مطالعه اجمالی تاریخ موسیقی ایران به ویژه در سده حاضر و تامل در چگونگی شکلگیری جریانها و جنبشهای هنری، تاسیس مراکز و تشکیل تشکّلها و گروههای موسیقی که خروجی هنری ،محصولات فرهنگی و تاثیرات «اجتماعی – هنری» آنها تعیین و تبیین کننده جایگاه فعلی موسیقی کلاسیک ایران در کشورمان و جهان است، این حقیقت را روشن میسازد که همواره هنرمندان متعهدی در بطن این اتفاقات وجود دارند که با تکیه بر تجربه، دانش و مهمتر از آن، بینش عمیق هنری و اجتماعی خویش، ضرورتهائی را در راستای ارتقاء و شکوفائی هر چه بیشتر موسیقی ایرانی بعنوان یکی از مهمترین مظاهر فرهنگی کشور در جهان حس نموده و اقداماتی را انجام میدهند که به آغاز نهضتها و تاسیس مراکز هنری و تغییر و تحولات تاریخ ساز منجر میشود.
مانند نقش اساتیدی مثل وزیری، خالقی، برکشلی، برومند، صفوت و.... در شکلگیری مراکزی مانند مدرسه عالی، هنرستان، دانشکده، مرکز حفظ و اشاعه موسیقی و... که تاثیرات آنها بر همه موسیقیدانان، اهل نظر و علاقمندان موسیقی مبرهن است و همواره زینتبخش صفحات تاریخ موسیقی ایران خواهند بود.
این بار محمدرضا شجریان استاد شهیر آواز کلاسیک ایرانی بعنوان خالق و صاحب فاخرترین زیبائی شناسی آواز ایرانی تصمیم گرفته است علاوه بر تأثیراتی شگرفی که شیوه ایشان به طور مستقیم و تلویحی در چند دهه گذشته روی «آواز» و «خوانندگان» داشته است، میراث موسیقیائی و فرهنگی ارزشمندی که در اثر سالها تجربه در وجود خویش اندوخته است را به صورت آکادمیک، طی یک پروژه آموزشی با رویکردی جدید در کارگاهی به استعدادهای منتخب آواز در ایران منتقل سازد.[استاد شجریان کارگاه آواز برگزار میکند]
اکنون از شکل گیری کارگاه بیش از دو سال و سه مرحله از آن به طور منظم پشت سرگذاشته شده و استاد شجریان به ادامه آن مصر و علاقمندند.
پیدایش ایده تاسیس کارگاه
محمدرضا شجریان علاوه بر درک شهودی حقیقت پدیدههای فرهنگی- هنری به واسطه سالها ارتباط و مراوده با اغلب سرآمدان هنر به ویژه اساتید قدیم و متاخر موسیقی، سالها تعمق در شیوههای آوازی اساتید قدیم و تعلیم و تعلم آواز، اجراهای پرشمار و انتشار آثار صوتی فراوان، نشر دیدگاهها به صورت پرسش و پاسخ در قالب کتاب، آشنائی با هنرهای دیگر مانند شعر و خط، تجارب و مقامهای متعدد بینالمللی، بالاخص احراز مقام سفیر هنر ایران جهت دریافت جایزه نشان هنری پیکاسو از سازمان بینالمللی یونسکو،گوهر موسیقی کلاسیک ایرانی را همچون صدفی در طی این سالهای طولانی در وجود خویش پرورانده و به دانش بسیار گستردهای در زمینه آواز دست پیدا کرده است که انتقال آن به استعدادها و ظرفیتهای جوان آواز ایرانی ضروری مینماید.[شیوهآوازی شجریان در گفت و گو با حمید رضا نوربخش]
نخستین بار در سال 72 با موافقت استاد شجریان، مرکز حفظ اشاعه موسیقی به ریاست استاد داوود گنجهای صدای داوطلبین را برای برپائی دوره عالی آواز در یکصد نوار کاست ضبط و جهت بررسی و انتخاب در اختیار محمدرضا شجریان قرار داد. که هیچکدام مقبول نیافتاد و این کلاسها تشکیل نشدند. سپس در سال 77 خود استاد شجریان به واسطه آگاهی از این ضرورت با انجام مصاحبه عملی گروهی از خوانندگان و هنرجویان آواز را در تالار رودکی گردآورده و طی دو جلسه در تالار رودکی و یک جلسه در خانه هنرمندان نکاتی را در زمینه مدیریت حنجره و تکنیکهای صحیح تولید صوت و ادای تحریر برای آنان تشریح نمود.
