تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۹:۵۶

مجتبی اردشیری: بحث افت درسی دانش‌آموزان طی سالیان گذشته بسیار بیشتر از قبل محسوس است.

کتاب‌های متعدد کمک درسی و کنکوری این امکان را به دانش‌آموزان می‌دهند که به‌طور غیرمستقیم به فهم دروس خود نایل آیند که در بسیاری از این موارد، فقط هدف،  قبول شدن در آن درس است. ضمن اینکه باید پذیرفت کتب درسی نیز به میزان زیادی کم حجم شده و از همین کتاب‌ها نیز عموما فصل‌هایی توسط آموزگار حذف می‌شود. این عوامل سبب شده که فرایند آموزش در مسیر مستقیم خود قرار نگیرد و طبعا دانش‌آموزان نیز از آن رشد متعالی برخوردار نشوند. پیگیری والدین در چنین فضایی بسیار محدود می‌شود و در نتیجه دانش‌آموز بیشتر به سمت حواشی و گروه دوستان متمایل می‌شود تا درس.

تمامی این حالات سبب می‌شود تا یک دانش‌آموز، آنگونه که در شأن علمی وی است، دارای اندوخته‌های علمی ‌نشود و بدین‌ترتیب در مقاطع بالاتر تحصیلی، به محض برخورد با شرایط نه چندان سخت، شانه خالی کرده و لب به اعتراض بگشاید. فرایند تحصیلی در حال حاضر، دقیقاً از همین امر تبعیت می‌کند. دانش‌آموزان خیلی راحت و با تمسک به معلمان خصوصی و کتاب‌های کمک‌آموزشی بالا می‌آیند و در آخر نیز به لطف افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها، در یکی از دانشگاه‌های دولتی، آزاد، پیام نور، علمی و کاربردی یا غیرانتفاعی پذیرش می‌شوند. اما ادامه ماجرا چه؟

تقابل چنین روحیه‌ای در فرد با دروس سنگین و شرایط جدی دانشگاه سبب می‌شود تا اکثر دانشجویان با افت تحصیلی مواجه شـوند. به‌رغم روحیه شکننده افراد، عوامل دیگری نیز می‌تواند در این افت تحصیلی دخیل باشد. ‌

غالبا دلایلی که باعث افت تحصیلی در میان دانشجویان و دانش‌آموزان می‌شود عبارتند از:
 عدم‌یکنواختی استعدادها: در یک کلاس درس، دانشجویان به‌مدد رتبه خود در کنار یکدیگر می‌نشینند.

پر واضح است که در چنین شرایطی اختلاف فاحش رتبه‌ای میان دانشجویان وجود داشته باشد؛ در نتیجه هیچ‌گونه رقابتی نمی‌تواند میان آنها صورت بپذیرد. برخی هدف را فقط ورود به دانشگاه می‌شمرند و درنتیجه سقوط می‌کنند اما دیگران درصورت عدم‌وجود شرایط بهینه برای رقابت، دچار افول تدریجی می‌شوند. این امر در حال حاضر با توجه به افزایش بی‌رویه پذیرش دانشجویان، به‌گونه‌ای وافر مشاهده می‌شود و به عبارتی یک نوع براندازی نرم شمرده شده که طی آن سرها با پنبه بریده می‌شود!

عدم‌وجود تسهیلات: باید این حقیقت روشن را پذیرفت که دانشگاه‌ها در پی ازدیاد ظرفیت‌هایشان، در بالا بردن تسهیلات خود، توجه جدی به عمل نیاورده‌اند. این تسهیلات از شمار دانشجویان در یک کلاس گرفته تا کمبود استاد و وضعیت خوابگاه‌ها محسوس است. در بسیاری از دانشگاه‌ها به‌خصوص دانشگاه‌های دولتی، کلاس‌هایی که 30نفر گنجایش داشته، ‌هم‌اکنون با شماری بالاتر از 40دانشجو مواجه‌اند و این در شرایطی است که روند کیفی آموزش در این کلاس‌ها به‌گونه‌ای مطلوب صورت نمی‌پذیرد و طبیعتا مشکلات حاد فراوانی در این زمینه وجود خواهد داشت.

میزان استادان هر گروه آموزشی نیز با توجه به افزایش ظرفیت، تغییر محسوسی نکرده است. این توازن بسیار نامتناسب است؛به‌عنوان مثال 10 استادی که برای 200‌دانشجوی یک گروه تدریس می‌کرده‌اند حال باید پاسخگوی 400‌دانشجو باشند.

