اکنون دولت باراک اوباما قصد دارد این اعتبار از دسترفته را احیا کند. نخستین پیشنهاد او برای تقویت این نهاد و احیای آن، ارائه طرحی به کنگره برای همکاری مشترک با دانشگاهها و آموزش دانشگاهی افسران اطلاعاتی است. اما مخالفان و منتقدان عملکرد جامعه اطلاعاتی آمریکا و بهخصوص سیا از دولت اوباما خواستهاند که تغییرات بنیادین در ماهیت ماموریت این سازمان ایجاد کند. بازجوییها و شکنجههای مظنونان تروریستی اعتبار سیا را
به شدت زیر سؤال برده است. اکنون اوباما با شعار تحول در صدد احیای این نهاد اطلاعاتی است.
دولت اوباما پیشنهاد تشکیل مرکزی برای آموزش افسران اطلاعاتی در دانشکدهها و دانشگاهها را دادهاست.این مرکز قرار است شبیه دفتر آموزش نیروی ذخیره سرویسهای نظامی باشد.
هدف از پیشنهاد و تشکیل چنین مرکزی، ایجاد گروهی از افسران اطلاعاتی از نسل اول و دوم آمریکاست که زبان انتقادی دارند. در سالهای اخیر سیا و دیگر سرویسهای اطلاعاتی آمریکا برای یافتن نیروی بامهارتی که بتواند در خیابانهای خاورمیانه و جنوب آسیا فعالیت کرده و در میان گروههای تروریستی نفوذ کند با مشکل روبهرو بودهاند، به همین دلیل دولت اوباما پیشنهاد تشکیل چنین مرکزی را داده تا نسل جدیدی از افسران اطلاعاتی را آموزش داده و تربیت کند.
براساس پیشنهاد دولت اوباما که بخشی از طرح پیشنهادی دولت برای برنامههای اطلاعاتی سال 2010 به کنگره است، کالجها و دانشگاهها میتوانند با دریافت مجوز لازم دورههای آموزشی و مطالعاتی برای متقاضیان برگزار کنند تا نیاز رو به گسترش جامعه اطلاعاتی آمریکا محقق شود. در این دورههای آموزشی واحدهایی همچون آموزش زبان خارجی، تحلیل اطلاعات و اقدامات فنی میدانی خاص ارائه میشود.
شرکتکنندگان در این دورهها بهصورت مخفی اقدام میکنند و نام و نشانیشان مخفی میماند و بعد از اتمام دوره به دایرههای اطلاعات ملی معرفی میشوند. در این دایرهها افرادی از میان شرکتکنندگان در دورههای آموزشی انتخاب میشوند.
شرکتکنندگان در این دورهها همچنین از امکانات و کمکهای مالی شامل شهریه دانشگاهی، دسترسی به کتاب و مواد درسی و آموزشی و هزینه سفر برخوردار میشوند. شرکتکنندگان در این دورهها قبل از ورود به دانشگاه مورد بررسی کامل سوابق قرار میگیرند. همکاری میان سرویسهای اطلاعاتی و دانشگاهها در گذشته نیز در دانشگاه وجود داشتهاست. سرویسهای اطلاعاتی با کمک مالی به دانشگاهها، عدهای از دانشجویان متقاضی و باهوش این دانشگاهها را برای به خدمت گرفتن جذب میکنند. جامعه اطلاعاتی آمریکا اکنون براساس توافقنامه و برنامه اطلاعاتی دانشگاهی با 14 کالج و دانشگاه کشور همکاری دارد و قرار است این تعداد تا سال 2015 به 20 عدد برسد. بودجه سالانه این برنامه 500 تا 750هزار دلار است.
اساس کار پیشنهاد جدیدی که اوباما دادهاست 2برنامه قبلی است؛یکی طرح آزمایشی است که در سال 2004 برای بیش از 400 دانشجو اجرا شد. در آن طرح دانشجویان توافق کردهبودند بابت هر سالی که با کمک مالی دولت در دانشگاه آموزش رمزشناسی میبینند برای سرویسهای اطلاعاتی کار کنند. قرار است در برنامه پیشنهادی جدید دولت اوباما این بخش تصحیح شود؛ زیرا سرویس اطلاعاتی اکنون به رمزشناسی کمتر از موارد دیگر نیاز دارد.
برنامه دیگری که مبنای کار پیشنهاد جدید اوباما قرار گرفته کمک مالی به عدهای خاص از کارمندان جامعه اطلاعاتی بود که قبول کنند در رشتههای خاص مورد توصیه جامعه اطلاعاتی در دانشگاه تحصیل کنند و آموزش ببینند. هدف از این برنامه آموزش و آماده کردن گروهی از نیروهای اطلاعاتی در بخشهایی است که در آنها کمبود وجود دارد.
