هامون زیبا دیگر از نفس افتاده است. نیزارهای برافراشتهای که اکنون بادهای کویری آخرین رمق را از آنها گرفتهاند در برابر توفان شن قد خم کردهاند و دیر یا زود زیر شنها برای همیشه از نفس میافتند. هامون دیگر دریا نیست و شاید دیر یا زود به نقطهای در نقشه جغرافیای منطقه تبدیل شود. خشک شدن هامون فقط مسئله ایران نیست؛ بهزودی آنها که آب را بر هامون بستهاند نیز درخواهند یافت که خشک شدن این دریاچه نفس را از زمینهای آنان نیز خواهد گرفت.
سرنوشت هامون را نباید به فراموشی سپرد. همه ما در برابر نسلهای آینده باید به این پرسش پاسخ دهیم که با دشتهای سرزمین ما چه کردید و چرا هامون را خشکاندید؟ هامون باید زنده بماند. اکنون که سیاست نیز بر آب هامون حاکم شده است این وظیفه سیاستمداران است که آب رفته را به هامون بازگردانند. منافع ملی ما موضوعی نیست که بر سر آن بتوان امتیاز داد، بحث کرد یا آن را به فردای دیگر موکول کرد.
شاید جنگهای آینده در جهان بر سر آب باشد. بهنظر نمیرسد این پیشبینی غیرواقع بینانه باشد. چندی پیش عدهای از شهروندان افغانی از مقابل پارکی در کابل به سمت سفارت ایران در این شهر حرکت کرده و کشورهای همسایه خود را متهم کردند که از آب رودخانههای افغانستان به شکلی غیرقانونی استفاده میکنند.
تظاهرکنندگان که توسط سازمانی موسوم به جبهه مشارکت ملی سازماندهی شده بودند و برخی گزارشها شمار آنها را بیش از 2 هزار تن اعلام کردند، با رد ادعاهای مالکیت کشورهای همسایه بر آبهای رودخانههای افغانستان، آبهای این رودخانهها را جزو «تفکیکناپذیر» قلمرو این کشور خواندند. آنها مشخص نکردند که کدام کشور ادعای مالکیت رودخانههای افغانستان را کرده و چرا فقط سفارت ایران را برای بیان اعتراضشان به همه همسایگان خود برگزیده اند؟
در حال حاضر، آب رودخانههای آمو در شمال، هریرود و مرغاب در غرب، کابل در شرق و هیرمند در جنوب غربی به کشورهای همسایه افغانستان سرازیر میشود.
شاید انتخاب سفارت ایران برای اعلام اعتراض، بهدلیل مهمان نوازی ایرانیان طی 30سال جنگ داخلی افغانستان و پذیرایی از افغانها در داخل خاک ایران و پناه دادن به آنها بوده است!
راهپیمایان با توقف مقابل سفارت ایران در کابل، قطعنامهای «در محکومیت نقض توافقنامهها از سوی ایران» خواندند و سپس این قطعنامه را به نمایندگی سازمان ملل در کابل ارسال کردند.
در این قطعنامه، دولت ایران متهم شده است که توافقنامه سال۱۳۵۱ با کابل بر سر بهرهبرداری از رودخانه هیرمند در مقابل بازگشایی بدون قید و شرط بنادرش
( بندر عباس و چابهار) برای استفاده افغانستان را «نقض» کرده است؛ توافقنامهای که در سال۱۳۵۱ شمسی، میان محمد موسی شفیق نخستوزیر وقت افغانستان و امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت ایران در خصوص آب هیرمند به امضا رسید.
براساس آمارهای رسمی، میانگین تولید آب در افغانستان، بیش از ۵۷ میلیارد متر مکعب است که کمتر از ۳۰درصد آن در داخل این کشور استفاده شده و بقیه به کشورهای همسایه سرازیر میشود.
ایران خواستار آن است که افغانستان به تعهدات خود براساس معاهده سال1351 عمل کند. بر مبنای این معاهده، افغانستان باید 22متر مکعب آب در ثانیه به ایران تحویل بدهد.
