مجتبی اردشیری: مقوله بازنشستگی یک برهه مهم در زندگی هر فردی به شمار می‌رود که در پناه آن، شخص با تکیه بر تجربه سالیان دراز خود‌، اینک به کوهی از تجربه تبدیل شده که می‌بایست در تعامل با اطرافیان خود بسیار سنجیده عمل کند.

 البته بسیاری از این افراد خیلی زود اعتماد به نفس خود را از دست داده و چنین احساسی دارند که گویی سال‌های پایانی عمر خود را طی می‌کنند در حالی‌که این دوران، فصلی جدید در زندگی هر فردی است که با تکیه بر آن می‌توان چارچوب‌های مدون یک زندگی سالم و صحیح را به‌گونه‌ای کاملا مستقیم بر زندگی خود و خانواده پیاده کرد. امروزه به‌دلیل پیشرفت دانش پزشکی و رعایت بیشتر بهداشت‌، خیلی‌ها پا به دوران میانسالی می‌گذارند‌، به آسانی از آن می‌گذرند و به پیری و سالخوردگی می‌رسند.

به‌رغم وجود کتاب‌ها و مقالات فراوانی که به بررسی مسائل مالی دوران بازنشستگی می‌پردازند‌، موضوع مهم دیگری نیز وجود دارد که چندان به آن پرداخته نشده است: چگونه افراد با این تغییر اساسی در زندگی و نقش خود مواجه می‌شوند؟

بازنشستگی صرفا زمانی برای دست کشیدن از کار نیست بلکه دورانی برای گذر از مرحله زندگی کاری به مرحله برخورداری از زحمات کار‌ و امکانی برای تفریح‌، انتخاب‌های تازه و بیشتر در کنار خانواده ماندن است.

هویت کار

 

افراد در سال‌های فعالیتشان عمدتا با حرفه‌شان تعریف می‌شوند؛ از لحظه‌ای که بیدار می‌شوند تا زمانی که خود را در جمع دیگران معرفی می‌کنند ولی وقتی بازنشسته می‌شوند این هویت را از دست می‌دهند اما باید اذعان داشت که همیشه هم نیاز به این هویت نیست.

بین دنیای کار که خوب تعریف شده و نقش‌ها و اهداف تعریف نشده بازنشستگی، تفاوت فراوانی وجود دارد. وقتی آدم‌ها کار می‌کنند، اوقاتشان با ضروریات کارشان تعریف می‌شود اما وقتی بازنشسته می‌شوند به تنهایی اوقات خود را برنامه‌ریزی می‌کنند. یکی از کلیدی‌ترین راه‌های رسیدن به این زندگی درونی‌، توانایی برای تعیین موقعیت و یافتن خوشبختی در علایق‌، روابط و فعالیت‌های اقناع‌کننده است.جنبه‌های ناملموس کار‌، نیازهایی را برآورده می‌سازد که در اثر کار نکردن به راحتی دست یافتنی نیستند. مزایای غیرمالی شغل از جمله رفاقت‌، رقابت‌، هدف و حتی قدرت جزو چیزهایی است که باید در دوره بازنشستگی تأمین شود. گرچه ورزش‌، مطالعه و وقت گذرانی تا مدتی خوب جواب می‌دهد اما برای همیشه جای کار را نمی‌گیرد.

آموزش بازنشستگی

 

دوران آرمانی برای شروع برنامه‌ریزی چالش‌های عملی در بازنشستگی‌، میانسالی یا قبل از آن است؛ اما جنبه‌هایی از بازنشستگی وجود دارد که تا افراد به آن نرسند، نمی‌توانند برای مقابله با آنها آماده شوند. برای بازنشستگی درس‌های روحی و احساسی‌ای وجود دارد که باید آموخت.‌ یکی از کلیدهای بازنشستگی موفق این است که بنشینیم و فکر کنیم که برای چه کاری مناسب هستیم‌. زیرا به‌رغم تمام تحولاتی که بازنشستگی ایجاد می‌کند، واقعیت این است که بازنشستگان از کار دست می‌کشند. موفقیت در بازنشستگی غالبا به معنای یافتن جایگزین‌های مناسب و راضی‌کننده برای کار قبلی است. بدین‌ترتیب زندگی پس از اتمام کار هم معنی خواهد داشت.

