قضیه از این قرار است که یکی از کارمندان این سازمان تصمیم گرفت که با وجود خطر پیگرد قانونی نوارهای بازجویی سیا را از بین ببرد اما کسی حاضر نشد تا در این باره اعتراف کند.
جاندورهام که هماکنون دستیار یک وکیل آمریکایی است و در مورد از بین رفتن نوارهای بازجویی تحقیق میکند، باید به این موضوع بیندیشد که ممکن است هر کسی در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، در این قضیه دست داشته باشد.موضوعی که میدانیم حقیقت دارد این است که خوزه رودریگز رئیس وقت سرویس مخفی سیا در سال 2005 میلادی، دستور داد 92 نوار ویدئویی مربوط به بازجویی از دو مظنون القاعده در تایلند نابود شود.
نوارها سپس نابود شدند. سرنخهای این قضیه در اینجا به پایان میرسد و ما فقط میتوانیم حدس بزنیم که آیا رودریگز به اختیار خودش این کار را انجام داده یا اینکه دستور این کار از سوی مقامات بالاتر صادر شده است؟ همچنین این سؤال بهوجود میآید که چرا نوارهای بازجویی نابود شدند؟ آیا سازمان سیا میخواست تا شواهد تصویری شکنجههای این مظنونین از جمله محرومیت از خواب یا غرق مصنوعی را از بین ببرد؟
این روشهای بازجویی پیش از این از سوی وزارت دادگستری آمریکا و در یادداشتهایی که به سازمان سیا ارسال شده، مورد تایید قرار گرفته است، بنابراین نباید مشکل قانونی در این باره وجود داشته باشد.نخستین موضوعی که ما باید پاسخی برای آن پیدا کنیم، یکی از ایمیلهای داخلی سازمان سیاست که پنجشنبه گذشته منتشر شد. یک افسر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که هویتش مشخص نشده است، در این ایمیل مینویسد:بهدلیل اینکه نوارهای بازجویی باعث شده بود که سیا بهعنوان سازمانی وحشتناک و مخوف بهنظر برسد، رودریگز تصمیم گرفت آنها را از بین ببرد. وجود این مدارک باعث نابودی ما میشد.
اما آیا رودریگز خودش این کارها را انجام میداد یا از دستورات پیروی میکرد؟وکیل رودریگز در این باره میگوید که موکلش این تصمیم را با تمام بخشهای سیا در میان گذاشته و حتی مسئله را به کنگره آمریکا هم اطلاع داده بود.
پورتر گاس، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در آن زمان، این موضوع را انکار کرد و گفت که وی هرگز تصمیمگیری در رابطه با نابود کردن نوارهای بازجویی را مورد تایید قرار نداده است اما یک افسر سازمان سیا که هویتش مشخص نشده، در این باره مینویسد که گاس با نابودی نوارها موافقت کرده بود و این کار پس از روشن شدن حقایق صورت گرفت. جان ریزو، مشاور حقوقی وقت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در آن زمان هم داشتن هر نوع اطلاع قبلی درباره این تصمیم را رد کرد و گفت که وی پس از نابودی نوارها از این موضوع مطلع شده است.
چیزی که موجب پیچیدهتر شدن این معما میشود، آن است که بهنظر نمیرسد نابود شدن نوارهای بازجویی موضوعی عادی به حساب بیاید و نوارها در انجام روند کاری به آسانی مفقود شده باشند. یکی از ایمیلهای داخلی سازمان سیا نشان میدهد هریت ایمایرز، مشاور کاخ سفید هنگامی که شنید نوارهای بازجویی مفقود شده است، عصبانی و خشمگین شد. بهخصوص اینکه مایرز دستور داده بود قبل از آنکه تصمیمی در رابطه با آن نوارها گرفته شود، وی را در جریان قرار دهند. هنوز رمز و راز این معما کشف نشده است و فقط این حقیقت وجود دارد که یک افسر سابق سیا از جزئیات بازجویی دو نفر از مظنونان القاعده در سال 2002 میلادی اطلاع پیدا کرده بود.
این افسر اعلام کرد که تصاویر این نوارها وحشتناک بوده است و وی بر این باور است که اگرچه بازجوییها در چارچوب راهکارهای ارائه شده توسط وزارت دادگستری آمریکا انجام میشد اما مردم ایالات متحده با مشاهده آن وحشت میکردند؛ تصاویر شکنجههایی که ماموران سیا نام آن را «بازجویی پیشرفته» گذاشتهاند. اما مسئله این است که جان دورهام در تحقیقات خود وظیفه ندارد دامنه و وسعت این معما را کشف کند. بهویژه این مسئله که چرا سازمان سیا حتی زندانیان جنگی را هم مورد بازجویی قرار داده است.
سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، براساس قانون امنیت ملی ایالات متحده در سال 1947میلادی، بهعنوان یک سازمان جاسوسی غیرنظامی تأسیس شد.سازمان سیا قرار نبود که سرویس مخفی پنتاگون باشد و کارمندان آن کارهایی را انجام دهند که نخواهند مردم آمریکا از آنها با خبر شوند. ارتش آمریکا برای بازجویی از زندانیان، امکانات بهتری را در اختیار دارد و در پایگاه فورت هواچوکا آموزشگاه بازجویی متعلق بهخودش را تأسیس کرده است.
از این آموزشگاه در هر دوره صدها نفر از بازجویان حرفهای بیرون میآیند که به زبانهای مختلف مسلط هستند. بازجویان ارتش آمریکا به مشاور حقوقی دسترسی فوری دارند تا درصورت بررسی جرائم نظامی آنها مانند اعمالی که در ابوغریب صورت میگیرد بتوانند به سرعت از خود دفاع کنند. این در حالی است که تحقیق از سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سالها به طول میانجامد و به همین خاطر احتمالا هیچ کسی نخواهد توانست برای کشف رمز و رازهای این سازمان مخوف تلاش کند.
تایم