چرا سواد رسانهای مهم است؟ زیرا سواد رسانهای به مخاطب کمک میکند تا وقایع را پیشبینی کند و سطح آگاهی خود را بالا ببرد و در نتیجه به موقعیت پیشرو یا رهبری دستیابد. سواد رسانهای همچنین به او کمک میکند تا خود بدون کمک منتقدان از پس تعبیر و تفسیر رسانه (مثلا فیلم) باکمک قواعد و قراردادها و نشانهشناسی و معناشناسی برآید.
سواد رسانهای مثل یک رژیمغذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد.
سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد.
پیدایش سواد رسانهای به چه زمانی برمیگردد؟ تاریخچه پیدایش سواد رسانهای، به سال1965 باز میگردد. مارشال مکلوهان نخستین بار در کتاب خود تحت عنوان «درک رسانه: گسترش ابعاد وجودی انسان» این واژه را بهکار برد و نوشت: «زمانی که دهکده جهانی تحقق یابد، لازم است انسانها به سواد جدیدی بهنام سواد رسانهای دست یابند».
دهههای1920 و 1930 را باید دهههای پیوند و ارتباط این حوزه، یعنی حوزه سواد رسانهای با تفکرات انتقادی دانست. در این سالها، دپارتمانهای دانشگاهی تحلیل فیلم در سراسر ایالات متحده و انگلستان، کار خود را آغاز کرده و فیلمهای روز را مورد تحلیل قرار دادند.
چه مخاطبی دارای سواد رسانهای است؟ مخاطبی که دارای سواد رسانهای است، از اهداف و میثاقهای رسانهها خبر داشته و از آنها به طرزی آگاهانه استفاده میکند. چنین مخاطبی از نقش صدا، موسیقی و سایر جلوههای ویژه برای القای فضا و معنی در تلویزیون و سینما با خبر است و میداند چرا و چگونه یک پیام واحد در تلویزیون، سینما، روزنامهها، مجلات، رادیو، تابلوهای بزرگ تبلیغاتی و یا بازیهای رایانهای میتواند اثرات متفاوتی از خود بهجا گذارد.
کدامیک از اندیشمندان معاصر به تفصیل به بحث آموزش رسانهای پرداخته است؟ لنمسترمن 18اصل حاکم بر آموزش رسانهای را تشریح میکند. او ترجیح میدهد از عبارت آموزش رسانهای (MediaEducation) به جای اصطلاح سواد رسانهای (Media literacy) استفاده کند. او در سال1985 به انتشار کتابی به نام Teaching the media اقدام کرد و پس از آن کتاب آموزش رسانهای در اروپای دهه1990 را روانه بازار کرد.