جلسات مذکور گرچه در نوع خود مفید بوده و در ارتقاء نسبی دانش شرکت کنندگان موثر واقع شد، اما مبرهن است برای انتقال یک بینش و دانش گسترده و تکنیکهای پیچیده اصلاً نمیتوانست کافی باشد و این مهم نیازمند یک پروژه آموزشی طولانی با یک زمانبندی مقتضی و رویکرد جدیدبود. از این رو استاد شجریان پس از گذشت چند سال هنوز پرونده آن تصمیم خردمندانه را در ذهن خود نبسته و همواره دغدغه پرورش خواننده و خوانندگی برای زنده نگهداشتن سنت آواز خوانی را داشته است. همانگونه که در روزنامه اطلاعات روز سهشنبه 29 بهمن ماه 87 هم به آن اشاره کردهاند در سالهای اخیر با آسیبشناسی علل افت آواز در فکر برنامههائی برای تربیت خواننده از نسل نو بودهاند.
تا اینکه در سالهای اخیر فرهنگستان هنر اقدام به برگزاری جلساتی تحت عنوان نشست اهل ادب، هنر و اندیشه نمود. این جلسات با هدف بررسی بحثهای کلان پیوند جامعه و هنر با برنامهریزی و مدیریت معاونت امور هنری فرهنگستان آسمان هنر دو نوبت در هر ماه و با حضور بزرگان مدعو از هنرهای مختلف و جامعهشناسان و اندیشمندان برگزار میشود.
استاد شجریان که نماینده هنر موسیقی و از پایههای اصلی این جلسات محسوب میشود بار دیگر در خلال این جلسات موضوع آشنائی خوانندگان با تکنیکهای تخصصی آواز ایرانی را مطرح نمودند. این موضوع بعدها در جلسات خصوصیتری که در معاونت امور هنری و بینالملل فرهنگستان هنر با حضور استاد و مشاوران جامعهشناس برگزار میشد به طور جدی پیگیری و مورد بررسی قرار گرفته و نهایتاً منتج به اتخاذ تصمیم برپائی کارگاه تخصصی آواز توسط استاد محمدرضا شجریان گردید.
اطلاعیه کارگاه سیام مهرماه هشتاد و پنج در سایت فرهنگستان آسمان هنر درج و نمابر آن توسط روابط عمومی مجموعه به اغلب روزنامههای چاپ صبح همان روز ارسال گردید.
بیش از دوهزار نفر فرمهای ثبتنام را پر نموده و آن را یا بطور حضوری تسلیم یا از سایت دریافت و ارسال نمودند.
در ادامه هیئت داوران کارگاه تخصصی آواز استاد شجریان مرکب از حمیدرضا نوربخش، مظفر شفیعی، علی جهاندار و محسن کرامتی از میان بیش از هزار و پانصد فرم ثبتنام واجد شرایط 600 نفر را برای حضور در آزمون عملی و مصاحبه برگزیدند.
سپس روابط عمومی مجموعه طی یک برنامه زمانبندی مشخص، برای هر یک از ششصد نفر ساعت و روزی را در دی ماه هشتاد و پنج جهت انجام آزمون عملی و مصاحبه تعیین نموده و چند روز قبلتر به داوطلبان اعلام نمود. طی شش روز، آزمون عملی و مصاحبه هیئت داوران اسامی 300 نفر را برای انجام مرحله نخست کارگاه معرفی نمودند.
