بهرهبرداری از این منابع سهم قابل توجهی در تخریب و آلودگی آبهای خلیجفارس داشته است، این در حالی است که تردد شناورهای غول پیکر، سرازیر شدن پسابهای صنعتی، زه آبهای کشاورزی و فاضلابهای شهری و روستایی به این دریا و نیز ساخت جزایر مصنوعی و خشکاندن نوار ساحلی این آلودگیها را دوچندان کرده است. علاوه براین، جنگهای دهههای80 و 90 اثرات زیانباری روی خلیجفارس بر جای گذاشته است.
غرقشدن 47شناور، انفجار چاههای نفت نوروز در سال1984 و راهیابی نزدیک به 4میلیون بشکه نفت به خلیجفارس، نشت نفت در سال1991 (طی جنگ عراق با کویت)، انفجار 2پایانه نفتی در عراق و کویت و ورود 9میلیون بشکه نفت ناشی از این انفجار به خلیجفارس و به آتش کشیده شدن 700 چاه نفت کویت، از عمدهترین عوامل آلاینده این پهناب محسوب میشوند. از همین رو است که برخی با استناد به این اتفاقات ناگوار، میگویند خلیجفارس یکی از آلودهترین پهنابهای جهان است.
اما دکتر محمد باقر نبوی، معاون دریایی سازمان حفاظت محیطزیست معتقد است خلیجفارس بهرغم همه این معضلات از نظر استانداردهای جهانی شرایط بحرانی ندارد بهخصوص که اقداماتی کارساز در مقابله با این آلودگیها در دستور کار قرار گرفته و بخشی از آنها اجرا شده است. آنچه در پی میآید گفتوگویی است با این مقام مسئول. آلودگیهای نفتی و تأثیر آن بر خلیجفارس محور اصلی این گفتوگو است.
- استخراج و بهرهبرداری از منابع نفت و گاز تا چه اندازه در آلودگی خلیجفارس نقش داشته است؟ آیا آماری در این زمینه وجود دارد؟ این آمار براساس چه پایشی تهیه شده است؟
خلیجفارس دریایی نیمه بسته است به همین دلیل چرخش آب در آن 3تا 5سال طول میکشد تا از جایی که وارد تنگه هرمز میشود خارج شود و همین باعث ماندگاری زیاد آب در خلیجفارس میشود ؛ این ویژگی میتواند در ورود آلایندهها اثرات نامطلوبی برجای بگذارد. طبعا اکتشاف، استخراج و حملونقل نفت در این منطقه آبی، بار آلودگی بیشتری را به محیط تحمیل کرده و میکند.
- بدون شک وقوع جنگهای دهه80 و 90 سهم عمدهای در آلودگی این پهناب داشته است. آیا تاکنون تمهیداتی برای رفع این آلودگی اندیشیده شده است؟ آیا اقدام اجرایی در این خصوص صورت گرفته است؟
وقوع چند جنگ به فاصله زمانیاندک، حجم عظیمی از نفت و مشتقات آن را روانه خلیجفارس کرد که در بعضی موارد آثار این آلودگی را میتوان در موجودات و بستر این پهناب دید. اما در طول این سالها در کشورهای حاشیه خلیجفارس بهویژه ایران، فعالیتهای قابل توجهی برای رفع این آلایندهها صورت گرفت. به جرات میتوان اعلام کرد گزارشهایی که در ارتباط با خسارات ناشی از جنگ خلیجفارس توسط محققان کشورمان تهیه شده یکی از برجستهترین تحقیقات در این زمینه است تا آنجا که تحسین محققان اقیانوسشناسی جهان را در پی داشته است. براساس این تحقیقات، میزان غرامت ناشی از این خسارات، تعیین و دریافت آن پیگیری شد و ما توانستیم بخشی از این غرامت را ( حدود 100میلیون دلار) از محل درآمدهای نفتی عراق که کویت آن را دریافت میکند، دریافت کنیم. علاوه برآن، این امکان وجود دارد که ما بتوانیم با اطلاعاتی که در اختیارداریم با مراجعه به مراجع بینالمللی غرامت بیشتری مطالبه کنیم.
