محمدجواد زمان‌آبادی: تونل‌توحید تا چند‌هفته دیگر به روی مردم باز می‌شود.

در روزهایی که این تونل در مراحل پایانی ساخت قرار داشت‌، یک اشتباه محاسباتی یا شاید یک‌اشتباه سهوی از سوی چند‌خبرنگار‌، باعث به وجود آمدن حاشیه‌ای بزرگ در اطراف تونل شد. گزارش این شماره همشهری‌مسافر به‌مرور آن روزها و یک‌کلاغ و چهل‌کلاغی که خودمان ساختیم، اشاره دارد.

ملانصرالدین معروف را که حتماً می‌شناسید؟ این بنده خدا که کمی، فقط کمی با مردم در طرز فکر تفاوت داشت، یک روز در شهر شایعه کرد که فلان خیابان و فلان کوچه را که بگذرید، دم در منزل فلانی نذری مفصلی می‌دهند. این‌قدر نذری ذکر‌شده را خوشمزه توصیف کرد که مردم گروه‌گروه به‌دنبال گرفتنش راهی آن نشانی شدند.

ملاجان که گفتیم دستی میان دست‌ها‌ داشت و خودش برای خودش فیلسوفی بود، با دیدن دویدن‌ها‌ی مردم و راسخ بودن‌شان در گرفتن نذری، هول و ولا در دلش افتاد که ای وای نکند راست گفته باشم و خودم از این درّ گران‌بها سود نبرم. این‌جای داستان را هم همه می‌دانید‌؛ خودش به دنبال مردم راهی شد و گاهی با تلاش زیاد از یکی، دونفر هم جلو می‌زد تا زودتر به نذری وعده‌داده‌شده‌اش برسد‌‌!
 
داستان کار ما گاهی برا‌ی خودمان به تراژدی‌ها‌ی وحشتناک تبدیل می‌شود و گاهی به طنز می‌رود. اگر همشهری‌خوان باشید، با سبک داستان‌نویسی موجودی به نام فرورتیش رضوانیه احتمالاً آشنایید. نوعی خاص از زندگی که گاهی باعث می‌شود تمام اتفاقات عجیبا غریبای زندگی، در یک‌روز و در فاصله چند‌ساعت به سراغ‌تان بیاید.

روزهای ابتدایی که نویسنده این مطالب اصرار داشت به ما ثابت کند، این داستان‌ها‌ برگرفته از برخی اتفاقات واقعی روزمره انسان‌هاست، توی کت‌و‌کول‌مان نمی‌رفت تا یک‌اتفاق کاری باعث شد تا در مورد همه حرف‌هایش به باور برسیم. گفتیم که نوع کار ما همان‌قدر که می‌تواند تراژدی خلق کند، گاهی چنان شباهتی به حکایات طنز پیدا می‌کند که حتی تصورش را هم نمی‌کنید. این روایت را در ذهن‌تان فضاسازی کنید تا به عمق فاجعه بیشتر پی‌ببرید:

صبح یکی از روزهای تابستانی، ساختمان شهرداری تهران، نشست خبری سخنگوی شهرداری تهران. خبرنگاران همه دور‌تا‌دور سالن نشسته‌اند و اظهارات سخنگوی شهرداری را مبنی‌بر برنامه‌ریزی‌ها‌ی گوناگون شهری در زمینه مبارزه با غول ترافیک، یادداشت می‌کنند. سالن در سکوت عجیبی فرو‌رفته و تنها صدایی که به گوش می‌رسد، صدای سخنرانی است که از پشت میکروفون در حال ارایه آمار و ارقام است.

