این تصویر خیلی هم دور از ذهن نیست؛ تصویری است که از سالها قبل در ذهن مخاطب مانده اما باید پذیرفت که این روزها رشد تئاتر مذهبی در تئاتر کشور نسبت به گذشته بهتر بوده و حتی برخی از این تئاترها جزو تئاترهای پرمخاطب و حتی پرفروش بودهاست.
اگر تا پیش از انقلاب تئاتر مذهبی فقط در چند مرکز محدود برای مخاطبان اندک اجرا میشد، در سالهای اولیه بعد از انقلاب هم تئاتر مذهبی را صرفا میشد در کانونهای فرهنگی، مذهبی مساجد، مدارس، بسیج، سپاه و حوزه هنری تبلیغات اسلامی دید. نکته مهم در این قضیه این بود که افرادی که به ساخت تئاترهای مذهبی دست میزدند، نه تحصیلکرده هنر، خصوصا تئاتر بودند و نه دغدغه تئاتری داشتند.
اگر کارگردانان، بازیگران و نویسندگان این حوزه از دل هیأتهای مذهبی بیرون آمدهبودند و با هدف آشنایی مخاطب با مسائل دینی دست به ساخت تئاترهای مذهبی میزدند، طبیعتا این افراد میخواستند که مفاهیم دینی را با شکلی ساده مطرح کنند و این مفاهیم را در قالب نمایش به مخاطبان تئاتری و غیرتئاتری عرضه کنند. آنان حس مخاطب را نشانه رفتهبودند و در جذب مخاطبهای خاص موفق عمل کردند.
برای این گروه تئاتر صرفا وسیلهای برای انتقال اندیشه بود. اما پس از این گروه، گروهی دیگر به جمع کارگردانان مذهبی اضافه شد؛ کارگردانانی که تحصیلات آکادمیک داشتند و در کنارش به مسائل دینی هم علاقهمند بودند. این گروه علاوه بر اهمیت به محتوا، در آثاری که میساختند تکنیک و قواعد نمایشی را هم رعایت میکردند. آنان همانقدر که به محتوای مذهبی اهمیت میدانند، شکل ظاهری، سبک اجرایی و عناصر تئاتری را هم مد نظر داشتند. این گروه کارگردانان نه تنها حس مخاطب بلکه اندیشه و فکر مخاطب را هم نشانه رفتهبودند. شاید بتوان گفت بهدلیل زیباییهای بصری کار و طبیعتا اندیشه نو و تازه در کار، این گروه کارگردانان توانستند که مخاطبان بیشتری را جذب و با خود همراه کنند.
با گذشت سالها، تئاتر مذهبی پلههای ترقی را یکی یکی طی کرد. جشنوارههای مذهبی هم به کمک تئاتر آمد و حضور تئاتر مذهبی باعث شد که این ژانر تئاتری بهتر دیده شود، گرچه در سالهای اخیر جشنوارههای تئاتر دچار افول شدند. اما باید گفت تئاتر مذهبی امروز بهترین جایگاه را در بین تئاتر ایران داراست. البته این جایگاه هنوز در حد ایدهآل نیست اما بهنظر میرسد که این جایگاه میتواند روز به روز هم بهتر شود، به شرطی که هنرمندان این عرصه بتوانند بیانی را بیابند که برای مخاطب جذاب است و دست از کلیشههایی که سالهاست نه تنها درگیر تئاتر بلکه درگیر تئاتر مذهبی هم هست بردارند. استفاده از کلیشههایی که سالهاست در تئاتر رواج دارد، باعث دلزدگی مخاطب شدهاست.
این دلزدگی به معنی عدماستقبال مخاطب نیست بلکه دلزدگی مخاطب، به شیوه استفاده از فرم و روایت مذهبی برمیگردد. داستان مذهبی در بین مردم اعتبار و جایگاه ویژهای دارد؛ اعتباری که از اعتقاد قلبی او سرچشمه میگیرد. استقبال از نمایشهای مذهبی که اتفاقا هر دو گروه کارگردانان تئاتر مذهبی ساختهاند نشان داد که استقبال از اینگونه تئاترها به خوبی صورت میگیرد. در این بین از تئاترهایی بیشتر استقبال میشود که علاوه بر دوری از سفارشی بودن در جست وجوی اندیشههای نو و افکار تازهای هستند که منطبق بر نیازهای روحی امروزی و اجتماعی او بودهاست.