- آیا بهطور مشخص آماری در ارتباط با این آلودگیها وجود دارد؟
نقاطی در دریا وجود دارد که به آنها hot spot یا نقاط ویژه گفته میشود. در کشور ما در خور موسی، بندر امام، بوشهر، عسلویه، خلیج نایبند و استان هرمزگان یعنی در سایتهایی که فعالیتهای متمرکز صنعتی در حاشیه دریا وجود دارد با مشکلات عمده زیستمحیطی مواجهیم. در این میان، رعایت ضوابط زیستمحیطی و وضعیت اکوسیستم دریایی بسیار حائز اهمیت است. مثلا در دریای آزاد، رقیقسازی و پراکنده شدن آلودگی بیشتر و در نتیجه میزان آلودگی کمتر است اما در آبهای بسته مثل خوریات خور موسی که بستر دریا گلی و اکوسیستم تقریبا نیمه بسته است آثار سوء آلودگی بسیار بیشتر است زیرا در چنین مناطقی، آلایندهها به بستر منتقل میشوند و تحت یک فرایند بیوشیمیایی، اثرات آلودگی مضاعف میشود. مثلا جیوه وقتی وارد بستر گلی میشود به متیل جیوه که سمیترین ترکیب آن است تبدیل میشود. در این مناطق باید حساسیت بیشتر باشد.
- میزان عناصرآلایندهای که به دریا راه مییابد چقدر است؟
براساس سنجشهایی که طی 3سال گذشته صورت گرفته آلایندهها در سواحل ماهشهر و خوریات خور موسی و سایتهای صنعتی بیش از استاندارد و بیش از حد مجاز بوده است. برای نمونه، جیوه، سرب و کرم در ماهشهر، آرسنیک در بوشهر و عسلویه وضعیت نامطلوبی دارد. همچنین کرم در رسوبات بندر عباس و ماهشهر و نیکل در بوشهر، ماهشهر و بندرعباس از میزان بالایی برخوردار است. البته نکات مثبتی هم وجود دارد که از آن جمله تلاش برای راهاندازی سیستمهای تصفیه فاضلاب صنعتی در این مناطق است. سال گذشته یکی از این تصفیهخانهها در ماهشهر راهاندازی شد. با تعامل خوبی که اکنون با واحدهای صنعتی وجود دارد فعالسازی این سیستمها بهطور جدی در دست پیگیری است که این خود گامی مثبت در جهت کاهش آلودگی خلیجفارس محسوب میشود.
- برای جلوگیری از فاضلابهای شهری چه تعداد تصفیه خانه نیاز است؟
براساس مصوبه اردیبهشت1388 هیات دولت، وزارت نیرو ملزم به راهاندازی تصفیه خانههای فاضلاب در مراکز صنعتی شده است. متعاقب این مصوبه، طی جلسات متعدد کارشناسی، میزان آلودگی و مشکلات راهاندازی تصفیه خانهها در دست بررسی قرار گرفت. اکنون 70درصد کارها انجام شده و انتظار میرود با تأمین اعتبار، 30درصد کارهای باقی مانده هم به انجام برسد و این تصفیه خانهها فعال شود.
طبق این مصوبه، در شهرهای با بیش از 30 هزارنفر جمعیت (شامل آبادان، خرمشهر، بوشهر، بندرعباس، چابهار و...) طی 2سال و در شهرهای کمتر از 30هزارنفر جمعیت، طی 5سال باید سیستم فاضلاب راهاندازی شود. در همین مصوبه دولت، تکالیف مهمی برای سایر دستگاهها پیشبینی شده که از آن جمله ملزم شدن وزارت نفت به تعویض خطوط انتقال نفت و گاز در حوزه خلیجفارس است، البته این فرایند بسیار زمان بر است ولی چشمانداز مقبولی را رقم میزند. سازمان بنادر و دریانوردی هم مکلف شده است تأسیسات دریافت آب توازن و زایدات شناورها را در بنادر اصلی و مهم کشور راهاندازی کند. وزارت کشور هم مکلف به مدیریت پسماندها در مناطق ساحلی شده است.