این نشست‌ها‌ی خبری معمولاً هر هفته برگزار می‌شود و به واسطه آن، به‌روز‌ترین اخبار حوزه شهری در اختیار مردم قرار می‌گیرد. در حین صحبت‌ها‌، تصور کنید در باز می‌شود، خبرنگاری با عجله وارد می‌شود و با اولین سلام و احوالپرسی با دوستانش، همهمه‌ای در سالن به وجود می‌آید. یکی می‌گوید: «جدی؟ باور نمی‌کنم؟»

یکی دیگر به بغل‌دستی‌اش می‌گوید: «‌خودم با چشم خودم دیدم، همین‌طور که ایستاده بودیم، زمین دهان باز کرد». آن یکی کمی صدایش را بالاتر می‌آورد‌: «‌ربطی هم به جریانات تونل داشت؟» دوستش جواب داد‌: «‌نه‌، می‌گن چند‌متری با تونل فاصله داشته» و یکی این وسط از مجموع همهمه‌ها‌‌، سوال فوری را این‌طور مطرح می‌کند‌:

«‌آقای سخنگو‌، درباره ریزش تونل‌توحید‌ که باعث خرابی و ویرانی بسیاری شده‌، چه نظری دارید‌؟‌!» سخنگوی شهرداری با تعجب چند‌ثانیه‌ای سکوت می‌کند و می‌گوید: «‌اطلاعی در این زمینه ندارم. تونل‌توحید‌ ریزش کرده است؟ مگر امکان دارد...»

داستان اما همین جا تمام نشد. خبرنگارانی که از در سالن خارج می‌شدند، به دو‌گروه فکری تبدیل شدند. یکی آن‌ها که قرار گذاشتند از نزدیک، ماجرا را ببینند و گزارش آن را به رسانه‌شان ارایه دهند و گروه دوم آن‌ها که احتمالاً به همین اطلاعات بسنده کردند و فردا خبری تحت این عنوان را روی خروجی رسانه‌شان قرار دادند‌:

«‌تونل‌توحید‌ فرو‌ریخت»! چند ساعت بعد خبر این شد‌: «‌کمی از تونل‌توحید‌ فروریخت»! و چند ساعت بعد «‌قناتی که در امتداد تونل‌توحید‌ بود، روی تونل‌توحید‌ خراب شد» و سپس «‌قناتی که ارتباطی هم با تونل‌ نداشت به دلیل گودبرداری تونل تحریک شد و فروریخت...» این ماجرا ادامه پیدا کرد و در این میان افراد زیادی از آب گل‌آلود ماهی گرفتند و به‌عنوان کارشناس در مذمت تونلی به بزرگی تونل‌توحید‌ صحبت‌ها کردند و در پایان این غائله و بعد از نظر کارشناسان، خبر این شد‌: «قناتی که هیچ ارتباطی با تونل‌توحید‌ نداشت، به‌دلیل غیراستاندارد بودن ساخت آن و کهولت سنّش فرو‌ریخت»!!!
 
باور کنید زمانی که بحث استاندارد در ساخت‌وسازهای شهری مطرح می‌شود، این‌طور نیست که مثل خرید یک اتاقک چوبی، یک سقلمه به در‌و‌دیوار بزنیم و سری تکان بدهیم و از محکم بودنش صحبت کنیم. در اصطلاح عامیانه، در ساخت‌و‌سازهای وسیع، این تو بمیری از آن تو بمیری‌ها‌ نیست که بتوان به‌راحتی از کنارش عبور کرد.

در همین مثال تونل‌توحید‌، شما نمی‌توانید از موضوع مهمی به نام امنیت به سادگی عبور کنید. مگر می‌شود تونلی با این حجم گستردگی ساخته شود و مسئولان ساختش در درجه اول ایمنی و سلامت آن را مورد‌بررسی قرار ندهند؟ تونل را بسازند و یک ماه بعد سر‌‌و‌ته تونل فرو‌بریزد، همین مسئولان نباید پاسخگوی مردم و قانون باشند؟ به فکر منفعت خودشان هم اگر بگوییم هستند، باید مطمئن باشیم که امنیت و سلامت تونل، اولین مرحله از برنامه‌ریزی برای ساخت ‌آن است.
 
گاهی استانداردها جنبه رسمی پیدا می‌کند. یعنی به جز اطمینان‌خاطری که یک مسئول به مردم می‌دهد، قانون هم ر‌أی به سالم بودن و امنیت پروژه می‌دهد و گاهی که دیگر همه‌چیز قرار است پرواضح باشد، سازمان‌ها‌ی بین‌المللی هم در موضوع ورود پیدا می‌کنند و تضمین می‌دهند که یک‌پروژه سالم و سلامت ساخته و پرداخته می‌شود.