5 مرحله بازنشستگی

 

بازنشستگی برای هر کسی تجربه متفاوتی است‌ اما روند آن مراحل مشترکی دارد. آشنایی با این روند مفید است زیرا زبانی برای بازنشستگان فراهم می‌آورد تا احساسات و تجربیات خود را بیان کنند‌، همچنین معیارهایی در اختیارشان می‌گذارد که به آنان یاری می‌دهد تا راجع به‌خود داوری کنند و بدانند چه چیزی در انتظارشان است.

- مرحله 1: پیش بازنشستگی

 

وقتی افراد به این مرحله می‌رسند‌، تشخیص می‌دهند که بازنشستگی نه مربوط به آینده‌، بلکه قریب‌الوقوع است. این مرحله شامل آمادگی برای بازنشستگی و جدایی از کار است. این دوره از آن جهت دارای اهمیت است که در آن نه فقط امکان تدارک مالی، بلکه تدارک احساسی را هم برای این تحول عظیم فراهم می‌آورد.

- مرحله 2: ماه عسل

 

خیلی‌ها بدون بررسی این موضوع که نیازهای دراز مدت دوره بازنشستگی از جمله اهداف، روابط یا جنبه‌های فردی چیست‌، پا به این مرحله می‌گذارند‌، بدون آنکه برنامه مدون دراز مدتی داشته باشند. این مرحله به بازنشستگان فرصت می‌دهد که هم لذت ببرند و هم از چیزهای عادی و زندگی روزمره‌ای که پیش رو دارند آگاه باشند. در اینجا برنامه‌ریزی طولانی مدت از اهمیت خاصی برخوردار است.

- مرحله 3: سرخوردگی

 

از نظر بعضی‌ها پس از ماه عسل‌، دوران سرخوردگی و گاهی افسردگی فرا می‌رسد. هرقدر رؤیای پیش بازنشستگی غیرواقعی باشد‌، پس از ماه عسل بیشتر احساس خلأ و نا‌امیدی می‌کنیم. از نظر کسانی که این مرحله مهم را به بهترین شکل درک می‌کنند‌، فرصتی برای باز‌سازی و تعریف دوباره آینده آنها پیش می‌آید.

- مرحله 4‌: جهت‌گیری مجدد

 

در این مرحله‌، توسعه فعال افکار و حرکتی به سوی زندگی متعادل‌تر مجموعه متنوعی از علایق‌، روابط و امور عادی انجام می‌گیرد. این مرحله فرصتی برای فکر کردن در مورد مسیرهای جدید در عرصه‌های مختلف زندگی فراهم می‌آورد و زمانی برای عمل و حرکت به سمت زندگی مورد علاقه بازنشستگان است.

- مرحله 5: ثبات

 

این مرحله بیش از مراحل قبل به بازنشستگی مربوط می‌شود. بازنشستگان تا اینجا به طرف این مرحله نهایی پیش آمده‌اند. در این مرحله صرفا در مورد بازنشستگی خود فکر و برنامه‌ریزی نمی‌کنند بلکه واقعا در آن زندگی می‌کنند.

طلایی‌شدن سال‌ها

 

وقتی افراد‌، بازنشستگی موفقی دارند‌، فرصتی می‌یابند تا دستاوردها و شکست‌های زندگی خود را در کنار هم ببینند. در چنین حالتی است که بازنشستگی تبدیل به دوره فوق‌العاده‌ای می‌شود که در آن‌، اوقات فراغت‌، مترادف با کامروایی است.

باید خیلی متفکرانه به این هدف بزرگ نایل آییم که همانگونه که جوانی بهار زندگی به شمار می‌رود‌، دوران بازنشستگی نیز می‌تواند بهار نوینی برای شروع یک زندگی سراسر موفق باشد. این دوره‌، دوره‌ای تضمین شده برای شما و خانواده‌تان است. خانواده‌تان همانگونه که در سالیان قبل از شما فرمانبری داشتند در این دوره نیز چشم به شما می‌دوزند و این شما هستید که مثلا باید در تقابل با دو نوه 20 ساله و 2ساله خود به‌گونه‌ای درس زندگی به آنها بیاموزید که در آنها درونی شود و به کارشان نیز بیاید. مطمئنا دیدن خوشبختی‌های فرزندان و نوه‌هایتان می‌تواند بزرگ‌ترین هدیه خداوند به شما باشد که آن‌را از طریق بازنشستگی کسب می‌کنید.