- برای سازمان محیطزیست چه تکالیفی تعیین شده است؟
براساس این مصوبه، سازمان محیطزیست به تکمیل برنامه جامع پایش و مدیریت زیستمحیطی در سواحل دریای خلیجفارس و عمان با همکاری سایر دستگاهها مکلف شده است. راهاندازی و اجرایی کردن کنوانسیونها بهخصوص کنوانسیون راپمی و مارپل (مربوط به آلودگی کشتیها) با همکاری سایر دستگاهها و نیز راهاندازی بانک اطلاعات زیستمحیطی خلیجفارس و دریای عمان از دیگر وظایف سازمان محیطزیست است.
- چه اقدامی برای کاهش آلودگیهای کشتیها بهویژه آلودگی ناشی از تخلیه آب توازن و زایدات کشتیها صورت گرفته است؟
سال گذشته خلیجفارس از سوی «سازمان بینالمللی دریانوردی» بهعنوان منطقه ویژه دریایی معرفی شد. با این تمهید، کشتیهایی که فاقد استانداردهای جهانی باشند اجازه ورود به خلیجفارس را ندارند ضمن آنکه تخلیه آب توازن و زایدات کشتیها در خلیجفارس و دریای عمان ممنوع شده، بدینترتیب دیگر هیچ کشتیای نمیتواند آب توازن و زایدات خود را در خلیجفارس تخلیه کند و مجالی برای آلودگی و انتقال گونههای مهاجم به این دریا باقی نمیماند.
- در حال حاضر خلیجفارس چه وضعیتی از نظرآلودگی نفتی دارد؟
خلیجفارس مثل هر بدنه آبی دریایی، نقاط حساسی دارد که دچار مشکل بیشتری است. در برخی نواحی ساحلی شامل پایانههای نفتی مانند خارک، لاوان و نواحی ساحلی مقابل مجتمعهای پتروشیمی و پالایشگاهها شامل ماهشهر و عسلویه و بنادر از جمله بندر امام، بوشهر و شهید رجایی این مشکلات و آلودگی بیشتر دیده میشود. در بحث حملونقل نفت و مشتقات نفتی نیز در اکتشاف، استخراج و بهطور کلی فعالیتهای بهرهبرداری مرتبط با نفت و گاز، آلودگیهایی به محیط منتقل میشود اما در کنوانسیون کویت (راپمی) 4پروتکل در این زمینه وجود دارد که اجرای آنها میتواند باعث کاهش این آلودگیها شود. به همین دلیل ما در اجلاس سال گذشته راپمی، خواستار فعالسازی این پروتکلها شدیم.
- چندی پیش اعلام کردید 47شناور در خلیجفارس و آبراههای منتهی به آن غرق شده و قرار است این شناورها از آب خارج شوند. شناورها از چه نوعی هستند و چه اقدامی برای خارج کردن آنها صورت گرفته است؟
2 سال پیش در اجلاس کشورهای منطقه (راپمی) بحث کشتیهای غرق شده بر اثر جنگ تحمیلی در آبراههایی مثل اروندرود مطرح شد؛ زیرا این آبراهها بهدلیل غرق شدن شناورهای مورد نظر قابلیت حملونقل خود را از دست دادهاند و از آنجایی که این آبراه، هم برای عراق و هم برای ایران جایگاه ویژهای دارد طی جلساتی مقرر شد این شناورها شناسایی شوند تا مشخص شود آیا محموله سمی، نفتی یا مواد خطرناکی در آنها وجود دارد؟ البته بدنه خود شناورها آلودهکننده است به همین دلیل است که کشورهای توسعه یافته معمولا اسکراپ (قطعه قطعه کردن ) چنین شناورهایی را در آبهای کشورهایی چون بنگلادش و پاکستان انجام میدهند. الان این موارد در دست بررسی است و چند شرکت خصوصی هم درخواستهایی برای اسکراپ این شناورها ارائه کردهاند. برای اجرای این طرح از جمله مکانیابی و تهیه الزامات زیستمحیطی و فنی آن، معاونت دریایی سازمان محیطزیست و سازمان بنادر و دریانوری بهصورت مشترک مطالعات مرتبط را در دست دارد. آنچه مسلم است اینکه هرگونه فعالیتی در این زمینه باید با نظارت مستقیم سازمان محیطزیست صورت گیرد تا پیامدهای ناگوار زیستمحیطی آن به حداقل ممکن کاهش یابد. البته ما ترجیح میدهیم اسکراپ شناورها در دریای عمان و به دور از خلیجفارس صورت بگیرد.
