اما او پس از 6سال پرحادثه در حالی از آنفیلد میرود که در فهرست افتخاراتش یک جای خالی دیده میشود. او هم مانند رونی موران، گرام سونس، روی اونس و ژرارد هولیه نتوانست قهرمان انگلیس شود و این حسرت تا ابد با او خواهد بود.
او امیدوار بود که مانند فرگوسن و ونگر سالها در تیمش باقی بماند ولی عملکرد لیورپول در فصلی که گذشت، فاجعهبارتر از آن بود که مالکان باشگاه را به فکر استخدام یک مربی جدید نیندازد. حتی غرامتی که آنها باید بابت برکناری بنیتس میپرداختند هم مانعی برای آنها نبود و در نهایت توانستند رافا را متقاعد کنند که با دریافت خسارتی3میلیون پوندی به جای 20میلیون پوند که در قرارداد آمده بود، راضی به فسخ آن شود. آنچه کمک کرد سرمربی اسپانیایی بر تردیدهایش غلبه کند و از باشگاه مورد علاقهاش دل بکند، پیشنهاد باشگاه اینتر و از سوی دیگر هراس از تکرار یک فصل بد دیگر در آنفیلد بود که میتوانست محبوبیتش بین هواداران را از بین ببرد. البته احتمال چنین فرجامی، با توجه به هرجومرج حاکم بر باشگاه چندان هم بعید نبود.
بنیتس در فصل 2009-2008 در لیورپول عملکردی عالی داشت و تنها با یک شکست در
لیگ برتر نایب قهرمان شد. در میانه همین فصل بود که باشگاه با عجله قرارداد تازه 5سالهای به او پیشنهاد کرد. پیشبینی میشد نوبت قهرمانی لیورپول فرا رسیده باشد، ولی لیورپول در فصل گذشته هفتم شد؛ نزولی ناگهانی و البته ناامیدکننده.
مقصر چه کسی است؟
بدشانسی بزرگ بنیتس زمانی رخ داد که او مجبور شد با تام هیکس و جورج ژیلت کار کند. مالکان آمریکایی در فوریه2007، در بدو ورود وعده دادند که ساختن ورزشگاه جدید را شروع میکنند، ولی چالهای کندند که در نهایت بنیتس در آن افتاد. با هر وام جدید مالکان آمریکایی برای پرداخت بدهیها، بنیتس بیشتر به در خروج نزدیک میشد، چون مجبور میشد فصل را بدون بودجهای برای تقویت تیم شروع کند. همه اینها اما به معنی بیاشتباهبودن بنیتس نیست. مردی که پنجمین قهرمانی لیورپول در اروپا را با آن سناریوی باورنکردنی رقم زده بود، نزد هواداران متعصب باشگاه آنقدر اعتبار داشت که به او فرصت جبران بدهند ولی شرایط باشگاه که بخش زیادی از آن ساخته خود بنیتس بود راه بازگشتی باقی نگذاشت.
در نوامبر 2007 بود که تأیید مذاکره هیکس و ژیلت با کلینزمن، هواداران خشمگین لیورپول را در حمایت از بنیتس روانه خیابانها کرد. پس از 2فینال لیگ قهرمانان در 3سال، موفقیت در جام حذفی و خرید تورس، ماسکرانو و رینا، کنارگذاشتن بنیتس برای هواداران قابل تصور نبود. او همچنین با شکست مورینیو در اروپا محبوبیت مضاعفی پیدا کرده بود. با این وجود اختلاف او با مدیران باشگاهی که منابع مالی رقیبان را نداشتند بهتدریج آشکار میشد.
فردای شکست مقابل میلان در فینال اروپا در سال 2007، نخستین علائم بنیتس پرخاشگر در لیورپول آشکار شد. او والنسیا را بهدلیل دخالتهای هیأتمدیره در نقل و انتقالات ترک کرده بود و جمله معروفی در این مورد داشت: «من از آنها میز میخواستم و آنها آباژور میخریدند». او پیش از آن هم با خورخه والدانو بهدلیل دخالت در تیم جوانان رئالمادرید اختلاف پیدا کرده بود. حالا او از وجود اختلاف در آنفیلد خبر میداد. حرفهای دوپهلو در نقل و انتقالات، پروژههای اقتصادی نافرجام، پیشرفت کند ساخت ورزشگاه و اجبار به کنار آمدن با خریدهای اشتباه 20میلیونی باشگاه اتهاماتی است که بنیتس تا لحظه خروجش تکرار میکرد.
هدف بنیتس بهترشدن لیورپول بود. او ابتدا در جنگ قدرت علیه ریک پری، مدیر اجرایی باشگاه برنده شد و توانست قرارداد 5ساله پرسودی امضا کند. بدین ترتیب قلمرو خود را گسترش داد و علاوه بر کنترل آکادمی باشگاه، نقل و انتقالات تیم را هم بر عهده گرفت. ولی مشکلات مالی مالکان آمریکایی در کنار خریدهای اشتباه منجر به نتیجه فاجعهبار فصل گذشته شد.