زمان مناقشه درباره آب هیرمند به ابتدای استقلال افغانستان برمیگردد. این مناقشات در 3دوره بهصورت جدی اختلافات را دامن زد که منجر به امضای موافقتنامههایی شد که هرگز اجرایی و عملیاتی نشدند. علت اساسی حل نشدن این مناقشات را باید در تحولات پیدرپی سیاسی بهویژه در افغانستان و تغییر دولتها در آن، شرایط طبیعی منطقه و کم آب و پرآب شدن رودخانه دانست.
تاریخچه اختلافات بر سر آب رود هیرمند
در زمانهایی که باران در افغانستان زیاد و رود هیرمند پرآب بوده مشکلی میان دوطرف بروز نمیکرد اما با بروز خشکسالی و نرسیدن آب به ایران دامنه اختلافات بالا گرفته است.
در سال1318 مذاکرات دو طرف منجر به امضای پیمانی میان دو همسایه شد. در ماده نخست این پیمان دولتهای ایران و افغانستان توافق کردند که همه آب هیرمند از بند کمالخان (47کیلومتر داخل خاک افغانستان نسبت به مرز ایران) به سهم مساوی میان دو کشور تقسیم شود.
همچنین دولت افغانستان متعهد شد هیچ کانال تازهای برای استفاده از آب بیشتر از آنچه هماکنون میبرد، نسازد. این پیمان بدون تصویب تا مدتی خصوصاً در سالهای بارندگی زیاد، عملی شد که علت آن وجود روابط دوستانه میان دو کشور بود اما بهعلت تغییر شرایط سیاسی ایران در خلال جنگ جهانی دوم و تبعیدرضاشاه در سال1320، این قرارداد نیز به سرنوشت حکمیتهای قبلی دچار شد.
در سال1328 ایجاد 2 بند و یک سد روی هیرمند اعتراض ایران را به دنبال داشت. این اختلافات تا سال1351 (1973)که مقارن با پادشاهی ظاهر شاه در افغانستان و حکومت محمد رضا شاه در ایران بود ادامه داشت. در این سال با بروز خشکسالی بسیار وسیع در افغانستان مناقشهها افزایش یافت و مذاکرات دو طرف با میانجیگری آمریکا و هیأتی بیطرف شروع شد. در نهایت قراردادی بین امیر عباس هویدا نخستوزیر وقت ایران و محمد موسی شفیع صدراعظم افغانستان در کابل به امضا رسید. اما با کودتای ژنرال داوودخان علیه ظاهر شاه و تحولات پیدرپی سیاسی در این کشور عملا این توافقنامه صورت اجرایی مستمر بهخود نگرفت.
در زمان طالبان آنها آب را روی ایران بستند و دست به تعمیر بند کمال خان زدند. اعتراضات ایران به آنها به جایی نرسید. اما با سقوط طالبان و بهوجود آمدن دولت انتقالی در افغانستان و روابط دوستانه کرزی با ایران این مناقشات تا حدود زیادی کاهش یافت.
تلاش نمایندگان استان سیستان و بلوچستان
به جرأت میتوان گفت همه دورههای مجلس بهخصوص از سوی نمایندگان استان سیستان و بلوچستان موضوع آب هیرمند مورد پیگیری قرارگرفته است. هدایتالله میرمراد زهی عضو هیأت رئیسه کمیسیون کشاورزی مجلس هفتم یکی از کسانی است که در دوره گذشته همراه هیأتی از ایران به دعوت اسماعیل خان، والی سابق هرات و وزیر وقت و کنونی نیروی افغانستان به این کشور سفر کرد. وی میگوید: در جلسهای که با اسماعیل خان داشتیم او برحق آب ایران تاکید داشت و اطمینان داد که دراین زمینه کوتاهی نخواهد کرد.
اما او در شرایط کنونی افغانستان حاکمیت کاملی بربخشهای آب ندارد و گروهها و افراد مختلفی در مسیر رودخانه و در استانهای این کشور میتوانند خلاف نظر دولت عمل کنند. اسماعیل خان در این جلسه از کمکهای ایران به افغانستان در ساخت جاده، سد، شبکههای برق رسانی و آبرسانی تشکر کرده و گفته است که در این زمینه تکلیف خود میداند که بر حق ایران تاکید کند.