تابستان 86 در مرحله نخست کارگاه استاد شجریان شخصاً و با همکاری دستیاران خویش به ویژه حمیدرضا نوربخش طی 13 جلسه(در دو ماه) در سالن اصلی(آمفی تئاتر) مجموعه فرهنگی هنری آسمان به آواز خوانندگان حاضر به نوبت و دقت گوش داده و آنها را مورد ارزیابی و مصاحبه و آزمون قرار داد. به این ترتیب 67 نفر از میان 300 نفر برای آزمون مجدد در مرحله دوم انتخاب شدند. گفتنی است تمام جلسات مرحله نخست ضبط تصویری گشته و در آرشیو فرهنگستان هنر نگهداری میشوند.
برگزیدگان برای برگزاری مرحله دوم شهریور ماه هشتاد و هفت بار دیگر فرا خوانده شدند و استاد شجریان مجدداً این دواطلبین منتخب را روزهای 17 و 21 و 25 و 28 شهریور ماه مورد آزمون عملی قرار داده و DVD ضبط شده جلسات را چند بار ملاحظه فرموده و اسامی اعضاء نهائی کارگاه را اعلام نمودند.
به این ترتیب تعداد 25 نفر به عنوان اعضاء اصلی در دو گروه زیر 30 سال و بالای 30 سال و 21 نفر بعنوان مستمع انتخاب شدند.[شجریان نفرات اصلی و مستمع کارگاه آواز را انتخاب کرد]
روششناسی کارگاه:
الف: روششناسی گزینش در مرحله اول و دوم کارگاه:
در مرحله اول گزینش هر یک از سیصد نفر اجازه داشتند گوشههائی را در یک دستگاه یا آواز انتخاب نموده و در زمانی نسبتاً طولانی بخوانند به طرزی که از بند استرسهای اولیه رها گشته و به قدر وسع قابلیتهای فنی خود را نمایان سازند، سپس استاد نکاتی را با توجه به شاخصههائی که قبلاً در دفتر خویش تفکیک کرده بودند در محل مربوطه درج مینمودند.
نکتهای که اشاره به آن سزاوار است رویکرد آموزشی استاد حتی در این مرحله از کارگاه میباشد. به این معنا که ایشان به همه شرکت کنندگان بعنوان استعدادهای بالقوه آواز توجه نشان داده و به فراخور امکانات حنجره و توان فنی هر داوطلب نکاتی را در رابطه با مدیریت حنجره و تولید صوت گوش زد میفرمودند.[حضور اعضای ارشد خانه موسیقی در کارگاه آواز شجریان]
در مرحله دوم گزینش نیز روش مشابهی اتخاذ شد با این تفاوت که این بار استاد مبتنی بر شناخت نسبی که از نفرات راه یافته(67 نفر) به این مرحله پیدا کرده بودند. چند دستگاه و آواز خاص را برای آزمون عملی مشخص کرده و باز به رغم تشخیص شهودی نکاتی را در دفتر خویش یادداشت میکردند. شایان ذکر است «دفتر» مذکور از حیث روششناختی بسیار حائز اهمیت بوده و بیتردید در آینده از اسناد تاریخی موسیقی کشورمان خواهد بود.
نکتهای که روششناسی مرحله دوم کارگاه را به کلی از مرحله اول آن متمایز میکند مرور دوباره و بازبینی DVD ضبط شده هر چهار جلسه این مرحله توسط استاد است.
