همشهری آنلاین: کنسرت شور کامکارها شنبه 11 آذر ماه با حضور هوشنگ کامکار آهنگساز و سرپرست گروه کامکارها و مهران مهرنیا منتقد در نخستین نشست نقد و نغمه در فرهنگسرای شفق مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت.

اجرایی بی نقص

به گزارش همشهری آنلاین در ابتدای برنامه مهران مهرنیا منتقد برنامه ضمن مروری بر اجرای اخیر کامکارها گفت: اجرای اخیر تقریباً از هر لحاظ بی نقص بود، چرا که افراد گروه از توانایی انفرادی بسیار بالایی برخوردار بودند. اردوان در این کنسرت نقش ویژه ای داشت. او وظیفه وصل ملودی ها را بر عهده گرفته بود. تنظیم ها خیلی جدید بودند به طوری که می توان گفت در ایران سابقه نداشتند. جنس تنظیم ها بیشتر از نوع آوازی بود. در سایر گروه های ایرانی ما شاهد تنظیم های چند صدایی هستیم که معمولاً این کار بین سازها صورت می گیرد.

 تقابل صدای زن و مرد در تنظیم های آوازی کامکارها خیلی جالب و برجسته بود. کانن آوازی – نوعی چند صدایی- در این کنسرت زیاد بود و من در دیگر کنسرت ها نشنیده بودم. تنظیم های ارسلان کامکار هم مایه امیدواری بود. او علاوه بر این به خوبی از عهده هدایت صحنه ای گروه برآمد. در کل یک اجرای موفق بود ولی باید اذعان کرد که صدای گروه کامکارها یک مقدار زیر است که با افزایش باس ها می توان آن را برطرف کرد.

انتقاد هوشنگ کامکار از رسانه ها

بعد از صحبت های مهرنیا، هوشنگ کامکار ابتدا از بی توجهی رسانه های ایران به موسیقی گله کرد و گفت آنها افراد با دانشی را برای پوشش خبری موسیقی به کار نمی گیرند تا از این طریق خدمت شایسته ای به موسیقی بکنند. 

وی در تأیید برخی سخنان منتقد ادامه داد: اکثر کارهای ما چندصدایی است. خود من از دیگر گروه های ایرانی کاری به این شکل نشنیده ام. اینکه افراد گروه علاوه بر نوازندگی، آوازی متفاوت از ملودی سازها را بخوانند.

کامکار در پاسخ به اینکه چرا نام گروه بر اساس فامیل آنهاست و اعضای گروه آیا در سایر گروه ها هم به همین قدرت ظاهر می شوند یا نه، گفت: پدر من برای موسیقی ایران خیلی زحمت کشید و ما با انتخاب نام گروه عملاً نام او را زنده نگه داشتیم. با این وجود من حساسیتی روی اسم ندارم. به هر حال ما در کردستان بزرگ شدیم و طبیعی است که اینگونه باشد. اما اینکه یک نوازنده در کدام گروه بهتر می نوازد، به نظر من پرسش درستی نیست. اگر نوازنده حرفه ای باشد چه در گروه کامکارها بنوازد و چه در سایر گروه ها، می تواند خود را نشان دهد.

پخش قطعه سرود زمین

پخش قطعه "سرود زمین" با شعری از لنگستون هیوز" و آهنگسازی هوشنگ کامکار،‌وقفه ای در سخنان منتقد ایجاد کرد که پس از آن وی ادامه داد: از نکات مثبت اجرای کامکارها می توان به تمیز بودن اجرا و کوک بودن اعضای آن اشاره کرد که نشان دهنده تمرینات جدی و مستمراست. در ادامه وی از کامکار پرسید آیا به مرزبندی در موسیقی اعتقاد دارید؟ و اگر اینطور است،‌ نوع موسیقی شما چه نام دارد؟ و هدف نهایی شما چیست؟ یعنی می خواهید چه نوع گروهی باشید؟ 

 کامکار گفت: هر کاری باید در درجه اول مردمی باشد. یعنی مردم آن را گوش بدهند و لذت ببرند. از این نظر این موسیقی مردمی است. از طرفی لازم است علاوه بر توجه به ویژگی های موسیقی ایرانی، از تمام تکنیک های رایج در جهان استفاده کرد. با این توضیح موسیقی گروه ما مشخصاً سنتی نیست و فکر می کنم بتوان گفت نوعی از موسیقی ملی ایران است.  هدف ما در نهایت رسیدن به نوعی از موسیقی است که نغمات ایرانی محور اصلی آن باشد و از تکنیک های تجربه شده سایر ملل هم صرفاً به منظور زیباتر ساختن موسیقی خودمان استفاده کنیم.

