وقتی برای اولین بار فیلمی از مرز یک میلیارد تومان فروش گذشت و چند فیلم هم بالای 500 میلیون فروختند، همه چیز در مقایسه با سالهای گذشته امیدوارکننده به نظر میرسید.
در مقایسه آماری میان فروش فیلمها در سال 85 با سال 84 ؛ رشد چشمگیری مشاهده میشد. عدهای این افزایش را به پای بالا رفتن قیمت بلیت سینماها نوشتند، ولی با احتساب این افزایش قیمت هم، باز همه چیز حکایت از بالا رفتن تعداد تماشاگران داشت.
با آغاز فصل پاییز، گیشه سینماها هم خزان را تجربه کرد. فروشهای یک میلیاردوپانصد میلیون تومانی بهار و تابستان در پاییز تداوم نیافت. بخشی از آن هم قطعاً به اغتشاشاتی باز میگردد که در سه ماه اخیر در اکران فیلمها حاکم بوده است.
چند بار پیش آمد فیلمی که دارای پروانه نمایش بود و با سینماها همه قرارداد بسته بود در آستانه اکران جایش را به فیلمی دیگر داد.
به همین خاطر جز ملودرام اشک انگیز «م مثل مادر»، بقیه فیلمهای این فصل با فروشی متوسط روبهرو شدند.در میان فیلمهایی که به تازگی اکران شدهاند، «بیوفا» در طول دو هفته کارکردی معمولی داشته و زمان برای قضاوت درباره سرنوشت اقتصادی «گیسبریده» هنوز زود است.
در روزهایی که آمار تماشاگران فیلم «م. مثل مادر» هم با گذشت نزدیک به 50 روز از اکرانش، قدری افت داشته است، از «تله» به عنوان فیلمی که جان تازهای به اکران پاییز خواهد داد، نام برده میشود.
پیروزی احساسات
شبی که فیلم «م. مثل مادر» در خانه سینما برای منتقدان و اهالی سینما به نمایش درآمد، کمتر کسی پیشبینی میکرد این ساخته ملاقلیپور با اقبال تماشاگر مواجه شود. با توجه به اینکه فیلم به خصوص از سوی منتقدان ضعیفتر از دیگر ساختههای ملاقلیپور ارزیابی شده بود، گمانهزنیها حاکی از این بود که «م.مثل مادر» فروش جالب توجهی نخواهد کرد.
در حالی که گفته میشد فیلم به خاطر آنکه در لحظاتی مبدل به سوهان اعصاب تماشاگر میشود؛ همین پاشنه آشیل اتفاقاً بدل به برگ برنده آن برای فروش شد. با تبلیغات گسترده و دامنهدار تهیهکننده، خانوادهها به تماشای فیلم آمدند و اتفاقاً از همین جنبه همه با آن ارتباط برقرار کردند.
تماشاگری که سالها عادت کرده بود فقط برای خندیدن به سینما بیاید، به دیدن «م.مثل مادر» آمد تا اشک بریزد. این یعنی گریه به اندازه خنده اهمیت دارد و بلکه گریه حاصل عمیق شدن روح انسان است.
به این ترتیب ضعیفترین ساخته ملاقلیپور در یک دهه اخیر، مبدل به پرمخاطبترین فیلم او شد. این یعنی مخاطب عام به سوژه اهمیت میدهد و گاهی ساختار فنی را نمیبیند. «م. مثل مادر» احتمالاً از مرز 500 میلیون تومان هم عبور خواهد کرد که ده برابر فروش فیلم قبلی ملاقلیپور (مزرعه پدری) است.
روایتهای متفاوت و واکنش تماشاگر
فیلمهای «تقاطع» و «چه کسی امیر را کشت؟» در حالی آخرین روزهای نمایششان را سپری میکنند که در حد انتظار سازندگانش با استقبال مواجه نشدند.
فیلمهایی که با ساختار روایی متفاوت ساخته شده بودند و تصور میشد که به یمن حضور ستارههای پولساز تماشاگران زیادی را جلب خواهند کرد.در این میان «تقاطع»، با توجه به اینکه هم روایت سر راستتر و قابل هضمتری داشت و هم شرایط اکران مساعدتری، فروش بهتری داشت.
220 میلیون فروش برای فیلمی که با لحنی تلخ روایتگر معضلات طبقه متوسط شهری است، رقم نسبتاً قابل قبولی است. هر چند با توجه به حضور بازیگران شاخص و هزینههای بالای فیلم بعید به نظر میرسد که صرف این فروش بازگشت سرمایه اولیه را به همراه داشته باشد.
«چه کسی امیر را کشت؟» که بیشترین واکنشهای تماشاگران را به دنبال داشت، بحثانگیزترین فیلم اکران پاییز به شمار میآید. در روزهای اول نمایش فیلم، در تعدادی از سینماهای واقع در نقاط مرکزی و جنوب شهر تهران، تماشاگران با شکستن شیشه و درخواست بازپس گرفتن پول بلیت خود نسبت به فیلم واکنش نشان دادند.
حضور پرتعداد ستارههایی که نامشان تداعیکننده فیلمهای مخاطب محور و گیشهای است در فیلمی که در روایت داستان، بسیاری از قواعد مرسوم قصهگویی را کنار گذاشته، تماشاگری را به سالن آورد که مخاطب «چه کسی...» نبود.
وقتی سازندگان فیلم عبارتی مبنی بر اینکه فیلم داستان متعارفی ندارد را در سینماهای نمایشدهنده نصب کردند، دیگر واکنشی از تماشاگران مشاهده نشد.