ب: روششناسی پروژه آموزش در مرحله سوم کارگاه
شالوده اصلی روش آموزش در این مرحله «تقلید» است. بر این اساس استاد آوازهائی را با توجه به معیارها و ملاحظات فنی مشخص از آثار منتشر شده خود برگزیده و در استودیو موسیقیسازی آنها را جدا و آواز خالص را به فرازهائی تقسیم و هر فراز را تا شش بار تکرار نموده و کل مجموعه را در قالب CD در اختیار هنرجویان قرار میدهند. هر جلسه بخشی از این آوازها تعیین میشود و هنرجویان موظفند آن را با تمام تحریرها و ظرائف(نوانس و دینا ماسیون) به خاطر سپرده در جلسه آینده اجرا نمایند.
بعنوان مثال استاد دستگاه سهگاه و آوازهای کاست آسمان عشق براساس اشعاری از عطار را بعنوان نخستین رپرتوار آموزشی مرحله سوم تجویز و قویاً به تکرار و تقلید موبهموی آن اصرار میورزد.
«فقط باید تقلید صددرصد بکنید نترسید شجریان نمیشوید خودتان میشوید خوب میشوید. »
«با تقلید یک صدای خوب شما میتوانید صدای خودتان را صیقل دهید مانند صدای همایونپور»
گرچه تقلید از یک منبع متعالی برای دست یافتن به تکنیک مقتضی، بعنوان شرط لازم جهت ظهور و بروز خلاقیتها در هنر بخصوص در مقوله آموزش جایگاه تثبیت شدهای در دنیا دارد، لیکن تقلید شیوه آوازی «محمدرضا شجریان» بعلت تک قطبی کردن آواز ایرانی و ایستا ساختن اصول بنیادی زیبائی شناسی آواز کلاسیک ایران، در سالهای اخیر به ویژه پس از برگزاری کارگاه محل مناقشه و مایه نگرانی در میان اهالی نظر بوده است.
اما استاد شجریان به درستی روش تقلید و تمکین صرف بعنوان اساس آموزش آواز در مراحل اولیه آن اعتقاد داشته و آن را سرلوحه کار خود در مرحله سوم کارگاه بعنوان مقدمه دوره عالی در مرحله چهارم قرار داده است.
«از کلمه تقلید وحشت نکنید برای یاد گرفتن حتماً باید تقلید کنید صددرصد باید تقلید کنید.
وقتی شما شعر حافظ را میخوانید چیزی که به آن اضافه نمیکنید شما مثل بچه که زبان را از مادر یاد میگیرد ابتدا باید شیوه را از من همانطور یاد بگیرید. وقتی کسی خوب تقلید کند میتوان خوب هم تقلید نکند.»
گفتنی است مقصود استاد بیشتر ارتقاء مهارتهای فنی و تحصیل تکنیکهای پیشرفته خوانندگی نزد اعضاء اصلی کارگاه است و به تکرار ماشینی درس آنچنان که در کلاسهای آواز و در فرایند آموزش ردیف متداول است، هیچ اعتقادی ندارد و میگویند:
«کلاس ما کلاس یاد گرفتن ردیف و آهنگ نیست، در این کلاس ملاک اجرا است و منظور پرورش و تربیت شما برای اجرای صحیح است.»
و معمولاً تاکید میکند درس (ردیف یا تصنیف) را روایت نکنید بلکه آن را بخوانید "چیزی که در کلاس در پی آنیم حال است که شنونده را متحول میکند."
بر این اساس استاد آموزش تصنیف خوانی را نیز مدنظر قرار داده و در رپرتوار بخش نخست مرحله سوم (دستگاه سهگاه) تصانیف قدیمی از مرتضیخان محجوبی با شعررهیمعیری و چند تصنیف با شعر و آهنگ علیاکبر شیدا از کاست رسوای دل را جای داده است با این رویکرد که هنرجویان و خوانندگان در کلاس با نحوه و شگرد اجرای تصانیف قدیمی آشنا شده و تفاوت آنها با تصانیف جدید و در کل وجوه تمایز تصنیف از سرود را تشخیص دهند و بارها در کلاس تذکر دادهاند که تصنیف را باید آنقدر تمرین و تکرار کنید تا از گرفتاری ریتم رها شده و به حالتها و روانی تصنیف بپردازید.