 افزایش گنجایش کلاس‌ها و ثابت ماندن میزان استادان، علاوه بر تمام نارسایی‌های آموزشی که به همراه دارد، سبب بروز تکانه‌های روحی و ‌روانی در هر دو طیف دانشجو و استاد می‌شود که به هیچ عنوان شایسته وجهه دانشگاه و انسان‌هایی که در آن به تعامل می‌پردازند، نیست. وضعیت خوابگاه‌ها نیز بسیار بغرنج است. خوابگاه‌ها با توجه به افزایش ظرفیت و عدم‌گسترش فضای فیزیکی، پذیرای شمار بیشتری از دانشجویان در فضای محدود خود هستند. در مقطع کارشناسی یکی از خوابگاه‌های کشور، اتاق‌های 4نفره به 6‌نفره و در مقطع کارشناسی ارشد، اتاق‌های 2نفره به 4‌نفره تبدیل شده‌اند!

طبیعی است در هر یک از این شرایطی که ذکر شد، مستقیماً فرایند تحصیلی فرد دانشجو به زیر سؤال کشیده می‌شود، چرا که اگرهم بخواهد با آرامش تمام درس بخواند، بالاخره یکی از این شرایط نامطلوب به پیکار او رفته و مطمئنا روی درس وی تأثیر بد می‌گذارد.
 اشتغال: سن و سال یک دانشجو به‌نحوی است که وی را در برابر مواجهه با حقایق، منطقی نشان می‌دهد. از این‌رو بسیاری از دانشجویان به کارهایی نیمه‌وقت می‌پردازند و عموما پس از مدتی کار کردن ساعات آن را نیز افزایش می‌دهند تا در پناه حقوق بیشتر به استقلال مالی برسند. در این زمینه، ‌عوامل دیگری همچون غرور فرد یا درک نکردن خانواده سبب می‌شود تا دانشجو از قبول هزینه توسط پدر امتناع کرده و خود به کسب درآمد بپردازد. این اقدام موجب ابطال وقت‌های مفید دانشجو می‌شود؛ به همین دلیل اشتغال را می‌توان یکی از اصلی‌ترین دلایل افت تحصیلی دانشجویان برشمرد.

دوری از خانواده: دور شدن از خانواده، با روحیات کسی که در تمام طول تحصیل در کنار پدر و مادر خود بوده، سازگاری ندارد. اگرچه با گذر زمان، این پدیده رفع خواهد شد اما بزرگترین ضربات دوری از خانواده را می‌توان در ترم‌های اول و دوم به وضوح مشاهده کرد؛ ترم‌هایی که شالوده درسی دانشجو را تشکیل می‌دهند و درصورت نتیجه مساعد نگرفتن از این ترم‌ها، وضعیت تحصیلی و روحی آشفته‌ای در آینده فرد پدید می‌آید.

 این دلایل را می‌توان به‌عنوان بزرگ‌ترین دلایلی برشمرد که عمومیت داشته و سبب می‌شوند تا در پناه آنها، دانشجو به مشروطی نزدیک شود و بدین‌ترتیب با کاهش انگیزه درونی و ترس از بسیاری چیزها، در روند تحصیلی خود با افت شدید مواجه شود. تقریباً تمام دانشجویان امروز با حداقل یکی از این موارد در زمینه تحصیل خود دست و پنجه نرم می‌کنند.
 اما دانش‌آموزان به واسطه حضور در فضایی عاطفی‌تر و به مقتضای سن حساس خود، با آسیب‌های بیشتری در زمینه تحصیل خود مواجهند.

غالب این آسیب‌ها در دانش‌آموزان عبارتند از: دوستی‌های ناسالم خیابانی: این پدیده در حال حاضر به طرز فوق‌العاده زیادی در نوجوانان دبیرستانی بیداد می‌کند. آنها در برابر عاطفه‌های ظاهری که در طرف مقابل خود می‌بینند، دل در گرو آنها می‌سپارند و پیمان دوستی می‌بندند. دختر و پسر 14‌تا 18‌ساله به واسطه قرار گرفتن در برهه حساس زندگی خود، به یک مجموعه از علائمی پاسخ مثبت نشان می‌دهند. این علائم که عمدتاً جنبه‌ای غیرمنطقی دارند در تیپ، قیافه، طرز حرف زدن، ‌هم‌محله‌ای بودن و مواردی از این قبیل می‌گنجد؛ لذا نتیجه‌ای که از این دوستی‌ها حاصل می‌شود، کاملاً نامشروع و ناسازگار با روحیات هر نوع والدینی است. در جریان این دوستی‌هاست که طرفین (مخصوصاً دختر) به‌خود می‌آید و آینده‌اش را متصور می‌شود.