«چه کسی امیر را کشت؟» به فروش 120 میلیونیاش دست یافت که با توجه به بداعتهای فرمی فیلم، رقم قابل اعتنایی است، ولی اگر حضور ستارههای پولسازی چون نیکی کریمی، مهناز افشار، امین حیایی، محمدرضا شریفینیا و... را ملاک قرار دهیم، باید گفت دومین فیلم مهدی کرمپور در گیشه انتظارات را برآورده نکرده است.
معناگرای پرفروش
فیلم معناگرای «وقتی همه خواب بودند» به عنوان اثری معناگرا در دو سینما نمایش خود را آغاز کرد، ولی اقبال نسبی تماشاگر، موجب افزایش سالنهای فیلم شد. فیلمی که با حضور محمدرضا فروتن توانست تماشاگر را به سالن جذب کند و به فروش 120 میلیون تومانی دست یابد.
«قتل آن لاین» را هم باید فیلمی نامید که از اغتشاشات حاکم بر اکران فیلمها بیشترین بهره را برد و با وجود فروش نه چندان جالبش مدتی طولانی بر پرده دوام آورد. فیلم تا امروز 180 میلیون فروخته است که با توجه به زمان طولانی اکرانش رقم قابل توجهی محسوب نمیشود.
فیلم پرلکنت تلویزیونی
«ابراهیم خلیلالله» هم با وجود تیزرهای تلویزیونی فراوانش در طول بیش از 70 روز نمایش به سختی از مرز 100 میلیون تومان گذر کرد.
پس از اکران موفق «مریم مقدس»، عدهای درپی تجدید این توفیق بودهاند، ولی هیچ کدام از آنها موفق به این کار نشدهاند. فیلم مذهبی «ابراهیم خلیلالله» هم یکی از این فیلمها بود که ضعفهای ساختاری فراوان و لکنتهای بیانیاش از آن اثری ملالآور و پرایراد ساخته بود.
به همین خاطر حتی تبلیغات گسترده رسانهای این محصول تلویزیون، هم نتوانست فروش قابل توجهی را برای آن به ارمغان بیاورد.
تلاش برای تثبیت
«بیوفا» اولین ساخته بلند سینمایی اصغر نعیمی پس از دو هفته اکران به فروشی بالای 100 میلیون تومان دست یافته است که برای فیلمی متعلق به سینمای بدنه، آغاز نسبتاً امیدوارکنندهای به شمار میآید. نعیمی که سابقه سالها فعالیت در مطبوعات را دارد، در اولین ساختهاش کوشیده تا موقعیت خود را در سینمای حرفهای تثبیت کند.
شریفینیا به جای ملکمطیعی
جمشید حیدری که در دهه 60 یکی از فیلمسازان پرکار محسوب میشد پس از سالها دوری از سینما، با فیلم «گیس بریده» دور تازهای از فعالیت هنری خود را آغاز کرده است.
با توجه به اینکه زمان زیادی از اکران فیلم نمیگذرد، نمیتوان درباره کارکرد اقتصادی آن اظهارنظر کرد.
فیلمی که با توجه به ضعفهای فراوانش حضور بازیگری چون گلشیفته فراهانی در آن، کمی عجیب به نظر میرسد. محمدرضا شریفینیا هم در فیلم، نقشی را بازی کرده که در دهه پنجاه شمسی معمولاً ناصر ملکمطیعی آن را ایفا میکرد.
امید گیشه
درحالی که با وجود بسته شدن قرارداد فیلم «تله» با سینماها گفته میشد، الوند قصد دارد فیلمش را در جشنواره فجر نمایش دهد، در نهایت سازندگان فیلم تصمیم گرفتند آن را از این هفته به اکران عمومی درآورند.
«تله» که براساس فیلمنامهای از ایرج افشار ساخته شده از مضمونی اجتماعی برخوردار است. فیلم روایتگر زندگی یک دکتر جوان است که به خاطر گذشته نامطلوبش، پس از ازدواج با شک و تردید همسرش مواجه میشود.حضور بازیگرانی چون محمدرضا گلزار، مهناز افشار و امین حیایی در کنار داستانی پرفراز و نشیب و همچنین سابقه الوند در ساخت ملودرامهای پرفروش؛ «تله» را به نقطه امید اکران سینماها پیش از برگزاری جشنواره فجر مبدل کرده است.
از «تله» به عنوان یک اثر تجاری خوشساخت و آبرومند نام برده شده است. فیلمی که میگویند میتواند گیشه نسبتاً سرد سینماها را در فصل زمستان، گرم کند.
ستارههایی که نیامدند
در حالی که قرار بود به جای «ستاره میشود» که در لحظه آخر با ممانعت شورای صنفی نمایش، امکان نمایش نیافت؛ «ستاره است» اکران شود؛ در نهایت این اتفاق نیفتاد.به این ترتیب ستارهها راهی به پرده نیافتند.
جیرانی در روزهایی که تازه ساخت سهگانهاش درباره سینما را به پایان برده بود، در گفتوگویی آرزو کرد که هر سه فیلم با هم و در روز ملی سینما به نمایش درآیند. رویایی که به حقیقت نپیوست.
«ستاره میشود» پس از کوتاه شدن دقایقی از آن همچنان موفق به اکران نشد. «ستاره است» هم بیآنکه مشکل خاصی داشته باشد به نمایش درنیامد و فیلم شخصی «ستاره بود» هم که از ابتدا امیدی به اکران موفقش وجود نداشت.