعه نشان میدهد پیشینه و اجرای غیرعلمی طرحهای زیستمحیطی و پروژههای عمرانی و صنعتی در منطقه کلاردشت و غرب استان مازندران(طی 23سال گذشته تاکنون)، نهتنها مغایر با اصول 45 و 50 قانون اساسی کشور و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است(مثلا: مغایر با قوانین محیطزیست و قانون منع تغییر کاربری زمین مصوب سال1374) بلکه با معاهدات و قراردادهای بینالمللی نیز همخوانی ندارد.
ساخت و سازهای بیرویه، غیرمجاز و ناهمگون با مسائل بوم شناختی در کلاردشت که منجر به تولید یا افزایش گازهای گلخانهای در کره زمین میشود مغایر با معاهدات اجلاس «ریو» در سال1992 است. استخراج غیرقانونی سنگ از مناطق لتی کمر، بریر، سایهدره و کل بزان در رودبارک؛ برداشتهای غیرعلمی و بیحساب و کتاب و قلع و قمع جنگلهای مکارود، عباس آباد، طویدره و... که تداعیکننده واژه علمی «سیستم تاراج (Spoil System)» در ادبیات علمی توسعه است، به هم ریختن آمایش سرزمین دریاچه ولشت، سرریز شدن حجم عظیمی از زباله و خاکهای ناشی از ساخت و سازهای غیرمجاز حاشیه دریاچه به درون آن توسط سیلابهای فصلی و به هم زدن زیست بوم آن ناحیه مغایر با معاهدات کنوانسیون رامسر در سال1350 است.
همچنین ریشه کنی، ویرانی و تهیسازی جنگلهای پهن برگ عباس آباد، مکارود، طویدره، حسنکیف، لاهو، طبرسو، پیقلعه، اسپندکلا و دیگر مناطق کلاردشت(توسط مردم، شرکتهای خاص و دولتها) که تنها بازمانده از نسل جنگلهای هیرکانی و میراث بشر است و سبب جنگلزدایی یا ایجاد شرایطی برای بیابانزایی شده، نافی تعهدات کنوانسیونهای بیابان زدایی و حفظ میراث فرهنگی و طبیعی سال1972 پاریس است.
شکار بیرویه و غیرقانونی بز(کل) در منطقه تختسلیمان، گوزن در جنگلهای حاشیه جنوبی و غربی بخش مرکزی کلاردشت و همچنین هریجان و دلیر در کوهستان غرب بخش مرزن آباد، کبک در حاشیه دریاچه ولشت، نابودی یا انقراض نسل قرقاولهای منطقه اسپندکلا و ریشه کنی گونههای نادر گیاهی مناطق حصارچال و سیاه بیشه و دیگر مناطق کلاردشت مغایر با تعهدات کنوانسیونهای سایتیس سال 1352 واشنگتن و پروتکل کارتاهنا سال2000 مونترال و تنوع زیستی سال1992 ریودو ژانیرو است.
هدایت بیرویه زباله و فاضلابهای خانگی یا صنعتی و انتقال آگاهانه پسابهای منشعب از شیلات رودبارک، کارخانه تولید آب معدنی در اکاپل رودبارک و کارگاه استخراج (غیرعلمی و غیرقانونی) شن و ماسه در منطقه چناتر و تنگه تیرکاگلی در پیشنبور به داخل رودخانه سردابه رود و سرازیر شدن آن به دریای خزر، مغایر با اصول و پیمانهای کنوانسیونهای CEPو آلودگی دریایی سال 1972 لندن است. انباشت(دپو) یا دفع ناقص زباله در لاپی زنان مرزنآباد و جنگلهای مکارود و عباس آباد کلاردشت که حاوی حجم زیادی از سموم شیمیایی خطرناک و مواد آلی آلاینده زیستی است نافی تعهدات کنوانسیونهای روتردام و آلایندههای آلی پایدار است.
پیشنهادها
انتظار میرود دولتمردان و دستاندرکاران محیطزیست با مشارکت تشکلهای مردم نهاد زیستمحیطی به ویژه تشکلهای زیست محیطی محلی، با انجام مطالعات دقیق علمی و کارشناسی راه حلهای اساسی و چارهسازی را برای مشکلات آن منطقه بیابند. ناگفته پیداست حل مسائل و چالشهای زیستمحیطی و پایان دادن به فرایند نابودسازی جنگلهای کلاردشت به عزمی ملی و ایجاد یک ائتلاف راهنما بین سه قوه یعنی دولت، مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه نیاز دارد. در غیراین صورت اگر تصور شود با مدلهای نمایشی حل مسئله میتوان چالشها و بحرانهای زیستمحیطی و توسعه کشور را حل کرد، این نوع مدل حل مسئله، راه بهجایی نمیبرد.