و در مسیری که خداوند تعیین کرده است برای کمال الهی حرکت کند و پایش را به اندازه یک میلیمتر از این مسیر بیرون نگذارد به مصداق حدیث یونسبنظیبان همه حقایق برای او پیش میآید و بهوضوح روشن میشود اما اگر بخواهد در مسیر الهی حرکتی گستاخانه انجام دهد و سلوکی در تاریکی داشته باشد، میتوان گفت این حرکت مکاشفه شیطانی است و ریاضت برای خدا نبوده و بیفایده است. حال سؤال این است: شیعیان در رابطه با غلو چه وظیفهای دارند؟
ابتدا باید این نکته را روشن کرد که شیعیان در هر عصری وظایف مختص به آن عصر را دارند. گاه در عصری وظیفه شیعیان تقیه است و در عصری دیگر، تبلیغ پنهانی و در عصری دیگر قیام و زمانی دیگر صلح؛ و زمانی نیز وظیفه آنان انتظار، است. البته انتظار، خود زیرمجموعههایی دارد مانند شناخت، یاد، محبت، خودسازی، استقامت و نظایر آن. در این نوشتار و نوشتار بعد این نکته بحث خواهد شد.
نکته اول این است که ما در مقام شیعه واقعی باید به این موضوع باور داشته باشیم که امام، در غیبت هم آثار وجودی فراوان در نظام تکوینی و تشریعی دارد؛ همچنانکه خود وجود مقدس امام زمان فرمودند: « من موجب امنیت اهل زمین هستم همچنانکه ستارگان سبب امنیت اهل آسمان هستند» (کمالالدین، ج2، ص485). حال در این عصر برخی اوقات کسانی در محافل عمومی یا خصوصی از زمان قیام حضرت و چگونگی اتفاق و زمان ظهور آن، اخباری منتشر میکنند که واقعاً کذب محض است؛ هیچکس از زمان ظهور آن حضرت خبر ندارد مگر خداوند متعال.
در عصر غیبت گاه غلو با لباسی دیگر خود را مینمایاند. مثلاً در عصر قاجار محمدعلی باب ادعای امام زمانی کرد و از سوی خود فقه جدید آورده بود. او میگفت باید 19روز روزه گرفت و بدین طریق مردم زیادی را نیز گمراه کرد. جالب اینجاست که وقتی خواستند این شخص را اعدام کنند او از امام زمان بودن استعفا داد و پشیمان شد. یا در ترکیه، آتاتورک گفته بود میتوان با خدا به هر زبانی صحبت کرد. او میگفت ما باید نماز را به ترکی بخوانیم. این اعمال، همان تحریف اسلام است، همان غلو است؛ یعنی بردن افکار عمومی به سمتی که در خور آن نیست.
ما در مقام شیعه واقعی باید همواره از خودمان بپرسیم که چقدر در پی حق و حقیقت بودهایم و چقدر حق را مورد استفاده خود قرار دادهایم؟ آیا حق را در جای حق بهکار بردهایم یا نه؟ اگر به این نتیجه رسیدهایم که اهل بیت(ع) حق هستند و حق با آنان است، آنگاه میتوانیم یکی از معانی لغوی حق را ادا کنیم که «الحق موجود الثابت»؛ یعنی اینان (اهلبیت) حق و ثابت هستند و ما هستیم که تغییر میکنیم. یک شیعه واقعی خود را با حق مطابقت میدهد نه حق را با خود. بنابراین یک شیعه واقعی در مقابله با اندیشههای غلوآمیز باید شناخت خویش را در امور زیر صرف کند:
1- یقین به توحید
2- سرچشمههای توحید
3- گیرندگان آب از سرچشمههای نور (توحید)
در نوشتار بعد وظیفه شیعیان در رابطه با این امور بیشتر توضیح داده میشود.