میرمراد زهی وزارت امورخارجه را مسئول مستقیم حل این مشکل عنوان کرده و معتقد است که باید این وزارتخانه پروتکل امضا شده را پیگیری کند تا حق آب ایران در هر زمان چه در دوره کم آبی و چه پرآبی به ایران داده شود.
حسینعلی شهریاری نماینده دورههای هفتم و هشتم مجلس از زاهدان هم ضرورت اجرای پروتکل امضا شده میان دو کشور برای استفاده از آب هیرمند را که سهم ایران سالانه 840میلیون مترمکعب است مورد تاکید قرار داده اما در حال حاضر روند کار را بدون هیچ تحولی ارزیابی میکند، زیرا آنچه تاکنون عملی شده این بوده که هر وقت آب زیاد و سرریز شود به ایران هم میرسد و گرنه حق آب ایران رعایت نمیشود.
شهریاری آمریکا را مسئول میداند و معتقد است این کشور که اکنون در افغانستان حضور نظامی دارد بهدلیل مشکلاتی که در روابطش با ایران دارد اجازه نمیدهد پروتکلهای پیشین میان دو کشور در این زمینه اجرایی شود. شهریاری دلیلی برای این نظر خود ارائه نمیدهد ولی میگوید که دولت ایران و افغانستان چند بار دراین زمینه گفتوگو کردهاند ولی حاصلی نداشته است. تنها افغانیها مدعی بودند که خودشان دچار خشکسالی هستند.
احمدعلی کیخا، نماینده زابل در مجلس هشتم هم بهدلیل محرمانه بودن برخی اطلاعات مربوط به این موضوع ترجیح میدهد سخنی نگوید.با آنکه نمایندگان منطقه در مجلس بهدنبال حل مسئله هستند اما بهنظر نمیرسد آنها قدرت اجرایی این کار را داشته باشند.
مشخصات رود هیرمند
طول رود هیرمند 1100کیلومتر است که طویلترین رود واقع بین سند و فرات محسوب میشود و از کوههای بابا در 60کیلومتری غرب کابل سرچشمه میگیرد. این رود در قسمت ابتدایی بسیار پر آب و عرض آن در زمین داور به 900متر میرسد و در مواقع کم آبی از
200 متر کمتر نمیشود. به عقیده برخی سابقا رود هیرمند به سمت جنوب غربی میرفته و وارد باتلاق گود زره میشده ولی بعدها تغییر مسیر داده، مجرای آن تغییر کرده و وارد سیستان شده است. اکنون هم در موقع زیادی آب، دریاچه سیستان به واسطه تنگههایی به گود زره متصل میشود. مثلا در فروردین سال 1328 مقدار آبدهی آن رودخانه به بیش از یکهزار مترمکعب در ثانیه رسید ولی در سایر فصول کمتر است.
رود هیرمند در محلی به نام جریکه در مرز ایران و افغانستان به 2 شاخه تقسیم میشود؛ شاخه اصلی به نام رود مشترک یا پریان (که پریان مشترک نیز نامیده میشود) قسمتی از مرز دو کشور را تشکیل میدهد سپس وارد افغانستان میشود.
شاخه دیگر در خاک ایران است که خود به 2 شاخه تقسیم میشود؛ یکی به طرف چاه نیمه و شاخه دیگر به طرف مناطق کوهک و زهک میرود که 2سد انحرافی در این دو منطقه برآن بسته شده است. سد سیستان روی شاخهای که از طریق چاهنیمه تأمین میشود، ساخته شده است.
تمامی شعبات اصلی و فرعی رود خانه هیرمند پس از مشروب کردن اراضی مسیر خود به دریاچه هامون که بخشی از آن در افغانستان و بخش دیگر آن در سیستان است، میریزد. وسعت این دریاچه 458 تا 1400 کیلومتر مربع و عمق متوسط آن (در فصول پر آبی) در شمال و شمال شرقی سیستان 5متر است. رود هیرمند از داخل خاک افغانستان پس از گذشتن از ولایتهای قندهار و نیمروز به ایران میرسد. آب این رودخانه شیرین است.
آیا نباید این تظاهرات را بخشی از سیاستهای دولتهای خارجی حامی حکومت مرکزی دانست؟ آیا همه مسائل افغانستان حل شده است و فقط تقسیم آب هیرمند است که اذهان عمومی در این کشور را بهخود معطوف کرده است؟