سرمربی سابق لیورپول بهدرستی به اینکه مجبور بود قبل از خرید بازیکنان جدید، بازیکنانش را بفروشد انتقاد داشت، بهویژه در پایان فصل 2009 که تیمش در آستانه قهرمانی قرار داشت. در چنین شرایط حساسی، او با فروش ژابی آلونسو اشتباه بزرگی انجام داد و با جایگزینکردن او با آکوئیلانی اشتباهش را تکمیل کرد. او هرچند هافبک مستعدی است، اما بازیکنی نبود که پس از جراحی مچ پایش بتواند لیورپول را به قهرمانی برساند. وضع بد مالی شرایط لیورپول را دشوار کرده بود و بنیتس حاضر نشد در این مورد سکوت کند تا جایی که دیگر هیچ حامیای بین مدیران باشگاه نداشت.
لیورپول نمیتوانست فصل بعد را هم با این ساختار قدرت درهمشکسته شروع کند و در شرایطی که هیکس و ژیلت فعلا تمایلی به فروش باشگاه ندارند، بنیتس بیش از پیش منزوی شده بود. ارزش فعلی تیم لیورپول بسیار بالاتر از تیمی است که او در سال2004 تحویل گرفت و شاید همین موجب شده بانک اسکاتلند تصمیمات سختتری علیه هیکس و ژیلت بدهکار نگیرد. با این وجود او از هولیه تیمی را تحویل گرفت که به لیگ قهرمانان صعود کرده بود و به پیروزی تاریخی استانبول انجامید که دلیل محبوبیت او تا امروز است ولی جانشین او مجبور است از لیگ اروپا شروع کند و درصورتی که جرارد و تورس هم تصمیم به جدایی بگیرند، حتی تکرار رتبه هفتم فصل گذشته هم دشوار خواهد بود.
گفته میشد تعدادی از ستارگان از جمله تورس و جرارد تهدید کردهاند که درصورت ماندن این مربی و در اعتراض به مدیریتش جنجال میکنند. با جدایی بنیتس حالا هیأت مدیره باز هم کار سختی برای حفظ ستارگان تیم دارد و همه چیز بسته به تقویت مناسب تیم در تابستان است. این همان تضمینی است که بنیتس میخواست ولی با توجه به بیثباتیای که در رأس هرم باشگاه وجود دارد به او داده نشد. با این وجود ریشه انفجار داخلی باشگاه نه مالکان آمریکایی بلکه خود بنیتس بود و این چیزی است که او را آزار خواهد داد.
عملکرد بنیتس در آنفیلد
ژوئن 2004: انتخاب بهعنوان سرمربی لیورپول
می 2005: لیورپول، میلان را در ضربات پنالتی شکست میدهد تا برنده لیگ قهرمانان اروپا شود.
می 2006: لیورپول وستهم را در ضربات پنالتی شکست میدهد تا قهرمان جام حذفی انگلیس شود.
فوریه 2007: تام هیکس و جورج ژیلت لیورپول را میخرند.
می 2007: لیورپول در فینال لیگ قهرمانان 2 بر 1 از میلان شکست میخورد
جولای 2007: فرناندو تورس با قراردادی به مبلغ 5/26میلیون پوند به لیورپول میپیوندد.
می 2009: لیورپول پس از منچستریونایتد، بهعنوان نایب قهرمانی لیگ برتر میرسد.
دسامبر 2009: لیورپول نمیتواند از مرحله گروهی لیگ قهرمانان صعود کند.
ژانویه 2010: لیورپول در دور سوم جام حذفی انگلیس در خانه مغلوب ریدینگ میشود.
می 2010: لیورپول در لیگ برتر به مقام هفتم میرسد؛ بدتر+++ن مقام آنها از سال1999!
3 ژوئن 2010: بنیتس طی توافقی دوجانبه از لیورپول جدا میشود.