- آلایندههای نفتی چه تأثیری بر زیست بوم دریایی خلیجفارس داشته است؟
بهطورکلی آلایندههایی که وارد دریا میشوند بهتدریج به چرخه حیات راه مییابند. در این زمینه دو پدیده وجود دارد، «بزرگ نمایی زیستی» و «تراکم زیستی». در بزرگ نمایی زیستی، آلودگی فیتوپلانکتون وارد زوپلانکتون وسپس لارو ماهی شده و به زنجیره غذایی راه مییابد. در واقع هرچه در طول زنجیره غذایی اضافه بشود حجم آن بیشتر میشود.
اما در تراکم زیستی مثلا نیزه ماهی میتواند تا هزار برابر حد مجاز مواد آلوده در بافت عضلانی و امعا و احشای خود ذخیره کند بیآنکه آسیبی ببیند ولی انسانی که این ماهی را میخورد ممکن است از شدت آلودگی بمیرد. به همین دلیل، طی چند سال اخیر مطالعاتی روی گونههای مختلف آبزی خلیجفارس و خزر بهویژه گونههایی که مصرف عام دارند انجام شده است. این بررسیها همچنان از اولویتهای معاونت دریایی سازمان محیطزیست است. بدیهی است درصورت اطمینان از وجود چنین مواردی، صید و مصرف گونه مورد نظر ممنوع میشود تا خطری شهروندان را تهدید نکند.
- آیا آلودگی ناشی از رادیواکتیو هم در خلیجفارس وجود دارد؟
در سال2000 سازمان محیطزیست بهعنوان یک کار حاشیهای نمونهبرداریهایی برای تشخیص وجود رادیواکتیو انجام داد. در آن زمان این کار برای راپمی اولویت نداشت و ما به تنهایی این کار را انجام دادیم ولی الان مصر هستند که مطالعاتی مبنی بر میزان رادیواکتیو در این دریا صورت بگیرد. درصورت مشاهده آثار رادیو اکتیو، پایش لازم برای پیداکردن منشأ آن انجام خواهد گرفت. از آنجایی که شناورهایی با سوخت رادیو اکتیو در خلیجفارس تردد میکنند و در مواردی تصادم این شناورها با سایر شناورها گزارش شده، احتمال بروز آلایندگی رادیو اکتیو وجود دارد. کشورهای عضو راپمی هم پیگیر این مسئله هستند ما هم با توجه به قابلیت بالایی که دراین زمینه داریم موضوع را دنبال میکنیم.
