یکی بلند شود برود سر کوچه بساط سبزی پلو با ماهی بخرد برای دل آن دیگری که 2 روز پیش هوس کرده بود یک دل سیر سبزیپلو بخورد، یکی را دعوت کنند جایی و بگوید بگذار از آن دیگری بپرسم، یکی بگوید آه و دیگری بگوید جان دلم بگو چی شده.
سالهای سال خانواده یک نهاد مشخص بود تا اینکه دنیای مدرن از جای نامعلومی شروع شد و همه چیز و از جمله خانواده را تغییر داد و انواع و اقسام خانواده هستهای نوع اول و دوم، هستهای مهاجر، پدرسالار، مادرسالار، متعادل، گسسته، گسیخته، گسترده و... شکل گرفت. این انواع خانواده آنقدر متنوع هستند که هر طور بخواهید زندگی کنید در یکی از آن انواع خواهید گنجید. بعضی از آنها هم با تعاریف عرف خانواده همخوانی ندارند ولی جامعه کمکم آنها را هم بهعنوان گونه جدید خانواده میپذیرد. خانواده در عصر جدید شکل متفاوتی از دهههای گذشته پیدا کرده است.
تأثیر تحولات اقتصادی و آثار صنعتیشدن، مهاجرتهای فراوان و کنترلنشده، تحصیلات دختران و زنان، تغییر کاربری خانواده از یک نهاد تولید و مصرف به مصرفکننده صرف، فاصله گرفتن اعضای خانواده از هم بهدلیل گسترش شبکههای اجتماعی مجازی و رسانههای تصویری، ازدواجهای غیرفامیلی، افزایش سن ازدواج و... از دلایل ایجاد خانواده در شکلهای مختلف است. چندی پیش همایشی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با عنوان راهبردهای تحکیم نهاد خانواده برگزار شد که در آن کارشناسان حوزههای مختلف خانواده را از ابعاد حقوقی، اجتماعی و روانشناختی مورد بررسی قراردادند. گزارش زیر خلاصهای است از آنچه در این همایش مطرح شد.
فاصله از ارزشها
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک معتقد است که جامعه و خانواده امروز ما متأسفانه از مسائل اخلاقی و فقه اسلامی نسبت به گذشته فاصله گرفته و این میتواند مشکلزا باشد. یکی از اندیشمندان علوم اجتماعی معتقد است در آینده شکل خانواده تغییر پیدا خواهد کرد و در آینده به جای خانواده امروزی، شاهد پیوندهای صرفاً موقت خواهیم بود.
البته این خطر در دنیای غرب شدیدتر است اما میتواند در آینده خطری نیز برای ما باشد.حجتالاسلام حسن روحانی میگوید که خانواده با هر نیتی که شکل گرفته باشد جایی برای آرامش اعضای آن است ولی دغدغههایی آن آرامش را بر هم زده است.
او میگوید: زنان جامعه امروز ما نسبت به عدمحمایت کافی حقوقی، قضایی و قانونی احساس نگرانی میکنند و معتقدند که قانون در بسیاری از موارد از آنها حمایت کافی نمیکند. البته اخیراً با مواردی که در عقدنامهها نوشته شده و تصویب قوانین جدید، حمایتها افزایش یافته است.
دغدغه دیگری که در اینجا میتوان از آن نام برد، نگرانی خانوادهها نسبت به اوقات فراغت فرزندان جوانشان و مورد دیگر دغدغه وسایل ارتباطات عمومی است که امروز با ورود موبایل و امثال آن، شدت یافته است. بسیاری از خانوادهها نسبت به ماهواره هم نگرانیهایی دارند اما از همه اینها مهمتر، دغدغههایی است که نسبت به ورود مسائل سیاسی و اجتماعی به خانواده وجود دارد. ارتباط تنگاتنگی میان خانواده و جامعه مشاهده میشود. جامعه ما متأسفانه امروز در حال رادیکالیزهشدن است و افراطیون دو قطب، روبهروی هم قرار گرفتهاند که آثار آن وارد خانواده نیز شده است.