بنیتس و دیگران
شاید بنیتس یک بار جام قهرمانان اروپا را برای لیورپول کسب کرده باشد اما او نتوانست قهرمانی در لیگ برتر را که برای طرفداران لیورپول ارزش دیگری دارد کسب کند. نتیجه کار او را با دیگر مربیان بزرگ لیورپول مقایسه کنید:
باب پیزلی: 6 قهرمانی لیگ برتر، 3 قهرمانی جام اتحادیه، 3 قهرمانی باشگاههای اروپا، یک قهرمانی در جام یوفا، 6 قهرمانی جام خیریه
بیل شنکلی: 3 قهرمانی لیگ برتر، 2 قهرمانی جام حذفی، یک قهرمانی جام یوفا، 3 قهرمانی جام خیریه
کنی دالگلیش: 3 قهرمانی لیگ برتر، 2 قهرمانی جام حذفی، 4 قهرمانی جام خیریه
ژرارد هولیه: 2 قهرمانی جام اتحادیه، یک قهرمانی جام حذفی، یک قهرمانی جام یوفا، یک قهرمانی
سوپر جام اروپا، یک قهرمانی جام خیریه
رافا بنیتس: یک قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، یک قهرمانی جام حذفی، یک قهرمانی سوپر جام اروپا
گرام سونس: یک قهرمانی جام حذفی
روی اونس: یک قهرمانی جام اتحادیه
رافا از نظر هواداران
دوران سرمربیگری رافائل بنیتس در لیورپول با توافقی دوجانبه به سر آمد. اما این دوران را طرفداران لیورپول چگونه در خاطر نگاه خواهند داشت؟
آیا بنیتس در نظر هواداران، به عنوان استاد تاکتیکهای تیمی که لیورپول را در سال2005 قهرمان جام باشگاههای اروپا کرد باقی خواهد ماند یا یک مربی بیروح که نتوانست به انتظار طرفداران تیم برای قهرمانی در لیگ برتر پایان بدهد؟
بنیتس در لیورپول در میانه درگیریهای مالی وضعیتی سخت داشت؛ یعنی باید بیش از آنکه به فکر خرید بازیکن باشد، به فکر فروش آنها و درآمدزایی میبود. اما در موقعیتهایی که او توانست برای خرید بازیکن کمی پول هزینه کند، نتیجه برای باشگاه واقعا سودآور بود مانند بهخدمتگرفتن فرناندو تورس و پپه رینا. البته در لیست خرید او بازیکنی مانند آلبرتو آکوئیلانی هم دیده میشود که نتوانست ثابت کند ارزشش را داشته است. منتقدان او قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در سال2005 را نوعی اتفاق میدانند و به سیاستهای او در بازار نقل و انتقالات حمله میکنند. در مقابل طرفداران او میگویند در صورتی که مدیران باشگاه از او حمایتهای بیشتری کرده بودند، او میتوانست دستاوردهای بیشتری داشته باشد.
هواداران تیم لیورپول در سایت تایمزآنلاین نظرات خود را درباره جدایی بنیتس و عملکرد او در این چند سال نوشتهاند. بیشتر آنها میگویند که حضور او در لیورپول مثبت بوده است. البته برخی از آنها از کارهایی که او در لیورپول کرده است انتقاد کردهاند. آنها انتقال برخی بازیکنان مانند اوون را از اشتباهات این مربی دانسته و میگویند دستکم چند سال طول میکشد تا صدمهای که این مربی به این باشگاه وارد کرده است جبران شود. در مقابل برخی از هواداران معتقدند پس از بنیتس اوضاع در باشگاه بدتر هم خواهد شد. یکی از هواداران میگوید: ما یک مربی انگلیسی به تیم خواهیم آورد که شاید هادل، مکلارن یا هاجسون باشد، بعد پول زیادی برای بازیکنان بهدردنخور انگلیسی که ستارههای دیروزی هستند خواهیم داد و برای 10سال آینده هیچ جامی را فتح نخواهیم کرد. آفرین بر شما هیکس، ژیلت، پورسلاو و بروتون.
شما بدترین تیم مدیریتی دنیا هستید.یکی دیگر از هواداران در جواب منتقدانی که میگویند فتح جام لیگ قهرمانان اروپا در سال2005 اتفاق بوده است میگوید: اگر سال2005 یک اتفاق بود، رسیدن لیورپول به فینال سال2007 و حذف پس از وقت اضافه در نیمهنهایی 2008 را چه میدانید؟ پس از پایان محرومیت اروپایی لیورپول در اروپا تا آمدن بنیتس، لیورپول تنها یک بار از مرحله گروهی بالا آمده بود.
با آمدن او، لیورپول تنها یک بار از مرحله گروهی صعود نکرد. البته برخی هواداران دیگر میگویند تیمی که بنیتس با آن به قهرمانی سال2005 دست پیدا کرد، همان تیمی بود که ژرار هولیه بسته بود و این پیروزی را باید به حساب تیمی نوشت که هولیه جمع کرده بود. یکی دیگر از هواداران هم معتقد است خریدهای بنیتس همگی خوب نبودهاند و او با اینکه حمایت مدیران باشگاه را در این زمینه داشته است، خیلی موفق عمل نکرده است؛ «آنها (مدیران باشگاه) به رافا این اجازه را دادند که درباره بازیکنان بهتنهایی تصمیم بگیرد و برای پشتیبانی از این تصمیمها، 200میلیون پوند هزینه کردند. اما کیفیت بیشتر این بازیکنان چندان مطلوب نبود. به جز رینا، ماسکرانو، درک کویت، آلونسو و تورس، دیگران بازیکنان چندان باکیفیتی نبودند».