به گزارش ایسنا؛ "تاثیر مداخله بیرونی (آهنگهای مختلف موسیقی) بر برخی شاخصهای خستگی جسمانی در زنان جوان سالم" عنوان تحقیقی است که توسط فرناز ترابی، علیاکبر جابری مقدم، احمد فرخی و رحمن سوری انجام شده است.
در این تحقیق آمده است: اهمیت تاثیر متغیرهای بیرونی به ویژه موسیقی بر اجرای حرکتی انسان از اوایل قرن بیستم، با این فرضیه مطرح و مشخص شد که موسیقی عامل محرکی برای اجرای طبیعی است. ارتباط بین موسیقی با تغییرات فیزیولوژیکی و روانی در هنگام استراحت و فعالیت بدنی همواره نظر متخصصین پزشکی و ورزشی را در تحقیقات به خود معطوف داشته است. در برخی پژوهشها نتایج تاثیر موسیقی بر اجرای ورزشی با نشانههای بهبود وضعیت فیزیولوژیک، افزایش ضربان قلب، افزایش میزان اندرفین پلاسما، بهبود هماهنگی و عملکرد دستگاه لیمبیک و مراکز کنترل خودکار و بالطبع کاهش درد و افزایش توانایی تحمل فشار تمرین گزارش شده است.
نوع پژوهش حاضر کاربردی و روش تحقیق نیمه تجربی با دو گروه تجربی (موسیقی کلاسیک تند و کند) و گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دختر 19-25 سال ثبت نام کننده در واحد تریت بدنی عمومی دانشگاه تهران در نیم سال اول 85-86 است.
نتایج پژوهش حاکی از آن است که زمان رسیدن به واماندگی در هر دو گروه تجربی با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت. از سوی دیگر بین میانگین گروههای تجربی اختلاف معنیداری مشاهده نشد. براین اساس مشخص میشود که استفاده از موسیقی کلاسیک صرفنظر از آهنگ و ضرب آهنگ، زمان رسیدن به واماندگی را افزایش میدهد و بروز خستگی را به تاخیر میاندازد و از افزایش بیشتر ضربان قلب جلوگیری میکند.
براساس نتایج برخی پژوهشها، پخش موسیقی هنگام تمرین آثار ناراحت کننده ناشی از فشار تمرین را در ذهن آزمودنیها کاهش میدهد، در حالی که در صورت حذف عوامل شنیداری نظیر موسیقی و دیداری ممکن است توجه به فشار کار درونی معطوف شود و توانایی تحمل خستگی کاهش یابد. این آثار با تغییرات افزایشی میزان سروتونین و کاهش دوپامین در مغز هنگام اجرا در شرایط پخش موسیقی ارتباط دارد.
یافتههای پژوهش نشان میدهد میزان بارکاری هنگام رسیدن به حالت واماندگی و همچنین ضربان قلب سرحد واماندگی در گروههای تجربی به طور معنیداری بیشتر از آزمودنیهای گروه کنترل بوده است. گرچه میانگین این مقادیر در گروه موسیقی کلاسیک تند، بیشتر از آزمودنیهای گروه موسیقی کند بوده است، این اختلاف معنیدار نیست. این یافتهها نشان میدهد شنیدن موسیقی هنگام اجرا، صرفنظر از آهنگ و ضرب آهنگ آن موجب تاخیر در بروز خستگی و افزایش عملکرد میشود.
در برخی پژوهشها آثار موسیقی با توجه به ضرب آهنگ (تعداد ضربهها در دقیقه) نشان میدهد موسیقی با ضرب آهنگ تند ضربان قلب، فشار خون سیستولی، واکنشهای سطحی سریع و دامنه تنفس را افزایش میدهد. در صورتی که موسیقی با ضرب آهنگ کند یک دوم میزان و حجم این متغیرها را کاهش میدهد.
از دیدگاه عصبی – عضلانی نیز میتوان بیان کرد که هر محرک بیرونی نظیر موسیقی در هنگام اجرای فعالیت جسمانی میزان آتشباری نرون در مراکز اولیه حرکتی را افزایش میدهد و در نتیجه بار کاری از طریق انقباضات عضلانی قویتر، حتی در شرایط خستگی افزایش مییابد. در نهایت با توجه به این که تمرین به مدت شش هفته اجرا شده و صرف نظر از مداخله موسیقی، سازگاریهای تمرینی در همه افراد رخ داده است، ولی این نکته شایان ذکر است که آثار تمرین در شرایط پخش موسیقی بر تحمل خستگی بارز بوده است.
به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد آثار موسیقی بر شاخصهای بروز خستگی جسمانی نظیر زمان رسیدن به واماندگی، ضربان قلب و بارکاری هنگام واماندگی اثر افزایشی دارد. به طوری که آزمودنیها قادر میشوند فشار بیشتر را از طریق کاهش درک فشار تحمل کنند. از سوی دیگر نیز گرچه میانگین متغیرهای تحقیق در گروه موسیقی تند بالاتر از گروه موسیقی کند است، آثار نوع موسیقی بر متغیرهای اجرایی در این پژوهش از نظر آماری معنیدار نبود. پیشنهاد میشود در پژوهشهای بعدی تاثیر موسیقی در ورزشکاران حرفهای آزمایش شود.
متن کامل این تحقیق در نشریه تخصصی رفتار حرکتی پژوهش در علوم ورزشی شماره 22 بهار 88 آمده است.