غربیها نخستین بار پس از حمله به سفارتهای آمریکا در تانزانیا و کنیا نام بنلادن را شنیدند. نام او آنگاه در دستور کار بخش عملیات ویژه ( ترور) سازمانهای امنیتی آمریکا قرار گرفت که برجهای دوقلو بهعنوان نماد قدرت آمریکا فروریخت.[آمریکا: سالهاست از بن لادن بیخبریم]
بهانهای از این بهتر برای نومحافظه کاران و از آن مهمتر حلقه نفتی تگزاس کاخ سفید (خلیل زاد، چنی، رایس و بوش) پیدا نمیشد تا لشگر بزرگ آمریکا را به بهانه جنگ با تروریسم ساکن سرزمینی کنند که از قضا نقشی در حملات 11 سپتامبر نداشت.
زلمای خلیلزاد یکسال پیش از حمله آمریکا به افغانستان توصیه کرده بود ایالات متحده برای تسلط بر منابع انرژی آسیای مرکزی باید افغانستان و برای تسلط بر منابع انرژی خاورمیانه، عراق را در تسلط خود بگیرد. رؤیای نفتیهای کاخ سفید به لطف دیوانهای چون بنلادن که دنیا را همچون بوش سیاه و سفید میدید، به همین راحتی بهوقوع پیوست.
بنلادن در خدمت آمریکاست؛ بخواهد یا نخواهد و بداند یا نداند. در پاکستان و افغانستان باشد یا نباشد، مهم نیست؛ مهم خدمتی است که وی به سیاستهای آمریکا میکند. این سؤال همچنان برای کارشناسان امنیتی پابرجاست که چرا در همان هنگام که مواضع دولت آمریکا- بوش و اوباما هم فرق چندانی نکرده- در جنگ با تروریسم در افکار عمومی با پرسشهای جدی مواجه میشود، بنلادن و معاونش ایمنالظواهری پیامی سراسر نفرت به مردم غرب مخابره میکنند.
دمکراتها 8 سال پس از حملات 11 سپتامبر اسنادی را منتشر کردهاند که براساس آن ارتش آمریکا بارها و بارها به یک قدمی مخفیگاههای بنلادن در افغانستان رسیده و بهناگاه دستی از غیب برون آمده و فرمانی مانع از ادامه عملیات دستگیری وی میشده است.
غارهایی که محل اختفای دیوانگان القاعده بود اینک به محلهای توریستی تبدیل شده و لیدرهای تورها برای توریستها میگویند از مردمی که روزگاری در این غارها حملاتی به بزرگی 11 سپتامبر را ترتیب دادند و آمریکا و غرب با همه توان اطلاعاتیشان هنوز نتوانستهاند راهی به خانه اشباح آنها بیابند.
ممانعتهای پیاپی نومحافظهکاران از دستگیری بنلادن، علاوه بر آنکه ادامه جنگ افغانستان را مشروعیتی دوچندان بخشید، همزمان بنلادن را هم افسانهای برای بنیادگرایان و سرویسهای امنیتی عالم کرد.
منابع مالی جریان افراط هم به پشتگرمی بنلادن بیش از پیش گسترش یافت و افغانستان خواسته یا ناخواسته به سمتی رفت که کورسوهای امید به بهبود اوضاع هم از دست رفت و اوضاع آنچنان شد که میبینیم. بنلادن نماینده ارشد جریان افراط در منطقه است. جریان افراطی گری بزرگترین و بهترین و کارآمدترین سرباز آمریکا در منطقه است.