عرف اجتماعی به تدریج به صورت هنجارهای اجتماعی در می آیند و با رعایت کردن آنها جامعه نظم می یابد. رعایت کردن هنجار جامعه تنها ناشی از وجود پاداش یا مجازات نیست، بلکه هنجار چیزهایی را مشخص می کند که فرد مجاز به انجام آن است.
دکتر داور شیخاوندی، آسیب شناس اجتماعی و عضو هیأت علمی دانشگاه در این خصوص می گوید: «هنجار عبارتست از الگوهای رفتاری، کرداری، پنداری مورد قبول عامه یا بخشی از خرده فرهنگ ها یا گروه هایی که دارای مشخصات معینی هستند و تعداد کثیری از افراد جامعه آن را رعایت می کنند.»
وی می افزاید: «هنگامی که هنجارها عمومیت پیدا می کند تعداد کثیری از افراد جامعه آن را رعایت می کنند و بعد برحسب گروه ها و اقشار هنجارهای ویژه وجود دارد که مشاغل و ادیان و هویت ها برحسب زبان یا برحسب سنت می تواند متفاوت باشد.»
برگزاری یک جشن عروسی در بین اقوام مختلف متفاوت است. ممکن است در ظاهر یک جشن باشد ولی در اصل هر قوم آیین ها و آداب و عقاید خاص خودش را دارد.
دکتر شیخاوندی می گوید: «هنجارها معمولاً ثابت نیستند و در طول زمان تغییر و تحول می یابند. برخی از هنجارها پایداری شان بیشتر از انواع دیگر است. در واقع عده ای از هنجارها از زمان باستان به ما رسیده است به طور مثال نوروز اینچنین است حال آنکه خود عمل تغییر فاحشی نکرده است در حالی که مراسم دید و بازدید متحول شده است و الزاماً افراد دیگر خود را به اجرای تشریفات نوروزی که سابقاً وجود داشت، ملزم نمی کنند.»
پوشاک مردم با توجه به ارتباطات با خارج از کشور دائم در حال تغییر و تحول بوده است . دکتر شیخاوندی در این خصوص می گوید: «پوشاک زنان و مردان در طول تاریخ متفاوت بوده و ثابت نمانده است. در جریان شهرنشینی به طور داوطلبانه از سوی مردم عوض شده است و بعضی لباس ها به طور ارشادی از طرف دولت تعیین شده است که این امر خود نیز هنجارهایی را به وجود می آورد.»
ما اغلب با اعتقاد آگاهانه از هنجارهای گوناگون پیروی می کنیم، رفتاری را که هنجارها در بر می گیرند موجه است. همچنین ممکن است در زمان معینی از تاریخ به وجود آیند و در عین حال در زمانی دیگر از اهمیت و اعتبار آنها کاسته شود و به تدریج جای خود را به هنجار دیگری بدهد.
دکتر شیخاوندی در این خصوص می گوید: «در زندگی جمعی و فردی یکسری هنجارها به وجود می آیند و عده ای از هنجارها متروک می شوند. عده ای از هنجارها از شایست به بایست ها تبدیل می شوند و عده ای دیگر بر اثر بد عمل کردن نابایست می شوند که این طیف همین طور ادامه می یابد.»
وی می افزاید:« با پیشرفت تکنولوژی و اختراعات هنجارهای جدید به وجود می آیند و در مواقع خاصی ضرورت ایجاب می کند بعضی از هنجارهای متروک جامعه، کاربرد پیدا کنند و در واقع برای حل مسائل جدید، هنجارهای جدید لازم می شوند و فرهنگ جدیدی به وجود می آید به طور مثال با ورود خانم ها به عرصه مشاغل جدید، هنجارهای جدید به وجود می آیند که ادارات ملزم می شوند با ورود خانم ها یک سری هنجارهایی را در دستور کار خویش قرار دهند. »
این استاد خاطرنشان می سازد:« بدون تغییر هنجارها، جامعه تغییر نمی کند. در واقع با ورود زنان به عرصه جامعه بینش آنها تغییر می یابد. در این میان هنگامی که بینش زنان تغییر یافت پرورش افراد نیز متحول می شود که این امر در بطن جامعه اثر دارد.»
دکتر انور صمدی راد، جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی می گوید:« هنجارها در جوامع مختلف متفاوت است و هر جامعه ای یکسری الگوهای رفتاری برای خودش دارد، در واقع هنجارهای اجتماعی شیوه های رفتاری معینی است که در گروه یا جامعه متداول است.»
گیدنز عنوان می کند: هنجار یک قاعده رفتاری است که مشخص می کند مردم در شرایط معینی چگونه رفتاری باید داشته باشند.
انور صمدی راد می گوید:«همه افراد به نوعی با هنجار جامعه شان آشنا می باشند و خود را موظف به اجرای آن می دانند و در صورت به کار بستن آن دچار احساس گناه می شوند.» وی می افزاید:« در هر جامعه ای برای رعایت کردن و اجرای هنجارهای اجتماعی، قواعدی وجود دارد حال آنکه عده ای از افراد جامعه تعمداً قوانین را رعایت نمی کنند و ناسازگاری و ناایمنی در جامعه ایجاد می کنند. در واقع این افراد یا ناآگاهانه دست به چنین عملی می زنند و یا اینکه توانایی انجام هنجار مربوط را ندارند ،به هر جهت اینها افراد هنجار شکن می باشند. »
خیابانی را در نظر بگیرید، اتومبیل ها پشت چراغ قرمز ایستاده اند. عبور اتومبیل به هنگامی که چراغ راهنمایی قرمز باشد ممنوع و امری نابهنجار است و جریمه دارد. هنجار این است که اتومبیل ها یا افراد صبر کنند تا چراغ سبزشود و آنگاه از چهارراه بگذرند. حال اگر فردی هنگامی که چراغ قرمز بود از خیابان رد شد با نگاه سرزنش آمیز عابران، مجازات می شود. در واقع علاوه بر جریمه پلیس به عنوان کیفر برای فرد خاطی، نگاه سرزنش آمیز مردم نیز مجازاتی برای طرف مقابل است.
انور صمدی راد می گوید:« هنجار در جامعه از سوی وجدان جمعی تعیین می شود. وجدان جمعی براساس الیت یا منتخبان جامعه و فرزانگان تعیین می شود. یک هنجاری اینچنین تعیین می شود و وجدان جمعی آن را می پذیرد.»
هنگامی که عده ای از افراد جامعه هنجارشکنی می کنند و برخلاف قواعد و نظامات جامعه رفتار می کنند، موفق به درونی کردن هنجارهای جامعه نمی شوند و با مجازات های مراجع روبه رو خواهند شد. حال این مجازات ها تا چه اندازه تأثیرگذار است؟
این استاد می گوید:« من به عنوان یک جامعه شناس معتقدم در درازمدت یا در یک مدت مشخص با توجه به نتایج می توان هر کدام از رفتارها را ارزیابی کرد و نمی توان صرفاً به این بسنده کرد که عده ای از قوه قهریه استفاده کنند و عده ای دیگر نهی از منکر و شماری نیز معتقد به آموزش هستند. به طور مثال زمانی آمدیم گفتیم معتادان مجرم هستند و آنها را زندانی کردیم، زمان دیگر باب شد که معتادان بیمار هستند و آنها را به عنوان بیمار تلقی کردیم حال آنکه اگر با این روند ادامه یابد باید به جای بیمارستان، مراکز ترک اعتیاد احداث کنیم.»