یکنواختی ریتم و تمپو در بخش کردی کنسرت مطرح شد و اینکه آیا این موضوع باعث خستگی شنوندگان نمی شود؟ کامکار در پاسخ گفت: شاید این یکنواختی که شما مطرح می کنید به خاطر آن است که همه قطعات بخش کردی در دستگاه شور بود یا شاید هم شنوندگان انتظار اجرای قطعات مهیج داشتند.

گوش ما باید به موسیقی های پیچیده عادت کند

سید ابوالحسن مختاباد، روزنامه نگار و منتقد ومجری برنامه و یکی از طراحان اصلی مجموعه برنامه های نقد نغمه خطاب به کامکار گفت شما در این کنسرت وجه عامه پسندی را خیلی مد نظر قرار نداده بودید وسعی کردید که اجرایی پیچیده از کار اراده کنید که  کامکار پاسخ داد: مهم نیست. همین که ده درصد افراد از کار خوششان بیاید برای ما کافی است. گوش ما باید به شنیدن موسیقی های پیچیده تر عادت کند. به نظر من اگر از ده هزار مخاطب این کنسرت،‌ دو هزار نفر کار را پسندیده باشند، کار ما خوب است.

در ضمن به جز یک قطعه کردی که ساخته اردوان بود، سایر قطعات اجرا شده همگی از نغمه های اصیل کردی بودند و برای کردها جذابیت خود را دارد. از طرفی ما نمی توانیم خیلی دنباله رو مردم باشیم. برای خودمان تفکری داریم و به آن نیز باید بپردازیم.
مهر نیا منتقد نخستین برنامه نقد موسیقی، پیچیدگی تنظیم ها و سادگی ملودی ها را مورد پرسش قرار داد که چرا تنظیم بر ملودی می چربید؟ البته کامکار این را قبول نکرد اما در جواب این که چرا بیژن در این کنسرت دف نوازی نمی کرد، ‌گفت: اولاً ما باید به جوان ها میدان بدهیم تا خود را پیدا کنند و ثانیاً بیژن نقش مهمی در گروه داشت. اگر قرار بود او دف بزند پس چه کسی رباب می نواخت؟ در گروه ما هر کسی یک نقش ویژه ای دارد.

پرسش مهدی آذر سینا

مهدی آذر سینا آهنگساز ، نوازنده کمانچه و ردیف دان که در میان حاضران بود،‌از کامکار پرسید اینکه روی شعر لنگستون هیوز آهنگ گذاشتید، بر اساس چه تفکری بود؟ کامکار گفت: من به این شعر علاقه داشتم. به ویژه آنکه زنده یاد احمد شاملو ترجمه خوبی از آن ارائه داده بود. برای این کار،  در درجه اول روی ریتم های سیاه پوستان متمرکز شدم تا بتوانم به نوعی تلفیق دست یابم. از طرفی حواسم بود که خیلی به سمت موسیقی سنتی نروم. شعر ایجاب می کرد که موسیقی یک مقدار حال و هوای غیر ایرانی پیدا بکند. البته می پذیرم که می شد جور دیگری روی این شعر زیبا آهنگ گذاشت.

صدای عدنان کریم نمک نداشت

بی نمکی صدای خواننده بخش کردی یعنی عدنان کریم، علی رغم بی نقص خواندن وی مورد پرسش منتقد قرار گرفت و پاسخ کامکار این بود: عدنان یکی از مشهورترین و با شخصیت ترین خوانندگان کرد است. به همین دلیل وی را انتخاب کردیم.  اما در کل ما خواننده نداریم و کار ما بر محور خواننده نمی چرخد. حتی بیژن و ارسلان که گاهی در گروه می خوانند،‌خواننده نیستند. اگر هم کسی در گروه ما بخواند، خوانندگی وی را همطراز یک نوازنده ارزیابی می کنیم نه بیشتر.