پیشنهاد جدید دولت اوباما درباره آموزش رسمی ماموران اطلاعاتی در دانشگاهها در حالی مطرح شدهاست که در روزهای گذشته انتقاداتی درباره عملکرد و خط کلی سازمان اطلاعاتی آمریکا در سالهای گذشته در رسانههای آمریکا مطرح شدهاست. منتقدان میگویند، سوءاستفاده از سیا توسط رئیسجمهورهای آمریکا که این سازمان اطلاعاتی را ارتش شخصی و خصوصی خود میدانند باعث تخریب چهره آن و همچنین تحتالشعاع قرارگرفتن نقش این سازمان شدهاست.
سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به سیا بر اساس قانون امنیت ملی سال 1947 تاسیس شد و توجیه اصلی آن هم حمله تاریخی ژاپن به پرلهاربر بود. حامیان تشکیل این سازمان تاکید میکردند که وجود چنین نهاد ملی اطلاعاتی میتواند مانع از بروز چنین حملاتی شود. در آن زمان اطلاعات، ابزار مثبتی برای کاهش احتمال جنگ به حساب میآمد و سرویس اطلاعاتی آمریکا نهاد اطلاعاتی پاکی بهشمار میرفت که هدایتکننده سیاستگذاران است.
هری ترومن، سیا را یک منبع با احتیاط کنترل شده میدانست. در اوایل کار این سازمان بسیاری از آمریکاییها از مداخله و کار اطلاعاتی درباره خارجیها پرهیز میکردند و بر این باور بودند که یک انسان محترم هیچوقت نامه خصوصی انسان دیگر را نمیخواند. در آن زمان بسیاری میگفتند که استفاده از جاسوسها و عوامل اطلاعاتی برای جمعآوری اطلاعات در خارج، سیاست بدی است زیرا نیازمند قانونشکنی در کشورهای خارجی و سوءاستفاده و فساد است. مخالفان 2موضوع را نادیده میگرفتند؛ اول اینکه هر کشوری منافع ملی خودش را دارد که بهصورت اجتنابناپذیری با منافع ملی دیگران در تضاد است. مثلا رقابت بر سر به دست آوردن منابع برای هر کشور و آینده مردم آن ضروری است.
اما اینکه کشورهای رقیب چگونه به چنین کاری واکنش نشان دهند موضوع دیگری است که در این مسیر به کار اطلاعاتی و جاسوسی هم نیاز دارند. نکته مغفول مانده دوم این است که هر کشوری که برای دفاع از منافع ملیاش تلاش میکند این کار را به دور از چشم دیگران انجام میدهد و بخشی از آن را مخفی میکند. به همین دلیل هر کشوری که آنقدر بزرگ است که بخش دیپلماتیک داشتهباشد بدون شک جاسوس هم دارد زیرا اطلاعات دریچهای است به سوی چگونگی رفتار و سیاستگذاری کشورهای دیگر در عرصه بینالمللی.
اما نکتهای که در آمریکا به نظام اطلاعاتی این کشور و بهخصوص به سیا لطمه وارد کرده این است که با این سازمان بهعنوان یک دارایی بالقوه ملی رفتار نشدهاست. ایجاد این سازمان بهعنوان سازمانی با قدرت تعریف نشده و نامحدود و اختیار عمل خارج از نظام حقوقی معمولی، بسیاری از سیاستمداران و رهبران آمریکا را وسوسه کرد. به همین دلیل نقش سیا خیلی زود از نقش یک سازمان جمعآوری و تحلیلکننده اطلاعات به یک نهاد مخفی رمزآلود با عملیات پنهانی تبدیل شد. این عملیاتهای پنهانی چیزی نبود جز برنامهریزی و مداخله در کشورهای دیگر برای تغییر سیاستهای آنها. مثلا تغییر رژیم و ترور پاتریس لومومبا رئیسجمهوری کنگو در سال 1961 و برکناری محمد مصدق نخستوزیر ایران در سال 1953.
یکی از مهمترین اقدامات وعملیاتهای مخفی سیا در غرب اروپا در سالهای بعد از جنگ حمایت مالی و تدارکاتی از احزاب مخالف و سازمانهای غیردولتی ضدکمونیستی در این کشورها بود. در نقاطی که این فعالیت به نتیجه رسید مانند ایتالیا، فضای سیاسی نادرستی ایجاد شد که ضددمکراتیک بود و بیشتر بر فساد و حفظ وضعیت موجود تکیه داشت. این فساد هنوز هم ادامه دارد و میتوان آن را هدیه پایدار آمریکا به مردم ایتالیا نامید. در همین تاریخ معاصر، حمایت سیا از بنیادگرایان اسلامی در جنگ علیه روسها در افغانستان به ایجاد القاعده منجر شد.