قوام کارکردهای خانواده
خیلیهای فکر میکنند در عصری به سر میبریم که همه چیز دائم در حال تطور است و خانواده هم مثل خیلی چیزها در این دورانگذار دچار بحران است ولی دکتر تقی آزاد ارمکی اینطور فکر نمیکند. او میگوید: با وجود اینکه کلیات ساختاری و کارکردهای خانواده از قدیم تاکنون یکسان باقی مانده است اما در هر دوره تاریخی به لحاظ نوع تناسبی که با دیگر نهادهای اجتماعی ازقبیل نهاد دین و سیاست داشته متفاوت شده است. بیتوجهی به ساحت کلی و کارکردهای اصلی خانواده و تنظیم آن با نهادهای اجتماعی دیگر در هر دوره تاریخی موجب شده که عدهای خانواده را در فرایند فروپاشی یا سکون بشناسند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران معتقد است که اصولا کارکرد خانواده، تولید و تربیت انسان اجتماعی است و افراد انسانی از طریق این نهاد با جامعه پیوسته میشوند. استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران معتقد است کاهش و افزایش حجم و کارکرد و دامنه عمل آن به تخریب این ساحت منجر نمیشود؛ در عوض هر نوع تغییری در ساختار و کارکرد خانواده بر اهمیت ساحت اجتماعی آن میافزاید. اگر در ایران خانواده نتواند افراد را اجتماعی کند یا اجتماعیکردن افراد را به نهادی دیگر واگذار کند میتوان مدعی شد که خانواده در حال فروپاشی است.
وی میگوید که تحولات آینده خانواده بستگی به تعاملی دارد که با دو نهاد اجتماعی دین و نظام سیاسی برقرار میکند. در زمانی که نهاد سیاسی و دین از دامنه عمل بیشتری برخوردار شوند، حوزه عمل خانواده محدودتر میشود ولی معدوم نخواهد شد. به همین ترتیب هر چهقدر نهادهای اجتماعی دین و دولت، قدرت و حوزه عمل کمتری داشته باشند بر دامنه عمل خانواده افزوده خواهد شد.
تقی آزاد ارمکی با اشاره به اینکه در طول تاریخ، خانواده مساوی جامعه بوده است میگوید: در دوران معاصر در کنار نهاد خانواده دونهاد دولت و دین قدرت گرفته و بر نهاد خانواده تأثیر گذاشتهاند.
دکتر تقی آزاد ارمکی در توضیح این مسئله میگوید: وظیفه اصلی خانواده تربیت و تحویل یک فرد مدرن و شبیه جامعه است و اساسا ازدواج، مقولهای غیراز جامعهسازی نیست. کارکرد حداقلی دین، اخلاق، معنویت و فرهنگ و کارکرد دولتها ایجاد نظم و امنیت و به عبارتی دیگر ملتسازی است. در ایران نهاد دیگری غیراز این سه نهاد وجود ندارد. همه نهادهای دنیای مدرن از آموزشو پرورش، اقتصاد، فراغت و... زیر نهاد دولت است.
اتفاقی که به لحاظ تاریخی افتاده این است که این دو حوزه به لحاظ سازمانی، ساختاری وکارکردی، به جای پیوستگی دچار اختلاط و درهمریختگی و مداخله گری شدهاند. دولت قرار بود نظم و امنیت را فراهم کند ولی مدعی اخلاق و فرهنگ شده است. در قصه دین هم همینطور است؛ علمای ما باید مسائل اخلاقی را تبیین کنند ولی آمدهاند در نهادهای سیاسی و خانواده دخل و تصرف میکنند. خانواده آنقدر درگیر مدرسه و کار و پول است که فرصت تربیت کودک و عشق ورزیدن و وابسته شدن به هم را ندارد.