منتقد برنامه بحث شعر نو را مطرح کرد و گفت تلفیق شعر نو با موسیقی ایرانی،‌ یک تجربه شکست خورده ای است. چرا این تجربه را تکرار کردید؟ و کامکار بی آنکه نظر منتقد را رد کند، گفت: چند قرن شاعران ما تجربه کردند تا یک نیما از دل آن بیرون آمد. شاید ما به قول شما شکست خورده باشیم ولی اگر کار نکنیم هیچ اتفاقی نمی افتد. باید تجربه کنیم تا راهی باز شود. قبول دارم که هنوز راه درست این امر پیدا نشده است. یعنی اصولاً در موسیقی ما هنوز نیمایی نتوانسته ظهور کند. کسی هم نمی تواند چنین ادعایی بکند. بدون کار کردن، نتیجه ای حاصل نخواهد شد. از طرفی این تجربیات اندک می تواند دستمایه جوانان باشد تا در آینده شاید آنها بتوانند راهی پیدا کنند.

در ادامه منتقد برنامه از تکنیکی شدن کار کامکارها و دورشدن ایشان از سلایق عامه شنوندگان، اظهار نگرانی کرد که ممکن است به تدریج مخاطبان کامکارها کم بشوند. اما کامکارکه نگران این موضوع نبود، گفت: ما اگر بتوانیم سی تا چهل درصد شنوندگان  را راضی نگه داریم، خوب است. به هر دو وجه کار فکر می کنیم. هم کار عامه پسند باشد و هم حرفی برای گفتن در آن پیدا شود.

تلفیق شعر نو وموسیقی شکست نخورده است

یکی از شنوندگان مجلس با رد شکست خورده بودن تلفیق شعر نو با موسیقی ایرانی، وارد بحث شد و برای نمونه از کار مشترک محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان در "قاصدک" یاد کرد. وی همچنین در بی عیب و نقص بودن اجرای اخیر کامکارها اظهار تردید کرد و از نبود تکنوازی در کل اجرا به عنوان یک نقص نام برد. به اعتقاد این شنونده، حجم صدای گروه در طول اجرا یکنواخت بود و دینامیک ها در آن رعایت نمی شد. در نتیجه خستگی گوش شنونده ها را به دنبال داشت. کامکار انتقاد نبود تکنوازی را پذیرفت و اظهار کرد برای تنظیم آن،‌ وقت کافی نداشتند.

عدم استفاده از خوانندگان مطرح در گروه کامکارها یکی از پرسش های بحث برانگیز این نشست بود. به اعتقاد کامکار، خوانندگان مطرح مشکلات زیادی دارند. وی ادامه داد: به همین دلیل ما نمی خواهیم خود را درگیر این مشکلات کنیم. از نظر ما خواننده هیچ برتری نسبت به نوازنده ندارد و این برای غالب خوانندگان قابل قبول نیست.

این اظهار نظر کامکار با واکنش حسین علیشاپور – خواننده آواز ایرانی و روزنامه نگار-  و فاضل جمشیدی ، خواننده و سرپرست گروه صبا مواجه شد. کامکار در جواب وی گفت: من برای این دیدگاه دلیل دارم. حنجره خوش صدا یک موهبت خدایی است و در نتیجه خواننده با اندکی تمرین می تواند آواز بخواند. اما پنجه نوازندگی با زحمت به دست می‌آید. زحمتی که یک نوازنده برای حرفه ای شدن می کشد به مراتب از یک خواننده بیشتر است. من با نوازنده ای چون محمدرضا لطفی هشت سال زندگی کردم و شاهد بودم که چقدر زحمت می کشید. اصلاً قابل قیاس با میزان تلاش خواننده ها نیست. برخی از خواننده هایی که الان محبوب میلیون ها ایرانی هستند، دو شبه به وجود آمده اند.

