چه در زمانی که همه فیلمها ملزم به شرکت در آن بودند و اصلاً پروانه نمایش به شرط حضور در فجر صادر میشد و چه در یک دهه اخیر که چنین الزامی برداشته شده است. فجر در همه این سالها اهمیت خود را به عنوان شاخصترین رویداد سینمایی سال حفظ کرده است. یک دلیلش میتواند این باشد که توجه جامعه به سینما، در ده روز برگزاری جشنواره فجر، به اوج خود میرسد. در ایام برگزاری جشنواره، حتی رسانههایی هم که بقیه ایام توجه چندانی به سینما ندارند، به پوشش این فستیوال میپردازند. طبعاً این میزان توجه عمومی، میتواند هر فیلمسازی را به شرکت در جشنواره ترغیب کند. هر چند در این سالها شاهد بودهایم که برخی از فیلمسازان شاخص، از ارایه فیلمشان به جشنواره پرهیز کردهاند، ولی رویکرد عمومی اهالی سینما حضور پررنگ در فجر بوده است.
2) جشنواره فیلم فجر عنوان بینالمللی دارد و هر سال در کنار مسابقه سینمای ایران، مسابقه بینالملل را هم برگزار میکند. منتهی به دلایل متعدد، کسی «بینالمللی» بودن جشنواره فجر را جدی نمیگیرد. ما در نمایش فیلمها محدودیتهایی داریم که طبیعی است یک فیلمساز خارجی آن را برنتابد. چون هیچ کس در دنیا بر اساس ضوابط ما فیلم نمیسازد. برگزارکنندگان جشنواره ناگزیر از انتخاباند. معمولاً هم فیلمهایی که برای اکران داخلی خریداری میشود، پیش از اکران عمومی در بخش بینالملل جشنواره شرکت میکنند.
نکته دیگر زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر است. با فاصلهای کوتاه از فجر، جشنواره بینالمللی برلین برگزار میشود که از فستیوالهای ردهA دنیاست و این نکته هم خود مانع از حضور جدی فیلمهای خارجی در فجر میشود. همچنین میتوان به شیوه داوریها در فجر اشاره کرد. گاهی اوقات در بخش بینالملل قضاوتهای عجیب و غریبی صورت گرفته است.
قضاوتهایی که در آن به جای آنکه شأن بینالمللی فجر رعایت شود، به دست آوردن دل سینماگران داخلی، مبنا قرار گرفته است. به واقع از بخش بینالملل به عنوان بخش مکمل مسابقه سینمای ایران بهره گرفته شده است. یعنی اگر فیلمی یا بازیگری به هر دلیل در مسابقه سینمای ایران سیمرغ نگرفته، کوشیده شده در بخش بینالملل این ماجرا جبران شود.
مجموعه این عوامل، باعث شده تا بینالمللی بودن جشنواره فجرتاحدودی جدی نباشد.
3) این شاید تنها جشنواره سینمایی دنیا باشد که کیفیت آثارش به پای مدیران فرهنگی نوشته میشود. جشنواره فجر به واسطه اینکه ذاتاً فستیوالی دولتی است، عملکردش محصول سیاستهای فرهنگی دولت محسوب میشود. این جشنوارهای است که نه تنها تحت نظارت دولت که اصلاً توسط مدیران دولتی در بخش فرهنگ و هنر، برگزار میشود.
به همین خاطر درست در زمانی که جشنواره فجر بیش از دوره دیگری داعیه استقلال داشت، وزیر ارشاد وقت (عطا مهاجرانی) در دفاع از عملکردش مجلسیان را اینگونه خطاب داد: «ما در جشنواره فجر، سیمرغ بلورین بهترین فیلم را به «هیوا» اهدا کردیم که فیلمی متعلق به سینمای دفاع مقدس است».
با چنین پسزمینهای طبیعی است که خیلیها در انتظار دیدن حاصل سیاستهای جعفری جلوه و همراهانش در جشنواره امسال باشند.
بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر به پای سیاستهای معاونت سینمایی نوشته میشود. همان طور که در گذشته آن را ملاک ارزیابی مدیریت سیفالله داد، محمدحسن پزشک و محمدمهدی حیدریان قرار میدادند.در سطحی کلانتر، درباره جشنواره فجر حتی وزیر ارشاد هم باید پاسخگو باشد.
4) جشنواره فیلم فجر در ایام جشنهای پیروزی انقلاب اسلامی برگزار میشود. این جشنوارهای است که از ابتدا قرار بوده انگیزهای برای حرکت و پویایی سینمایی باشد که به یمن پیروزی انقلاب، شکل گرفت و رشد کرد. به همین خاطر است که در بررسی دورههای مختلف جشنواره فجر، میتوان فراز و نشیبهای سینمای ایران را هم مورد ارزیابی قرار داد. در بخش ابتدایی این یادداشت، به چند دلیل برای اهمیت جشنواره فجر اشاره کردم؛ این یکی به نظرم بیش از تمام آنها اهمیت دارد. این باری است که هم بر دوش سینماگران، هم مدیران فرهنگی و هم کارشناسان و منتقدان سینمایی سنگینی میکند. فجر میتواند و باید جشنوارهای باشد برای هر کسی که دلش برای این سینما میتپد.