«تصنیف [خواندن] مثل غذا پختن میماند و باید حسابی جا بیافتد.»
بُعد دیگری از رویه آموزشی استاد شجریان در کارگاه مطرح ساختن نکاتی در باب موضوع بسیار مهم مدیریت سلامت و آمادگی حنجره و تولید صحیح صوت با استفاده از تمام امکانات مکانیزم ایجاد و انتشار صوت در بدن است.
«بعد از هر مریضی صدا یک پله به عقب میرود باید بعد از بهبودی با تمرین[و مراقبه] آن را به سرجایش برگرداند»
«با صدای خود دوست باشید آن را همیشه زیرنظر بگیرید»
در مورد صدا اوج که در فرهنگ شنیداری موسیقی ایرانی در میان مردم جایگاه ویژهای دارد استاد بهترین صدای اوج را چیزی میداند که شنونده را نگران و مضطرب نکند و تاکید میکند صدای اصلی و خالص خود را بیرون بیاورید صدا نباید روکش داشته باشد و توصیه میکند صدای بم خود را هم خوب تقویت نمائید که در کنسرتها پشتوانه خواننده در زمانی است که صدای او خسته بوده و از عهدة اوج مکرر برنمیآید. در مورد یک رنگی و تعادل طولی صدا هم میفرماید: «با همان صدائی که میخوانید تحریر بدهید.»
«جنس تحریر و جای تحریر در صدا و حنجره باید درست و سنجیده باشد.تحریر نباید در میان خود هوا داشته باشد.»
«هنگام خواندن دهان حداقل باید به اندازه پهنای یک بند انگشت باز باشد و آ باید رنگی از _ُ داشته باشد.»
مسئله دیگری که در تمام پروژهها و کلاسهای آموزش هنر حائز اهمیت میباشد انتقال «بینش» هنری به هنر آموزان است این مقوله نیز در پروژه آموزشی استاد شجریان در مرحله سوم کارگاه از نظر دور نمانده است علاوه بر نکاتی که خود هنرجویان در اثر ارتباط منظم و طولانی با استاد آنها را درک خواهند نمود خود استاد هم در جریان کلاسها هنرجویان را برای کسب نگرش صحیح هنری رهنمون میسازند.
«معلم خوب هنر مخصوصاً آواز کسی است که خوب درس بدهد و شاگرد خوب کسی است که با یک کلیدی که از معلم خود گرفته ده در باز کند.»
«فقط در جایگاه یک هنرمند میتوان هنجارها را شکست و هنجارهای جدید ایجاد کرد.»
«ارتباط بین شما و میان شما با مردم خیلی مهم است و به شهرت و محبوبیت شما خیلی کمک میکند. بخصوص یکدل و یکرنگ بودن و یک فرهنگ را دنبال کردن.»
هدفگذاریهای کارگاه:
هدف اولیه کارگاه همانطور که در نخستین اطلاعیه فرهنگستان هنر هم آمده است آشنائی خوانندگان با تکنیکهای تخصصی آواز ایرانی درنظر گرفته شده و در همان اطلاعیه منظور استاد از برپائی کارگاه تخصصی آواز ارتقاء سطح فرهنگ و دانش موسیقی اصیل ایرانی عنوان شده است.
اکنون بیش از دو سال و نیم از انتشار این اطلاعیه گذشته و کارگاه سه مرحله از روند خود را پشت سرنهاده و از بیستم مرداد ماه هشتاد و هفت کلاسهای مرحله سوم کارگاه به طور منظم با حضور استاد برگزار میشود. تصور غالب بر این است که هدف اصلی کارگاه تربیت خوانندگان تمام عیار با اکسیر دانش محمدرضا شجریان و تحویل آنها به موسیقی کلاسیک کشور میباشد.