- براساس اعلام برخی منابع بهدلیل وضعیت نامطلوب محیطزیست دریایی خلیجفارس، دو سوم گونههای زیستی این دریا در معرض انقراض هستند آیا آماری از تعداد اینگونهها وجود دارد؟
یکی از عوامل تأثیرگذار در این زمینه تخریب زیستگاه است. انقراض گونهها 3 حالت دارد: محلی، منطقهای و جهانی. اما هنوز آماری از گونههای در معرض انقراض خلیجفارس تهیه نشده است. تهیه این آمار البته یکی از اولویتهای منطقه است. ما پیشنهادی برای تهیه چک لیست موجودات خلیجفارس از ریزترین تا درشتترین گونه که نهنگ است به راپمی دادهایم تا براساس آن جمعیت موجودات و عوامل تهدیدهکننده تهیه شود. همانطور که اشاره شد تخریب زیستگاه بزرگترین عامل تهدیدکننده آبزیان است. برداشت بیش از حد، صید غیرمجاز و آلودگی از دیگر عوامل تهدید است. برای نمونه، میگوی خلیجفارس از گونههای با جمعیت فراوان بود اما 8سال پیش بهدلیل برداشت بیش از حد به میزان قابلتوجهی کاهش پیدا کرد. خوشبختانه شیلات توانست با برنامهریزی، ذخایر دریایی را تقویت کند بهطوریکه این مشکل برطرف شد.
«راشکو» از گونههای دیگری است که جمعیت آن کاهش یافته و نیاز به برنامههای مدیریتی در حفظ ذخایردارد. «ماهی سبور» هم که زادوولدش در فروردین ماه در اروندرود و در انشعابات کارون اتفاق میافتد در برگشت از این آبراهها به اندازهای صید میشود که اکنون ذخایر آن با خطر جدی مواجه است؛ اینها البته به مدیریت صید مربوط میشود. همینطور جمعیت کوسه ماهیان بهدلیل صید بیش از حد و غیرمجاز (جهت صدور باله کوسه) بهشدت کاهش یافته است از همینرو، معاونت دریایی سازمان، برنامهای برای بررسی وضعیت اینگونه و اقدامات حفاظتی و مدیریتی آن در دست دارد. 5گونه لاک پشت دریایی( پشت سبز، منقار عقابی، زیتونی و... ) با خطر انقراض مواجهند. افزون براین، تمامی 26گونه پستاندار دریایی از جمله دلفینها و نهنگها در معرض انقراضند. ذخایر ماهیان کف زی و نزدیک به کف زی هم بهشدت کاهش یافته بهطوری که امکان ثبت اینگونهها در فهرست قرمز وجود دارد. کوسه کولی کر هم بهشدت در معرض انقراض است.
- ساخت جزایر مصنوعی از سوی امارات متحده عربی و خشکاندن 6کیلومتر مربع نوار ساحلی توسط کشور عمان برای توسعه اراضی ساحلی و اقدامات قطر در تغییر کاربری نوار ساحلی، تا چه اندازه در تخریب زیستگاهها تأثیر داشته است؟ آیا سازمان محیطزیست اقدامی برای مقابله با این تخریبها صورت داده است؟
خلیجفارس بسیار شکننده است. ما نسبت به این اقدامات بهطور کتبی اعتراض کردیم و در جلسات راپمی هم خواستار آن شدیم که کشورهای عضو، ملزم به تعیین محدودهای برای چنین اقداماتی شوند. اینکه کشوری بخواهد 360جزیره مصنوعی بسازد یا به گفته خودش طرح جزیره جهانی را اجرا کند ؛ عملی کردن چنین طرحهایی اثرات نامطلوبی روی رژیم رسوبگذاری و چرخش آب برجای میگذارد و پیامدهای ناگوار آن دامنگیر سایر کشورهای منطقه هم میشود. یا اینکه کشوری 6کیلومتر مربع از سواحل خود را برای توسعه اراضی ساحلی خشک میکند، بدیهی است این اقدامات تأثیر بسیار منفیای بر زیستبوم دریایی دارد؛ فرقی هم نمیکند در چه مقیاسی و توسط چه کشوری صورت بگیرد. ما این مسائل را در اجلاس سال آینده راپمی هم دنبال خواهیم کرد. نکته دیگر اینکه، تلاش نمایندگی جمهوری اسلامی در مقر سازمان ملل به تصویب مصوبهای مبنی بر جلوگیری از ساختوساز و خشک کردن سواحل دریا و ممانعت از احداث جزایر مصنوعی منجر شد.