پیش از شروع برنامه سخنان عباس سجادی مدیر بخش موسیقی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران از سوی یکی از دست اندرکاران خوانده شد . وی در این سخنان ضمن اشاره به انواع نقد  ابراز امید واری کرد که حرکت نقد موسیقی در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، با پیش زمینه خوبی که پیدا کرده تداوم منطقی داشته باشد و بتواند فضایی را برای معرفی اثار خوب موسیقی در انواع مختلف فراهم کند .

پیش از سخنان سجادی سید ابوالحسن مختاباد، منتقد و روزنامه نگار با نقل قولی از هابرماس فیلسوف آلمانی، اهمیت نقد در حوزه عمومی را یادآور شد. وی گفت به اعتقاد هابرماس وقتی نقدها از حوزه های خصوصی به حوزه های عمومی و رسانه ای راه می یابند، زمینه های رشد فرهنگی در جامعه ایجاد می شود و این برنامه هم با چنین پیش زمینه نظری و به همت گروهی از روزنامه نگاران و منتقدان موسیقی می خواهد آغاز گر مسیری باشدکه با همدلی وهمراهی به رشد آگاهیهای شهروندان از انواع موسیقی بینجامد ودانش آنها را در انتخاب موسیقی ارتقاء دهد.

گزارش همشهری آنلاین حاکیست که دومین برنامه نقد نغمه شنبه دوم دی ماه با حضور فریدون شهبازیان( آهنگسازآلبوم گریز) و نادر گلچین ( خواننده) وسید علیرضامیر علی نقی به عنوان منتقد در فرهنگسرای شفق برگزار خواهد شد.

درباره هوشنگ کامکار

اسفند ماه 1325 در سنندج به دنیا آمد .فرزند ارشد مرحوم استاد حسن کامکار است و طبیعتا در فضایی آکنده از عشق به موسیقی کارش را آغاز کرد .در نوجوانی آکاردئون می زد.با برادران و تنها خواهرشان  گام به گام کار گروهی را آغاز کردند و در همان سنندج در باشگاه افسران ، مدارس و تالارهای این شهر موسیقی ردیف دستگاهی و همچنین موسیقی کردی را اجرا می کردند.

پس از اخذ مدرک دیپلم در رشته طبیعی از سنندج به تهران آمد .پدر از دوستان استاد حسین دهلوی بود و پسر را برای راهنمایی به نزد ایشان فرستاد و واستاد راهنماییش کرد تا  به مدت دو سال در " هنرستان شبانه ی عالی موسیقی " کارشناس موسیقی شود و با همین عنوان به سنندج برگشت و به آموزش موسیقی در زادگاهش مشغول شد.

 سال پنجاه و یک به "دانشکده ی موسیقی دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران " وارد شد و در رشته "آهنگسازی " با رتبه ی اول لیسانس گرفت . با بورس اهدایی از کشور ایتالیا عازم رم شد و در "کنسرواتوار سانتاچی چیلای رم " فنون "کنترپوان" و " فوگ " را طی مدت یک سال و نیم آموخت. 

مدتی بعد  به آمریکا رفت و فوق لیسانس اش را از "دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکوی آمریکا" در رشته ی تاریخ موسیقی اخذ کرد . پس از آنکه در سال پنجاه و هشت به ایران برگشت، مدتی در " دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران " و " دانشگاه فارابی به انتقال آموخته های خود پرداخت. ده سال در دانشگاه هنر تدریس کرد و شش سال مدیر گروه موسیقی این دانشگاه بود.

دراین مدت  شکل گیری گروه کامکارها نیز رسمی تر شده بود و مدیریت آن بنابر سنت خانوادگی و تجربیات علمی و عملی به عهده ی او گذاشته شده بود. مدیر گره کامکارها به فراخور تحصیلات و شان  آموزگاری اش  دست به ترجمه و تالیف آثار ارزنده ای زده است  تا بتواند بر گنجینه اندک ادبیات مکتوب موسیقی گوهرهایی را بیفزاید.

اولین کتابش " اصول ارکستراسیون " نوشته ی " ریمسکی کورساکوف " بود که در سال شصت و دو توسط انتشارات چنگ به زیور طبع آراسته شد . " فوگ و انوانسیون " ، " هارمونی قرن بیستم " ، "کنترپوان مدال " ، موسیقی کلاسیک و رمانتیک" ، " ارکستراسیون " ، " کنترپوان " و " آموزش آهنگ سازی " کتابهای بعدی کامکار بود که با برگردان فارسی وی انتشار عمومی یافت.

