حرف زدن دیگران، بوق ماشینها، حرکت آب در جوی، صدای خریدار لوازم کهنه از بلندگوی وانت، آواز پرندهها، موتوری که گاز میدهد و به سرعت از کنارت رد میشود ... دور و بر ما صداهای زیادی وجود دارند؛ هر جا که باشیم، در دل شهری شلوغ یا در روستایی خلوت و آرام. اما بیشتر وقتها اصلاً متوجه این صداها نیستیم. اگر یاد بگیریم به آنها و تأثیری که رویمان میگذارند توجه کنیم، بخش مهمی از ارتباط برقرار کردن با «هنر صدا» را آموختهایم.
شاید فکر کنی هنر صدا یک هنر مدرن یا امروزی است. خب از یک نظر همینطور است، چون اوایل قرن بیستم بود که برای اولین بار هنری به این نام شکل گرفت، اما واقعیت این است که قدمت این هنر به خیلی خیلی قبلتر بر میگردد.
هنر صدا هنری است که با صداهای موجود در محیط سرو کار دارد و البته با توجهی که انسان به این صداها نشان میدهد. پس میشود گفت این هنر از زمانی شکل گرفته که آدمها برای اولین بار تصمیم گرفتند صداهای محیط اطرافشان را به شکلی که میخواهند وارد زندگیشان کنند. مثلاً زمانی که کدویی توخالی را از درخت آویزان کردهاند تا وقتی باد میوزد، تخمههای توی آن تکان بخورند و صدا بدهند.
تعریف هنر صدا و مشخص کردن مرزهای آن با انواع هنرهای دیگر خیلی آسان نیست، اما بههر حال یکی از ویژگیهای آن این است که در آن از هر صدایی میشود استفاده کرد؛ از صداهایی که دستگاههای تولید امواج ایجاد میکنند گرفته تا سخنرانیهای ضبط شده، صداهای حیاتوحش یا محیطهای عمومی شهری، صدای زنگوله، آوازهای قومی و ... ویژگی دیگر این هنر که از همه هم مهمتر است این است که گوش دادن به آن به اندازه خلق خود اثر اهمیت دارد. شاید به همین دلیل هم توجه به این هنر روز به روز بیشتر میشود.
«پالم هاوس» در «کو»
یکی از اتفاقهایی که نشان میدهد توجه به هنر صدا بیشتر شده این است که امسال یکی از آثار این رشته در میان چهار نامزد دریافت «جایزه ترنر» قرار گرفته است. جایزه ترنر به آثار هنری معاصری داده میشود که باعث ارتقا و پیشرفت این هنر شده باشند. این اثر هنری نوعی چیدمان در فضای باز است و از ترکیب صداهای محیط، موسیقی، معماری محیط و تأثیر همه اینها بر هم و بر مخاطب شکل گرفته.
روی رودخانه «کلاید» در «گلاسکو»، بزرگترین شهر اسکاتلند، سه پل نزدیک به هم ساخته شده است؛ پلهایی زیبا که اگر زیر هر کدام از آنها بایستیم ترکیبهای بصری خاصی را از معماری این سهپل تجربه میکنیم. یکی از این پلها مخصوص قطار است و دوتای دیگر مخصوص اتومبیلها. بنابراین در فضای زیر پلها، که البته خیلی هم دلگیر است، میتوانیم صدای قطار وهمهمه عبور دائمی اتومبیلها را هم بشنویم. «سوزان فیلیپس» هنرمند اسکاتلندی خالق این اثر هنر صدا، آواز ضبط شدهای را در سهجای مختلف زیر این پلها همزمان پخش کرد. این آواز که در حقیقت سوگوارهای اسکاتلندی و مربوط به قرن شانزدهم میلادی است، به سه شکل مختلف که تفاوتهای خیلی کمی با هم داشتند، ضبط شده بود. آوازها بهشکلی بسیار ساده و با صدایی خوانده شده بودند که تعلیم ندیده بود، انگار که خواننده آنها را برای خودش خوانده باشد. ترکیب این سوگوارهها با صدای قطار و اتومبیلهایی که از روی پلها میگذشتند و فضای بصری زیبا و درعین حال دلگیر زیر پلها،
حال و هوایی را بهوجود میآورد که حتی عابران بیتوجه به محیط اطرافشان را هم بهخودش جلب و آنها را مجبور میکرد بایستند و به این اثر گوش بدهند.
یکی دیگر از اتفاقهایی که همین روزها در زمینه هنر صدا میافتد، اجرای اثری است به نام «زمزمه در میان برگها» که قرار است از 8 خرداد تا 14 شهریور در «پالم هاوس»* اجرا شود. این اثر را «کریس واتسون» موسیقیدان مشهوری که در رشته تاریخ طبیعی تخصص دارد خلق کرده. زمزمه در میان برگها از دو بخش تشکیل شده: «سپیدهدم» و «غروب» که هرکدام ترکیب صداهایی هستند که در جنگلهای بارانی امریکای مرکزی و جنوبی شنیده میشوند. در سپیدهدم این جنگلها مجموعهای از صداهای حیوانها فرا رسیدن روز و بیدار شدن جهان رنگین این مناطق را خبر میدهد: جیغ میمونهای عنکبوتی، آواز پرندهها و... موقع غروب دیگر از این صداها خبری نیست و صداهای دیگری جانشین آنها میشوند، صدای زنجرهها، قورباغههای درختی، خزندگان، حشرهها و خیلی از جانورانی که حتی خودشان هم برای ما غریب و ناشناختهاند.
نمایی از فضای زیر پلهای رودخانه کلاید
این اثر که بهطور خاص برای فضای پالم هاوس آماده شده از 80 بلندگو پخش میشود؛ صداها در رفت و برگشتشان همه فضا را پر میکنند، طوری که
بازدید کنندهها احساس میکنند واقعاً در جنگلهای بارانی قرار گرفتهاند؛ تجربه منحصربهفردی که آنها را با بخشی از طبیعت زمین آشنا میکند و میتواند نگاه آنها را نسبت به محیطزیست و شگفتیهای آن تغییردهد.
در حقیقت این هم یکی دیگر از ویژگیهای هنر صداست، این که میتواند ما را در برابر دنیایی تازه و متفاوت، با تجربههایی تازه قرار بدهد.
تازه این آغاز راه هنر صداست و مطمئناً این هنر در آینده مخاطبان خودش را با شگفتیهای بیشتری هم روبهرو خواهد کرد. در این فاصله ما هم میتوانیم خودمان را برای تجربه این آثار آماده کنیم، با توجه بیشتر به صداهای اطرافمان، تأثیری که روی ما می گذارند و تمرین هنر گوش دادن.
* گلخانهای بسیار بزرگ در «کو» در جنوبغربی لندن که در آن میلیونها گونه از گیاهان نگهداری میشوند.