خانواده ایرانی در وضعیت خستهشدن از تزاحم و دخالت نهادیهای دیگر قرار دارد. بحرانهای فرانهادی، اخلاق و هویت شرایط مغتنمی را ایجاد کرده است تا از طریق آن از همه نهادها بخواهیم بر سر جای خود رفته و کار خود را انجام دهند.
خانواده در قانون
براساس ماده 10 و 21 قانون اساسی همه قوانین و برنامهریزیهای کشور باید در راستای تحکیم خانواده باشد. قوانین مربوط به خانواده در ایران بعد از انقلاب تحولات بسیاری داشته است که بخشی از آن در همایش راهبردهای تحکیم خانواده مطرح شد ولی برخی که نیاز به تغییر و اصلاح دارد را حسن حمیدیان، مدیرکل پیگیری امور استانها و سازمانهای وابسته به قوه قضاییه مطرح کرد.
او که سالها رئیس دادگاه خانواده بوده است در مورد قوانینی که باید تغییر کند میگوید: توقعات ما از سیاستگذاران نظام برای اصلاح یک قانون ناقص است. یکی از مواردی که باید قانونگذاران راهحلی پیدا کنند مشکل قانون رشد متعاملین است که براساس آن افراد برای انجام معاملات غیرمنقول باید 18سال تمام داشته باشند درحالیکه قانون، سن ازدواج برای دختران را 13سال عنوان کرده است. چطور در این سن زن میتواند برای آیندهاش تصمیم بگیرد ولی در مورد اموال غیرمنقولش نمیتواند؟ مسئله دیگر حل اختلاف در قانون تقسیم اموال تا نیمی از دارایی شوهر است؛ دادگاهها در این مورد سلیقهای عمل میکنند و در برخی موارد به همان اجرت المثل اکتفا میکنند و تا یکسوم کمتر از حد معمول درنظر میگیرند.
حسن حمیدیان میگوید: تغییر قانون طرح دعوا در محل اقامه خوانده یکی از مشکلاتی است که زنان بیشتر با آن مواجه هستند. زنبرای اقامه دعوا در مقابل شوهری که او را ترک کرده است باید به محل اقامت شوهر رفته و طرح دعوا کند. مشکل دیگر رسیدگی به مسئله عسروهرج زوجه در ازدواج موقت است. موارد زیادی وجود داشته که در آن زن صیغه
99 ساله مردی شده و مرد او را بدون نفقه ترک کرده است. دادگاهها بهدلیل عدمثبت رسمی ازدواجهای موقت نمیتوانند مسئله عسر و هرج را حل کنند.
حسن حمیدیان در ادامه میگوید که تعیین شروع سن مسئولیت کیفری نیز از نکات
بحث برانگیز در نظام حقوقی خانواده است. براساس ماده49 قانون مجازات اسلامی طفل مسئولیت کیفری ندارد. پایان طفولیت و شروع بلوغ براساس قوانین در دختران 9سالگی است. براساس قوانین ما همان مجازاتی که برای فرد 45ساله درنظر میگیریم برای دختر بچه 9ساله هم اجرا میکنیم؛ این مخالف کنوانسیون جهانی حقوق کودک و قانون تشکیل دادگاه اطفال است. نکته بعدی سن حضانت فرزندان دختر تا 7 سالگی توسط مادر است. براساس قانون، فرزند دختر از 7تا 9 سالگی باید پیش پدر برگردد درصورتی که در این سنین دختر نیازمند آموزشهای مربوط به جنسیت خود است.