دوستی‌های کاذب خیابانی به همراه اشاعه فرهنگ مدرن زندگی در به کارگیری تلفن همراه و رایانه برای دانش‌آموزان، ‌سبب می‌شود که آنها در کوتاه‌ترین فرصت و گاه با چند نفر دوستی کنند. تمام این روابط، بزرگ‌ترین ضربه را به وضعیت درسی هر دو طرف وارد می‌آورد. این مورد، ‌جدی‌ترین تهدیدی است که دانش‌آموزان دختر و پسر را نسبت به فعالیت‌های درسی کم‌تحرک کرده و موجبات افت تحصیلی آنان را فراهم می‌آورد.

روابط خانوادگی: یکی دیگر از بزرگ‌ترین موانع سد راه موفقیت دانش‌آموزان، ‌اختلافات پدر و مادر است. اینگونه اختلافات که در زندگی روزمره امروز به بالاترین حد خود رسیده، دانش‌آموز را از درون، ‌درگیر این جریانات کرده و در نتیجه به‌گونه‌ای کاملا مستقیم روحیات وی را خدشه‌دار می‌کند. در این شرایط بسیاری از چیزها چون درس برای وی در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیرد.

ترس از جدایی پدر و مادر، مظلوم

قرار گرفتن یکی از والدین، ‌ترس از آینده مبهم خود و در نهایت ترس از مرگ والدین از جمله افکاری است که به‌صورتی کاملا منطقی در ذهن نوجوانان پدید می‌آید. بدیهی است که دانش‌آموز در حضور چنین افکاری، ‌کمترین توجه را به درس و مسائل مربوط به آن می‌کند. ‌بسیار دیده شده است که دانش‌آموزان درسخوان در جریان نزاع والدین و درگیری با چنین افکاری، در حوزه درس، ‌با مشکلات جدی و چـالـش‌برانگیزی، مواجه می‌شوند. این درگیری‌ها و هجوم افکار، ‌علاوه بر اینکه دانش‌آموز را با افت تحصیلی شدید مواجه می‌سازد بلکه وی را به سبب عاطفه‌های نداشته‌ای که از پدر و مادر بر وی ابراز شده، به سمت دوستی‌های خیابانی سوق می‌دهد.

تـکیـه بــر کتـــاب‌هـای کمـک‌آمـوزشـی: کتاب‌ها و جزوات کمک‌آموزشی، اگرچه کمک شایان توجهی به حل تمرینات دروس دانش‌آموز می‌کنند اما از یادگیری باطنی و مفهومی آنان جلوگیری به عمل می‌آورند.

کتـاب‌هـای کمـک آموزشی در حکم میانبری هستند که دانش‌آموزان در پناه آنها، سریع‌تر به جواب می‌رسند و بدین‌ترتیب از دست تکلیف‌های آموزگار و تنبیهات احتمالی او مصون می‌مانند. استفاده دراز‌مدت دانش‌آموزان از این شیوه، در آنها درونی شده و همچون حجابی، مانع از یادگیری مفهومی دروس توسط آنها می‌شود. به همین جهت، مشکلاتی در راه تحصیلی آنان پدید می‌آید که منجر به افت معناگرایانه دروس آنها می‌شود. بحران «افت تحصیلی» به‌گونه‌ای آزاردهنده در جمعیت دانش‌آموز و دانشجوی کشورمان ریشه دوانده و پسران، بیشترین ضربه را از این بابت پذیرفته‌اند.

اگرچه نمی‌توان بحران کنونی را به صفر رساند اما در پناه یک فرهنگسازی صحیح با محوریت قرار دادن فرد، ‌خانواده و دولت می‌توان ره‌توشه‌های مفیدی را برای نزدیک‌تر کردن هرچه بیشتر این سه نهاد فراهم آورد.

بحران افت تحصیلی به‌رغم اینکه مشکلی شخصی اسـت امـا در درازمـدت بـرای بـافـت علمی کشور نیز آسیب‌هایی را به همراه دارد، پس لازم است که برای فرار از هرگونه مشکل شخصی- ملی به تفحص‌های لازم در این زمینه عنایت ویژه‌ای شود تا این بحران، گسترده نشده و جمعیت جوان و پویای کشور به دلایلی واهی، ‌از صراط مستقیم آموزشی خود خارج نشوند.