در چند سال گذشته اصنافی از منطقه رفتهاند، که انگار همه شهر را به نامشان سند زده بودند. چوب فروشها سالهای سال در خیابان مازندران اتراق کرده بودند. کامیونهای بزرگ حمل چوب درست وسط روز ساعتها مسیر حرکت مردم را میبستند و صدای ارههای برقی گاهی تا نیمههای شب هم شنیده میشد. در خیابان مختاری آهنفروشها آرامش را از زندگی مردم سلب کرده بودند.
در کوچه مرغی، علاوه و بر مرغ و خروس، پرندهها و حیواناتی که نسلشان در حال انقراض بود را هم میشد دید و البته خرید. فروشندگان مواد شیمیایی در ناصرخسرو، یک جور بمب درست کرده بودند که حقیتاً زندگی نه تنها اهالی، بلکه همه مردم شهر را تهدید میکرد. بازماندههای انگشت شمار این مشاغل را که قلم بگیریم، تقریباً مشکلات ناشی از همه این مزاحمها حل شده است.
حالا شهرداری منطقه طرح ساماندهی خیابان ناصرخسرو را آغاز کرده است. به راحتی قابل پیشبینی است که اجرای کامل این طرح مزایای زیادی دارد که کمترینش پیادهراهسازی و بیشترینش نجات بناهای تاریخی این خیابان تاریخی است. سالهاست ساختمانهای بدقواره و بیفرم به معماری اصیل و البته فراموش شده شمسالعماره و دارالفنون پوزخند میزنند.
اجرای چنین طرحی البته مخالفانی هم دارد. گزارش این هفته را مرور کنید و گفتههای مخالفان را که عمدتاً بخشی از کسبه محترم این خیابان هستند را بخوانید. حرف آنها این است که برای انتقال بار با مشکل مواجه میشوند. استدلاشان هم این است که آنها سالهاست در این محدوده کاسبی میکنند و کسی نباید مانع کسبشان بشود.
راستی، اینکه بورس فروش ابزارآلات 50 سال قبل در ناصرخسرو راهاندازی شده، توجیه خوبی است که آنها تا 50 سال دیگر هم در این محدوده بمانند؟، تا حالا دقت کردهاید که در خیابانهای منتهی به میدان امام خمینی¨ره© چه کالاهایی خرید و فروش میشوند؟، رینگ و لاستیک، چادرهای مسافرتی، فرغون، بیل، کلنگ، ابزار و یراق، انواع کود و مواد شیمیایی، لوزام صوتی و تصویری و... تنها بخشی از کالاهای متنوعی هستند که بازار انحصاریشان همین محدوده است. چه کسی میپذیرد میدان مشق سابق که شناسنامه و هویت شهر است، چنین وضعیتی داشته باشد. همه ما قبول داریم که جای هیچ کدام از این اصناف مرکز شهر نیست.
از سویی فروشندگان این کالاها هم تقصیر چندانی ندارندکه این مشاغل اینجا پا گرفتهاند. برای حل این معضل باید همه نهادهای مسئولـ والبته نه فقط شهرداریـ دست به کار شوند. ابزارهای تشویقی و حمایتی لازم تعریف شوند تا صاحبان این مشاغل هم بتوانند با مرکز شهر خداحافظی کنند؛ اتفاقی که سالها قبل با احداث «آهن مکان» در حاشیه شهر برای خروج آهن فروشهای خیابان مختاری افتاد. اگر چنین ارادهای شکل بگیرد میتوان به خروج اصناف مزاحم با مشارکت خودشان امیدوار بود. یکی میگفت: «به این کار میگویند بدرقه بیل و کلنگ و فرغون از مرکز شهر با احترامات فائقه»،
همشهری محله - 12