آسیب شناسی خانواده
دکتر بدرالسادات بهرامی، روانشناس و مشاور خانواده در مورد آسیبشناسی نهاد خانواده میگوید: از روزی که زن و شوهر با هم ازدواج میکنند، وظایف آنها در شرایط جدید زندگی، ابتدا بریدن از خانواده و سپس برقراری ارتباط مجدد با خانواده خود در سطحی دیگر است، یعنی فرد باید بهخود و خانوادهاش که تا دیروز هر لحظه از هم باخبر بودند یاد بدهد که با شروع زندگی مشترک دیگر یک زندگی مستقل تشکیل داده است و باید امور زندگی خود را با حفاظت اطلاعات مانند سرزمین مستقلی حفظ کند.
برای رسیدن به چنین هدفی باید از برونریزی اطلاعات شخصی خود به خانواده خودداری کند و درصورتی که والدین از آنها سؤالاتی را در مورد زندگیاش میکنند با ارائه جوابهای کلی و مبهم از دادن اطلاعات دقیق جدا خودداری کند.همچنین افراد باید بیاموزند که خانواده شوهر خود را بدون هیچ چارچوب و قالب ذهنی از پیش تعیین شدهای بشناسند؛ یعنی ما به جای آنکه به انتظار از خانواده همسر بپردازیم به مشاهده شیوه عملکرد آنها بپردازیم و با شناسایی فرهنگ حاکم بر تفکر و رفتار آنها خود را با آنها تطبیق دهیم.
این روانشناس معتقد است که نحوه رفتار ما با کودکمان آینده خانوادگی او را میسازد. وی در مورد تجربیات کلینیکی خود میگوید: خیلی از ما موجودات کمالطلبی هستیم و همیشه دنبال کسی میگردیم که به اندازه ما کمال طلب باشد و همیشه ما را تأیید کند. با این کار علاوه بر اینکه خودمان را در رنج و عذاب قرار میدهیم باعث میشویم بچههایمان هم قربانی شوند. آنها همیشه نسبت به شرایط موجود انتقاد خواهند داشت.
همینطور پدر و مادرهایی که هر چیزی که فرزندشان درخواست کرده در اختیارش گذاشتهاند نیز بچههایی تربیت کردهاند که با کوچکترین مخالفت نمیتوانند خواستههای خود را به تعویق بیندازند و دچار ناکامی میشوند. در مورد بچههایی که با قواعد خشک و سخت بزرگ میشوند هم اوضاع به همین منوال است. بچهای که از دیدن خانواده مادری یا پدری محروم باشد در بزرگسالی برای بهدست آوردن محبت از نوع فامیلی هرجایی امکان دارد برود. دکتر بهرامی میگوید: دختری که والدینش او را همیشه تحقیر کردهاند اتفاقا میرود کسی را انتخاب میکند تا او را نادیده بگیرد. تجربهای دیگر نشان میدهد که کسی که همیشه دوست داشته برای دیگران مفید باشد کسی را انتخاب میکند که به او دائم سرویس بدهد.
اشکال این انتخابها زمانی آشکار میشود که 20-15سال از زندگی مشترک گذشته و او دیگر حاضر نیست یکطرفه به این ارتباط ادامه دهد، تحقیر شود، نادیده گرفته شود و... .
نیازهای نهفته ما هر جایی که فکرش را بکنید بهصورت ناخودآگاه یقه ما را میگیرد که در روابط خانوادگی محل بروز بسیاری از آنهاست. این مشاور خانواده میگوید: درست است که عقل و شرع خیلی از روابط را مجاز نمیداند ولی در لایههای زیرین جامعه اتفاقاتی میافتد. تحقیقات ثابت کرده که هنجارهای زمینی در اجرا قویتر از هنجارهای آسمانی است. عقل ما تا کجا میتواند در شرایط تعارض تن، روان و اعتقادات، راه درست را انتخاب کند؟
متأسفانه خیلیهایمان شکست میخوریم. تا زمانی که انگشت اتهام به سوی دیگری است ما نمیتوانیم برای این مشکلات راه حلی پیدا کنیم.این همایش با بررسی نقش آموزش و پرورش و آسیبهایی چون موادمخدر در خانواده و ارائه الگوی خانواده مطهر به پایان رسید.