بسیاری به درستی استدلال میکنند که اقدامات مخفی سیا در کوتاه مدت موفقیتآمیز است و میتواند نتیجه مطلوب را به دست دهد اما در درازمدت به ندرت نتیجه مثبت به همراه داشته است. اکثر عملیاتهای مخفی در حمایت از سیاستهای آمریکا انجام میشود. در نتیجه بسیاری از آنها غیردمکراتیک و ماهیتا خشونتآمیز هستند. امروز سیا در عملیاتهای مخفی در سراسر شرق اروپا، پاکستان، افغانستان، عراق و سومالی فعال است اما هیچ کدام از این کشورها به خاطر دخالت آمریکا باثبات و دارای حکومت بهتر نیستند. بلاروس، اوکراین، گرجستان، سومالی، پاکستان و افغانستان به خاطر این دخالتها شرایط بدتری هم دارند.
روشن است که اکثر ناظران میفهمند مداخله در کشورهای دیگر چه توسط هواپیماهای جنگی آمریکا باشد و چه توسط عوامل سیا، کارایی ندارد و دنیا را به مکانی امنتر تبدیل نخواهد کرد بلکه برعکس میتواند نتیجهای عکس داشتهباشد. اما با توجه به اقدامات نادرست سیاست خارجی 8 سال گذشته آمریکا و مداخله سیا در اجرای دکترین بوش اکنون زمان آن رسیده که واشنگتن با استفاده از تیم جدیدی که دولت را به دست گرفته به اساس و اصل تشکیل سیا بازگردد و کارکرد اولیه این سازمان را احیا کند.
مداخله در امور کشورهای دیگر کاری پرهزینه و باعث هدر رفتن منابعی است که میتواند کارکرد بهتری داشتهباشد. برای تاسیس احزاب سیاسی جدید و آماده کردن سیاستمداران ارشد به میلیونها دلار پول نیاز است اما فقط جمعآوری اطلاعات و تحلیل آنها هزینهای بهمراتب کمتر از این را میطلبد ضمن اینکه میتواند به تامین امنیت آمریکا هم کمک کند. جاسوسان آمریکایی به خوبی آموزش ندیدهاند و اغلب در این زمینه کارایی زیادی ندارند.
بسیاری از آنها نمیتوانند به زبانهای محلی نقاط حساس صحبت کنند و اکثرا بعد از حضور دو یا چند ساله در این کشورها تازه به فرهنگ و زبان آنها مسلط میشوند. لئون پانتا، مدیر جدید سیا اخیرا فاش کرد که این سرویس اطلاعاتی به آموزشهای زبانی بیشتری نیاز دارد. البته جورج تنت، رئیس قبلی سیا هم در سال 2002 چنین حرفی را زده بود اما کسی به آن توجهی نکرد. پانتا گفتهاست که تنها 30 درصد از افسران سیا به زبان کشوری که در آن فعال هستند مسلط هستند. در دستگاه سیاست خارجی آمریکا هم وضع به همین صورت است. پرسش اینجاست که پس آن 70درصدی که در خارج از آمریکا فعالیت میکنند بدون دانستن زبان چگونه کار میکنند؟
مخالفان سیا میگویند که اکنون زمان توقف مداخله و انجام عملیاتهای مخفی فرارسیده و باید به کار اصلی این سازمان یعنی جاسوسی اطلاعات بهعنوان یکی از ابزارهای تامین امنیت ملی بازگشت. مدیریت سیا برای انجام این کار باید بداند که گروه انبوه جاسوسان به بهروز شدن و تازه نفس شدن نیاز دارند. نباید افسر اطلاعاتی که به زبان یک کشور مسلط نیست به آن کشور فرستاده شود.
آمریکاییها مردمان خلاقی هستند اما گاهی این خلاقیت پیامدهای نامیمونی دارد. اصل تشکیل یک نهاد اطلاعاتی قوی در آمریکا برای این کشور فکر خوبی بوده اما قرار نبود که این سازمان در امور داخلی کشورهای دیگر مداخله کند. اما اگر این سازمان همین حالا هم دست از اقدامات مداخلهگرانه در کشورهای دیگر و عملیاتهای مخفی بردارد شاید کاراییاش را بازیابد. شاید پانتا بتواند این را برای اوباما توضیح دهد و شاید اوباما قادر باشد که این نقش را احیا کند؛ البته اگر او هم مانند دیگر رئیسجمهورهای آمریکا هوس نکند که سیا را به ارتش خصوصی خود تبدیل کند.
آنتی وار