فعالیت هوشنگ کامکار در زمینه آهنگسازی از سالها قبل آغاز شد. وی هم با موسیقی ردیف دستگاهی ایران آشنا بود و هم موسیقی ارکسترال . موسیقی های کردی  با جانش عجین شده بود و در اروپا و آمریکا تحصیل  موسیقی  کرده بود و بنابر این آثارش از رنگ و بوی خاصی بر خوردار است . روی اشعار نوی سهراب سپهری "در گلستانه "را با صدای  شهرام ناظری  آهنگسازی کرد ." بهاران آبیدر " ، " بر تارک سپیده " ، "به یاد حافظ " ، " سماع مجلسیان " ، " سماع ضربی ها " ، " باله ی شهرزاد به نام افسانه ی 2001 شب " ، " پویم سمفونیک کردی " و " شباهنگام " کارهای بعدی اش بودند .

تصنیف " کجایید ای شهیدان خدایی" یکی از مشهورترین آهنگ هایی است که ساخت و تنظیم  و با صدای برادرش بیژن کامکار اجرا کرد . همچنین است آهنگ " سرود سرزمین " با شعری از " لنگستون هیوز، شاعر سیاهان آمریکا" و ترجمه احمد شاملو . این اثر در آخرین کنسرت کامکارها اجرا شده و مورد توجه قرار گرفته است .

هوشنگ کامکار فعالیتش در زمینه ی موسیقی فیلم را نیز از سال هزار و سیصد و شصت و دو با ساخت موسیقی فیلم "پل آزادی " آغاز کرد و در این زمینه نیز به تجربیات ارزنده ای دست یافته است.

وی هم اکنون مدیریت گروه کامکارها و آموزشگاه موسیقی کامکارها را به عهده دارد و همچنان با تجربه و انرژی بسیار به آموزش ، تالیف و ساخت آثار ارزنده ی تازه اهتمام  می ورزد.

 درباره مهران مهرنیا

 تیر ماه  1348 در همدان متولد شد . در دهه شصت کار موسیقی را با سه تار آغاز کرد . دوره عالی سه تار و تار را در محضر استاد محمدرضالطفی گذراند و سپس آموزش این دو ساز و همچنین  پژوهش درزمینه موسیقی را آغاز کرد. در سال هفتاد و سه گروه همایون را به منظور بازسازی تصانیف قدیمی ایران تاسیس  و به همراه این گروه کنسرت های متعددی را اجرا کرد .

آشناییش با مرحوم استاد طالع همدانی به اهداف اولیه اش در زمینه ی بازسازی تصانیف قدیمی ایران کمک شایانی کرد ، به نحوی  که مهرنیا این آشنایی و درک محضر این نوازنده ، آهنگساز و ترانه سرای قدیمی را تکمیل کننده ی دوره ی آموزشی خود می داند . 

 مهرنیا تصانیف استاد طالع را گرد آوری کرد و پس از اجرا در چند کنسرت ، این آثار را ضبط کرده و هم اکنون مقدمات انتشار این کاست با نام "طالع مهر " و با همخوانی  خانم یلدا یزدانی در حال انجام است .

مهرنیا کار مطبوعاتی اش را از سال هفتاد در موسسه ی مطبوعاتی گل آقا آغاز کرد و تا سال هفتاد و چهار در همان مجموعه فعال بود و پس از آن ترجیح داد به چاپ مقالاتش در زمینه ی موسیقی در نشریات معتبر بسنده کند و وقتش را مصروف کار اصلی اش ،موسیقی ، نماید .او پژوهش موسیقی را پی گرفت و از سال هفتاد و هفت در زمینه موسیقی کلاسیک ایران (موسیقی فارسی) و مقایسه تطبیقی آن با موسیقی مناطق ایران پژوهش های ارزنده ای اتجام داد .

وی هم اکنون علاوه بر تدریس تار و سه تار و تاریخ موسیقی در موسسات مختلف و آموزشگاه خصوصی اش ،در کنسرواتوار تهران مشغول تدریس است . 

برچسب‌ها