از همان لحظات آغازین جنگ بسیاری از کارشناسان این مسئله را پیشبینی کرده بودند که بحران جاری در استان صعده یک جنگ فرسایشی و بلندمدت خواهد بود و بهزودی نمیتوان انتظار داشت که این مسئله به نتایج مشخصی منجر شود. ولی آنچه کارشناسان مسائل منطقه به هیچ وجه پیشبینی نکرده بودند دخالت مستقیم برخی ارتشهای عربی مانند عربستان سعودی و اردن به این منازعه بود. حدود یک ماه است که جنگندههای نیروهای هوایی عربستان در آسمان یمن به پرواز درآمدهاند و واحدهایی از نیروهای زمینی عربستان به شمال یمن اعزام شدهاند.
چند روز قبل هم رسانههای منطقهای و فرا منطقهای از ورود نیروهای ویژه ارتش اردن به شمال یمن خبرهایی را منتشر کردهاند که البته بعد از مدتی از سوی برخی مقامات اردن صحت این خبرها تأیید شد. ظاهرا نیروهای ویژه اردن ابتدا به عربستان سعودی انتقال یافتهاند و سپس به نواحی شمالی یمن اعزام شدهاند و هماکنون نیز در منطقه الدخان، در نزدیکی خطوط مقدم جنگ استقرار یافتهاند.
دخالت مستقیم نیروهای عربستانی و اردنی در بحران یمن در حالی صورت گرفته است که بسیاری بر این باورند که اینگونه اقدامات فقط و فقط به پیچیدهتر شدن ابعاد بحران منجر خواهد شد و منازعه جاری را از حد یک جنگ داخلی به سمت تبدیل شدن به یک بحران منطقهای سوق خواهد داد کمااینکه اکنون هم داده است.
هر چند اردنیها دلایلی مشابه آنچه را که سعودیها در توجیه حضور نظامی خود در خاک یمن آوردهاند، ذکر کردهاند ولی گمان نمیرود نیروهای ویژه اردن برای مبارزه با تروریسم به این کشور اعزام شده باشند.
اردنیها در بسیاری موارد با عربستانیها نظرات و دیدگاههای مشترکی دارند که نمودهای عینی آن را میتوان در مسائل هستهای ایران، بحران عراق، مسائل لبنان، فلسطین بهخوبی مشاهده کرد ولی هدف عمده ملکعبدالله دوم از دخالت مستقیم نظامی در منازعه یمن را بیش از هر چیز دیگر میتوان نشأت گرفته از دغدغههای همیشگی این رژیم محافظه کار عربی نسبت به مطرح شدن هر چه بیشتر شیعیان در معادلات منطقهای عنوان کرد که این رویکرد مدتهاست بهعنوان یکی از مهمترین مبانی سیاست خارجی و سیاستهای امنیتی اردن تبدیل شده است.
اوج این شیعهستیزی به چند سال قبل بازمیگردد که نظام سیاسی جدید عراق با قدرتگیری نیروهای شیعی متولد شد، ملک عبدالله اردنی با طرح مسئله هلال شیعی رسما از قدرتگیری شیعیان در عراق ابراز ناخرسندی کرد و هماکنون که نزدیک به 6سال از شکلگیری دولت جدید عراق میگذرد، دولتمردان اردن نتوانستهاند با ظهور شیعیان در این کشور کنار بیایند و ظاهرا هم نمیخواهند کنار بیایند.
نیروهای ویژه اردن در شرایطی به شمال یمن اعزام شدهاند که مدتی قبل امان میزبانی نشست امنیتی پنججانبهای را با حضور عربستان، مصر، اردن، رژیم صهیونیستی و آمریکا بر عهده داشت. بهرغم اینکه اطلاعات چندانی از محتویات نشست امنیتی مذکور در دست نیست ولی بسیاری بر این باورند که مداخله نظامی ریاض و امان در بحران یمن بعد از توافقات پنججانبه شروع شد و هماکنون نیز با حمایت دیگر اعضای نشست ادامه دارد. شواهد و مدارکی نیز در دست است که نشان میدهد که مصریها نیز دخالت مستقیم خود را برای سرکوب حوثیها آغاز کردهاند که این مداخلات در آینده نزدیک قطعا جنبه علنیتری بهخود خواهد گرفت.
شکی نیست که مبارزان الحوثی روزهای سختی را پیش رو دارند ولی با تمام اینها گمان نمیرود که با ورود اردن به کارزار و همچنین دخالت محدود مصریها در این بحران، دولت یمن بتواند مبارزان الحوثی را وادار به تمکین کند. با آغاز فصل سرما قطعا مشکلات ارتشهای عربی در کوهستانهای شمال یمن چندبرابر و فرایند نبرد به بمبارانهای هوایی محدود خواهد شد و کنترل افکار عمومی یمن و فجایع جانی و مالی ناشی از بحران بیش از اندازه برای علی عبدالله صالح مشکل خواهد شد.
در کل وضعیت در یمن بهگونهای است که نه میتوان آینده عملیات نظامی ارتشهای عربی را پیشبینی کرد و نه میتوان به یک توافق آتش بس در آیندهای نزدیک امیدوار بود. با دخالت ارتشهای عربی در بحران یمن، بحران یمن از یک جنگ داخلی به یک بحران منطقهای تبدیل شده است و به موازات آن از اختیارات علی عبدالله صالح رئیسجمهوری یمن برای ادامه یا توقف جنگ نیز کاسته شده و هماکنون اگر بنا باشد توافقی مبنی بر آتش بس و یا تداوم عملیات نظامی صورت بگیرد باید از کانال ریاض و امان و دیگر اعضای نشست امنیتی امان بگذرد نه ازکاخ ریاستجمهوری صنعا.