گرچه این امر به نوبه خود ارزشمند بوده و در آیندة آواز ایرانی تاثیراتی خواهد داشت لیکن با توجه به بزرگی نام استاد شجریان و فرهنگستان هنر بعنوان یک نهاد معتبر دولتی در حوزه هنر، هدف و توقع ناچیزی برای یک کارگاه تخصصی بسیار معتبر موسیقی قلمداد میشود.
طبیعت فعالیتهای تخصصی و حرکتهای هنری با رویکرد ایجاد تحول و رفع آسیبهای موجود چنین است که اهداف و برنامههای آن متناسب با پیشرفت کار و به طور ضمنی تعریف و تبیین شده و متعاقباً اجرا و عملیاتی میشوند. به زعم نگارنده در مورد کارگاه تخصصی آواز استاد شجریان نیز زمان آن رسیده است که اهداف اصلی تفکیک و متناسب با آن برنامهریزی و اقدام شود.
بعنوان مثال اگر قرار است تنها وارثین میراث فرهنگی و موسیقیائی عظیم نهفته در وجود استاد اعضاء اصلی کارگاه باشند پس ضروریست ظرفیت این افراد تا حد امکان بالا برده شود. به این معنا که به موازات کلاسهای استاد که متدلوژی خاص خود را دارد باید طی یک برنامهریزی حساب شده و تخصیص بودجه با استفاده از امکانات آموزشی مجموعه فرهنگی هنری آسمان و همکاری کانونهای تخصصی خانه موسیقی کلاسهایی نیز جهت آشنایی اعضاء کارگاه با سایر مباحث نظری و عملی موسیقی برگزار شود.
-مانند ریتم (مفهوم وزن، میزان و ضرب) که ضرورت آن در کلاسها به وضوح حس میشود و وقت زیادی از کلاس و استاد را هنگام تدریس تصنیف از بین میبرد.
- مبانی موسیقی مانند دشیفرونت خوانی، فاصله، علامتهای تغییر دهنده و گام
- تاریخ موسیقی ایران و آشنایی با موسیقی قدیم ایران
- مهمتر از همه آشنایی با یک ساز ضربی مانند دف یا تمبک و یک ساز ملودیک ایرانی
- آشنایی با شعر و تلفیق شعر و موسیقی
- و در صورت امکان آشنایی مختصر با آناتومی حنجره و سایر اندامهای تولید و انتشار صوت در انسان
مفاد درسی کلاسهای فوق باید در چند ترم یا دوره تقسیم و مجدانه تعلیم و در پایان هر ترم با برگزاری آزمونی روند پیشرفت کار اعضاء ارزیابی شود.
یا اگر قرار است این کارگاه آغازگر یک نهضت یا جنبش هنری نو با اصول بنیادی مترقی در حوزه موسیقی کلاسیک ایرانی و آواز باشد به نوعی که در یک زمان طولانیتر طیف گسترده تری را از سرچشمه خود سیراب نماید. باید براساس منشور استاد محمدرضا شجریان دوره های کارگاه به صورت پریودیک تکرار و گروهی از مدرسین و معتقدین به این منشور سکان هدایت آنرا بعهده گیرند و فعلا حد و پایانی برای جمعیت و زمان آن در نظر گرفته نشود به این ترتیب گروه گسترده ای از علاقمندان و هنرجویان آواز و خوانندگان فرهنگ مشترکی را دنبال خواهند کرد که می تواند تاثیرات بسزائی در تثبیت جایگاه حقیقی آواز و موسیقی در جامعه داشته باشد. مانند کارگاه تخصصی سیستم و روش بازیگری استاونیسلاوسکی در هالیوود که توسط الیاکازن در اواخر نیمه اول قرن 20 راه اندازی شد و هنوز هم اغلب بازیگران تئاتر و سینما دنباله رو همان سیستم هستند.