پویا باشید

 

برای رسیدن به این زندگی موفقیت‌آمیز اول از همه باید زمینه‌های این توفیق را در خودتان به بهترین شکل ممکن احیا کنید. شما می‌توانید برای پویایی بیشتر در این دوره از زندگی‌تان‌، این موارد را مد نظر قرار دهید:

- سعی کنید صبح زود از خواب بیدار شده و بعد از کمی ورزش صبحگاهی‌، نان گرم و تازه بخرید و به خانه بازگردید. حتما خواب صبحتان را کم کنید چون دیر برخاستن صبح یکی از بزرگ‌ترین عوامل کسلی و بی‌حوصلگی شما در این سنین به شمار می‌رود.

- با توافق همسرتان در کارهای خانه به او کمک کنید و سعی کنید اگر راهکار تازه‌ای دارید با ملاطفت کامل و با زبانی خوش، آن راهکار را با همسرتان درمیان بگذارید. از امر و نهی کردن یا گرفتن ایراد به‌شدت اجتناب بورزید.

- سعی کنید فرزندان و نوه‌هایتان را در یکی از روزهای هفته برای صرف شام یا ناهار دور خود جمع کنید و این کار را به‌صورت هفتگی تا پایان ادامه دهید. این کار مزایای فوق‌العاده زیادی برای شما و دیگران دارد. نگذارید فرزندانتان در این زمانه بی‌وفایی‌، گرفتار روز‌مرگی شوند. آنها را دور خود جمع کنید.

- سعی کنید اوقاتی که در خانه به سر می‌برید رفتار تحکم‌آمیزی از خود به نمایش نگذارید؛ جدول حل کنید و کارهایی از این قبیل.

در کارهایی نظیر گرفتن کنترل تلویزیون یا تماشای آن همیشه حق انتخاب را به اعضای خانه دهید. اگر قصد تماشای برنامه خاصی را دارید خیلی آرام و با مهربانی این موضوع را به دیگران اطلاع دهید. همیشه در نظر داشته باشید که حضور بیشتر شما در خانه نباید به بی‌حوصلگی دیگران بینجامد. اعضای خانه باید از حضور شما در خانه احساس خوبی داشته باشند‌، این احساس را شما با تمام وجودتان برایشان رقم بزنید.

- با دوستانتان قرار ملاقات بگذارید. دور هم جمع شدن‌های عصر را فراموش نکنید. شما در این سن به‌شدت نیازمند قرارهای دسته‌جمعی هستید.

تنهایی در این برهه برای شما سم است. شما می‌توانید تنهایی به پارک بروید و دوستان بسیاری پیدا کنید یا با دوستان قدیمی‌تان برنامه‌ریزی کنید. همسرتان را فراموش نکنید او هم به مانند شما نیازمند این دور هم جمع شدن‌هاست.اگر زیاد نمی‌توانید در خانه بمانید حتی می‌توانید با توجه به مهارتتان یک آگهی در نیازمندی‌های روزنامه داده و از این طریق سر خودتان را بیشتر گرم کنید.

همواره به این فکر کنید که نگاه خیلی‌ها به شماست پس سعی نکنید بی‌دلیل عزیزانتان را از خود آزرده خاطر‌سازید. در این دوره علاقه دو طرفه بین شما و اعضای خانواده‌تان‌، به بالاترین حد ممکن خود خواهد رسید و طبیعتا میزان دلبستگی‌تان نیز به همدیگر بالاتر می‌رود؛ این نکته بزرگ‌ترین عامل یک زندگی شیرین است. پس همانگونه که مشاهده می‌کنید به برکت بازنشستگی است که می‌توانید لحظات شیرینی را برای خانواده خود تضمین کنید پس تا می‌توانید قدر این دوران زندگی خود را بدانید.