تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۸۵ - ۱۴:۴۸

حمیدرضا عاطفی: مهم‌ترین اتفاق موسیقایی اخیر را می‌توان با کمی ارفاق، به عنوان مهمترین اتفاق موسیقایی سال هم قلمداد کرد.

ارکستر ملل به رهبری پیمان سلطانی طی 3 شب در بزرگترین تالار کشور به اجرای کنسرت پرداخت؛ کشکولی از مجموعه قطعات داخلی و خارجی و ایرانی و غربی و... .

این برنامه نیز طبق معمول اکثر برنامه‌های سالیان اخیر با کم‌وکاستی‌های اجرایی رو‌به‌رو بود؛ ناهماهنگی، فالش و ناکوک‌بودن برخی سازها، عدم همخوانی دکور با صحنه و ده‌ها نکته حاشیه‌ای دیگر. اما چرا با این وصف باید آن را به عنوان مهمترین اتفاق بدانیم، الان عرض می‌کنم.

در ایران اگر کسی بتواند بدون پشتوانه دولتی بیش از یکصد نوازنده و خواننده و همخوان را در سه شب متوالی و آن هم در یک ساعت به‌خصوص و یک جا گرد هم آورد، خودبه‌خود کار بزرگی انجام داده است؛ حتی اگر این تعداد هیچ کاری هم نکنند، حال آنکه افراد مذکور در قالب ارکستر ملل زدند و خواندند و در حد بضاعت خود رضایت مخاطبان را هم به دست آوردند.

اما جداً باید به رهبر این ارکستر آفرین گفت و او را جزو انسان‌های سختکوش و استثنایی به حساب آورد چرا که علی‌رغم همه سختی‌ها و ناهمراهی مسئولان و شکست‌ها و حرمان‌های مکرر، باز امیدش را از دست نداده و کماکان در فکر رسیدن به رؤیاهای بلندش است.

نقش سازنده گریه

چندی پیش پخش گزارشی از تلویزیون موجب شد تا شخص اول اجرایی کشور در جهت رفاه حال تعدادی از جوانان یک محله وارد عمل شده و دستور مساعدت صادر کند. چند جوان در حال گریه‌کردن اظهار داشته‌اند زمینی که آنها در آن فوتبال بازی می‌کرده‌اند بنا به دستور قوه قضاییه محصور شده است و آن دستور موجب شد تا زمین مورد نظر ابتیاع شده و مجدداً در اختیار جوانان فوتبالیست قرار گیرد.

این موضوع تا حدودی مشکل 7ساله محل خانه موسیقی را تداعی می‌کند. پیشنهاد گریه به اهالی موسیقی و خانه موسیقس نمی‌دهیم .اما آنها هم سازهای دیگری دارند که می‌توانند برای صاحب ملک کوک کنند.

تقدیر از یک جسارت

خداوند عمر این حاج‌عباس سجادی را طولانی فرماید که عجب جوان خیرخواهی است. ایشان از وقتی که مسئولیت امور موسیقی سازمان فرهنگی- هنری شهرداری را برعهده گرفته تاکنون چندین برنامه پروپیمان در جهت بزرگداشت استادان موسیقی برگزار کرده است؛ شهناز، ترقی، تجویدی، صبا، درویش‌خان و... خلاصه مرده و زنده را نواخته و کوچک و بزرگ را تکریم کرده است؛ واقعاً دست مریزاد.

اخیراً این مسئول خوش‌فکر و فعال، جلسه نقد موسیقی(نقد نغمه) را هم راه‌اندازی کرده که این کار جداً اقدامی جسارت‌آمیز است چرا که باید در روز روشن و با حضور و وجود خود در یک مکان معین و عمومی و در جلوی چشم همگان «عیب» آثار موسیقایی و موسیقیدانان را بشمری و این کاری بوده است نشدنی و محال ولی حالا با جسارت این جوان و همراهان قرار است بشود و شد.

اولین جلسه این نقد نزدیک به دو هفته پیش در فرهنگسرای دانشجو برگزار شد و هوشنگ کامکار نیز به عنوان اولین هنرمند جسور در مقام دفاع از «کنسرت شور» اخیرش به پرسش منتقدان و حاضران در جلسه پاسخ داد. جا دارد از این حرکت خوب و ارزشمند بانیان امر تقدیری جانانه به عمل بیاید.

نفس‌شماری

حالا ما چرا گفتیم این سیدعباس(مدیر موسیقی سازمان) خوش‌فکر است؟ علت دارد. بزرگداشت و تجلیل از حدود 10نفر در یک شب، داستان و فلسفه مخصوص به خودش را دارد که یکی از آنها ازدحام جمعیت و تولید گرمی و شور و حرارت بیشتر به برنامه است.

اگر هر نفر فقط 20فامیل و آشنا و دوست داشته باشد، این می‌شود 200نفر و 70-60نفر هم که خبرنگار و عکاس و خدمات و ارکستر و نوازنده هم که حساب کنیم ظرفیت سالن تکمیل خواهد شد؛ حال حساب بقیه ماجرا با شما.

همین نگاه و تمهید هم در جلسه نقد نغمه لحاظ شده بود؛ برای اینکه منتقد و صاحب عله و مجری احساس غرابت و سردی نکنند، آنها را گرد یک میز یک‌نفره نشاندند تا ضمن این‌که صحبت می‌کنند، نفس یکدیگر را هم بشمارند!

محبوبیت و خواننده دوشبه

«حنجره خوش‌صدا یک موهبت خدایی است و در نتیجه خواننده با اندکی تمرین می‌تواند آواز بخواند اما پنجه نوازندگی با زحمت به دست می‌آید. من با نوازنده‌ای چون محمدرضا لطفی 8سال زندگی کرده‌ام و شاهد بودم چقدر زحمت می‌کشید؛ اصلاً قابل قیاس با میزان تلاش خواننده‌ها نیست؛ الان برخی از خواننده‌هایی که محبوب میلیون‌ها ایرانی هستند دوشبه به وجود آمدند.»

شاید مهمترین نکته و حرفی که از دل اولین جلسه «نقد نغمه» بیرون آمده باشد، همین جمله بالاست که جناب هوشنگ کامکار گفته است. البته این جمله عینا از گزارش رسانه‌ها نقل شده است و اتفاقا جای بحث و بررسی دارد.

این نظریه دستمایه خوبی است برای استادان، پژوهشگران و صاحب‌نظران تا به آن بپردازند؛ این‌که نقش خواننده و نوازنده و میزان زحمات آنها و جایگاه آنها و ... در موسیقی ایرانی چیست حتی برای بسیاری از فعالان هنری پوشیده است. واقعا باید بررسی شود که چرا یک خواننده، دوشبه به وجود می‌آید.

اصلا می‌شود که چنین خواننده‌ای محبوب میلیون‌ها ایرانی شود؟ اگر می‌شود، به نظر شما یک جای کار عیب ندارد...؟

سکوت

ما می‌خواستیم در این شماره درباره جشنواره موسیقی فجر این دوره بگوییم، از اتهاماتی که به خالقی زده‌اند و سکوت متولیان و دست‌اندرکاران حوزه موسیقی چون خانه موسیقی، دفتر موسیقی و...بنویسیم، می‌خواستیم از دونوازی مجید کیانی و داریوش طلایی بگوییم و این نکته که دو بزرگ این‌چنینی با هم روی صحنه می‌روند و با کمال احترام و تواضع به همنوازی می‌پردازند و دو خواننده جوان در تالار کشور حضور یکدیگر را در صحنه تحمل نمی‌کنند و... که متاسفانه جا کم آوردیم.

برچسب‌ها