یا اگر قرار است این کارگاه در ویژهترین کارکرد خود وارد حیطه زیباشناسی آواز ایرانی شده و برای ایجاد تنوع در آن اهتمام ورزد باید برنامه های مدرن و دقیقی در بستر یک زمان نسبتاً طولانی جهت گسترش دانش و نگرش برای پرورش قوه خلاقیت هنرجویان خود داشته باشد.
استاد شجریان می فرماید: «آواز هر خوانندهای مثل اثر انگشتی است که مختص به یک نفر است» این موضوع در مورد طنین و رنگ صدای هر خواننده کاملاً صحیح می باشد اما در باب اصول بنیادی زیباشناسی یک شیوه یا مکتب موضوع قدری پیچیده تر است. بالاخص در مورد زیباشناسی شیوه آوازی استاد شجریان که در چند دهه اخیر سیطره آن تقریباً تمام خوانندهها بخصوص خوانندگان جوان را دربرگرفته است.
«شیوه آوازی» استاد شجریان از طرفی به دلیل برخورداری از اصول ناب و اساس خلاقانه و تکنیک غنی و فصاحت در بیان و از طرف دیگر بعلت فراوانی و تنوع آثار منتشره و اجراهای متعدد و توان مدیریت هنری خود استاد و البته چند دلیل تاریخی آنچنان جایگاه رفیع و قاطی در آواز ایران پیدا کرده است که «زیباییشناسی» آن به زیبائی شناسی غالب در آواز کلاسیک ایرانی بدل شده است.
مبرهن است ادامه این روند به نفع موسیقی و آواز ایرانی نیست و شیوههای دیگری نیز نه در مقابل بلکه در کنار آن باید پدیدار گشته و مجال رشد و شکوفائی پیدا نمایند تا تنوع لازم در زیبایشناسی آواز ایرانی بوجود آید و این محقق نخواهد شد مگر اینکه استعدادهای شایان آواز با شیوه استاد و رموز آن به خوبی آشنا شده و با تکیه بر قوه نوآوری خویش به مرور زمینه پیدایش شیوههای دیگری را فراهم سازند. از این رو این «کارگاه» موقعیت مناسبی برای تحقق این ضرورت میباشد.
اگر مراحل آموزش هنر را تجربه، کشف و خلق درنظر بگیریم اینک اعضاء و هنرجویان کارگاه در مرحله تجربه قرار دارند و در مراحل بعدی که استاد آن را تلویحاً در کلاس دوره عالی نامیدند باید هنرجویان مهیای کشف گردند و در نهایت خلق.
این خود مستلزم برنامهریزی دقیق و اتخاذ روش شناسی خاص میباشد به نوعی که مسیر نیل به هدف را مبتنی بر سرمایه ها هموار سازد. اینها همان کارهایی هستند که مشابه آنها را کشورهای همسایه در کنسرواتورهای آواز خود انجام میدهند.
به واقع وقتی به جایگاه موسیقی اصیل ایرانی در میان موسیقی سایر کشورهای آسیایی و جایگاه اجتماعی و موسیقیایی و هنری استاد شجریان در کشور و جهان و جایگاه هنری و علمی فرهنگستان هنر در کشور، نیک مینگریم آرزوی تاسیس نخستین کنسرواتور آواز ایرانی در آینده نزدیک بر پایههای همین کارگاه تخصصی به سهولت دست یافتنی مینماید.
ناگفته نماند درمحقق ساختن اهداف بزرگ تهیه یک گزارش توصیفی و یک تک نگاری(منوگرافی) جهت استوارسازی آینده برمبنای حال میتواند بسیار یاریرسان باشد. از این رو نگارنده طرح پیشنهادی تک نگاری کارگاه را نیز به حکم وظیفه در قبال موسیقی اصیل و عزیز کشورمان تهیه و به معاونت امور هنری و بینالملل فرهنگستان آسمان هنر تسلیم نموده است.
*کارشناس موسیقی و کارشناس ارشد پژوهش هنر