تونل‌توحید‌ خودمان را مثال بزنیم. به‌جز اطمینان‌خاطری که شهردار، معاونانش‌، نمایندگان مجلس‌، مسئولان‌، کارشناسان و متخصصان داده‌اند، سازمان‌ها‌ی استاندارد داخل کشور و از همه مهم‌تر سازمان‌ها‌ی بین‌المللی تونل‌سازی و استاندارد هم تضمین داده‌اند تونل‌توحید‌ از لحاظ امنیت و کار‌آیی، یکی از برترین‌ها‌ی جهان محسوب می‌شود و می‌تواند الگوی بسیاری از کشورهای جهان لقب بگیرد.

تونل‌توحید‌ به چند دلیل مورد‌توجه انجمن‌ها‌ی بین‌المللی تونل‌‌سازی قرار گرفته است. اول این‌که این تونل حجم و وسعت بسیاری دارد که باعث می‌شود در میان تونل‌ها‌ی وسیع و طولانی جهان قرار بگیرد. یعنی اگر شما سری به لیست عریض و طویل‌ترین تونل‌ها‌ی سواره‌روی درون‌شهری جهان بزنید، تونل‌توحید‌ در مرکز پایتخت ایران، یکی از آن‌هاست.

دومین دلیل برتر بودن تونل‌توحید‌ مدت‌زمان ساخت پروژه است. در لیست سریع‌ترین ساخت‌و‌‌سازهای انجام‌شده در تونل‌سازی که در سایت اینترنتی انجمن تونل‌سازی وجود دارد، تونل‌توحید‌ به‌ طول تقریبی 4‌کیلومتر، در مدت‌زمان 27‌ماه آماده راه‌اندازی شد که این آمار در مقایسه با دیگر پروژه‌ها‌ی شهری خارج از کشور با این تعداد نیروی کار و امکانات، جزو نوادر به حساب می‌آید.

سومین دلیل توجه ویژه انجمن‌ها‌ی بین‌المللی تونل‌سازی به موضوع تونل‌توحید‌ در تهران، همزمانی فعالیت تونل‌سازی با رفت‌و‌آمدهای شهری بوده است. از آن‌جا که تونل‌توحید‌ در یکی از اصلی‌ترین خیابان‌ها‌ی پایتخت ایران واقع شده‌‌است و همین، اصل موضوع را دچار مشکل می‌کند، ساخت این تونل در این مدت‌زمان بدون آسیب زدن جدی به فضای خیابان و دردسرهای بسیار زیاد کار، توحید را به یکی از خواص تبدیل کرده است.

تجربه این نوع ساخت‌و‌ساز یک‌بار در کشور مکزیک باعث به وجود آمدن هرج‌و‌مرج فراوان شده‌بود. شهرداری آن شهر نتوانست فشار ترافیک حاصل از بن‌بست کردن خیابان اصلی شهر را برطرف کند و در نتیجه اصل کار تونل‌سازی دچار مشکل شده بود. سازمان‌ها‌ی استاندارد بین‌المللی از این حیث، تونل‌توحید‌ در ایران را به‌عنوان یکی از ویژه‌ترین متدهای استاندارد تشخیص داده‌اند.
 
حساب، حساب دودوتا چهار‌تاست. ما که از خودمان نگفتیم؛ یکی از یک‌جای دنیا نشسته چند‌‌ساعتی را درباره عجیب‌ترین اتفاق این روزهای تهران، البته در حوزه شهرسازی، صحبت کرده و به کارشناسان و متخصصان امر تونل‌سازی پیشنهاد داده است که برای گرفتن درس از هنر مهندسان ایرانی، یک بلیت هواپیما بخرند و سری به پایتخت ایران بزنند.

این آقا که نه طرفدار نوع مدیریت کسی است و نه اصلاً می‌داند این‌جا برای گرفتن بودجه فلان وسیله نقلیه و بهمان پروژه مهم شهرسازی، چه بلاهایی که سر آدم نمی‌آید‌، با صراحت اعلام کرده است تونل‌توحید‌ی که ایرانی‌ها‌ ساخته‌اند، از جنبه‌ها‌ی مختلف، هم ایمن است، هم سالم است، هم عجیب و هم «ترین» است.

همشهری مسافر