ارسلان مرشدی: ساعت 3بعدازظهر آخرین ماه تابستان نخستین سال دهه60 شمسی است. جلسه شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی در حال برگزاری است. جلسه با حضور محمدعلی رجایی رئیس‌جمهوری و محمدجواد باهنر نخست‌وزیر تشکیل شده است.

تیمسار وحید دستجردی کنار باهنر و بعد از او اخیانی به جای فرماندهی ژاندارمری کل نشسته است. در کنار وی به‌ترتیب تیمسار کتیبه، سرورالدینی معاون وزیر کشور، خسرو تهرانی از اطلاعات نخست‌وزیری و کلاهدوز، قائم مقام سپاه یک طرف میز نشسته‌اند.
طرف دیگر میز تیمسار شرف‌خواه، معاون نیروی زمینی، سرهنگ وحیدی معاون هماهنگی ستاد مشترک، سرهنگ وصالی فرمانده عملیات نیروی زمینی و سرهنگ صفاپور فرمانده عملیات ستاد مشترک قرار دارند.

دقایقی از شروع جلسه گذشته است. ضبط صوت بزرگ که مخصوص ضبط جلسات است، درست نزدیک رجایی و باهنر قرار می‌‌گیرد. صدای انفجار شدیدی منطقه را می‌‌لرزاند و تهران با آتش و دود غلیظی در یکی از گرم‌ترین روزهای تابستان پوشیده می‌شود.
این انفجار و تصاعد دود غلیظ حاصل بمبی از نوع تخریبی آتشزا بود که از حدود 2 پوند تی.ان.تی و مقدار زیادی منیزیم تشکیل و در کیف دستی جاسازی شده بود.

این چنین در روز 8 شهریور سال1360 و در یک اقدام تروریستی، جلسه شورای امنیت کشور با حضور رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیر منفجر و رجایی و باهنر به همراه تنی چند از بلندپایگان سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی به خیل عظیم شهدای انقلاب و ترور پیوستند.

پس از این انفجار خبرگزاری فرانسه اعلام کرد، گروه مجاهدین خلق (منافقین) در انگلستان طی اطلاعیه‌ای مسئولیت این انفجار را پذیرفته است.

از سوءقصد به رهبر انقلاب تا انفجار دفتر نخست‌وزیری

هشتم شهریور، سالگرد شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیر نظام جمهوری اسلامی ایران است؛ انفجاری که سال1360 در دفتر نخست‌وزیری بسیاری از اعضای بلندپایه سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی را به شهادت رساند. این حادثه 2ماه پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی رخ داد؛ انفجاری که در آن آیت‌الله سیدمحمدحسینی بهشتی به همراه 4 وزیر، 12 معاون وزیر و 27 نماینده مجلس به شهادت رسیدند.

این حلقه از انفجارها پس از آن صورت گرفت که دشمنان داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی اهتمام فراگیری در راه عقیم گذاشتن انقلاب اسلامی نشان دادند. به‌واقع پس از اعلام عدم‌کفایت بنی ‌صدر و عزل او از مقام ریاست‌جمهوری و متعاقب آن فرار وی از کشور، دشمنان انقلاب اسلامی تلاش خود را در براندازی حکومت اسلامی بیشتر کردند و با توسل به ترورهای کور و خشونت‌های گسترده، سعی در از بین بردن مسئولان وفادار نظام کردند.

تمامی اقدامات تروریستی منافقین که بعد از تحولات خرداد 1360 به ترور عریان با نظام جمهوری اسلامی روی آورده بود، با هدف شکاف بین امام و امت صورت می‌گرفت. پس از این فاجعه و حضور گسترده و فراگیر مردم در حمایت از امام و انقلاب اسلامی، این سازمان به شکلی افسارگسیخته روی به تشدید اقدامات تروریستی خود آورد. این سازمان در تداوم اقدامات تروریستی خود، ابتدا تلاش کرد امکان بمب‌گذاری در بیت امام را بیابد.

منافقین که پس از رد درخواست ملاقات با رهبر انقلاب و طرد‌شدن از سوی مردم، کینه عمیقی نسبت به امام و انقلاب پیدا کردند، از هیچ اقدام خرابکارانه‌ای در این راه فروگذار نبودند. اوج این کینه و اقدامات خرابکارانه هم به اقدام این گروه برای سوءقصد علیه رهبر انقلاب برمی گردد.

حجت‌‌الاسلام سیداحمد‌خمینی جریان سوءقصد را چنین روایت می‌کند: آن شخص (کشمیری) که با منافقین کار می‌‌کرد، بنا بود یک چمدان مواد منفجره را بیاورد و در کنار حضرت امام بگذارد، در زمانی که ریاست‌جمهوری، رئیس مجلس و نخست‌وزیر و وزرا خدمت حضرت امام می‌‌آمدند.

از محل سه‌راه بیت حضرت امام آمدند و گفتند: آقای کشمیری با یک ساک هست، که در آن ساک وسایل و چیزهایی که بناست یادداشت کنند، قرار دارد. گفتم: نه ما اجازه نمی‌‌دهیم‌.

کشمیری هم از ترس اینکه نکند آن چمدان را در سه راه بیت بگذارد و خودش بیاید، در آنجا بچه‌های حفاظت بیت به آن ساک مشکوک شوند و مسئله روشن شود، به‌عنوان اعتراض‌، همراه کیفش برگشت‌. همان کیف در دفتر نخست‌وزیری جلوی مرحوم رجایی و باهنر گذاشته شد و آنجا را منفجر کرد و این دو شهید بزرگوار را از دست ما گرفتند.

بنا به این روایت از تاریخ، سازمان منافقین پس از ناکامی در سوءقصد به رهبر انقلاب اسلامی به سراغ رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیر جمهوری اسلامی رفتند. عامل سوءقصد هم کسی جز مسعود کشمیری نبود.

در یک پرده دیگر و بازخوانی دیگری از تاریخ، آیت‌الله‌ علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی که در آن زمان ریاست مجلس شورای اسلامی را برعهده داشت‌، حادثه انفجار دفتر نخست‌وزیری را چنین روایت می‌کند: جلسه علنی داشتیم و لایحه بازسازی مطرح بود.
ساعت 3 بعدازظهر، هنگامی که عازم رفتن به جلسه علنی بودم‌، صدای انفجاری شنیدم‌. معلوم شد در نخست‌وزیری بوده است‌، دود و آتش بلند شد. از پنجره دفترم نگاه کردم، گفتند اتاق جلسات دولت است‌. فورا خبر رسید که جلسه شورای امنیت بوده و آقایان رجایی و باهنر هم حضور داشته‌‌اند. یک ربع بعد بهزاد نبوی آمد، سخت ناراحت و شوکه بود. گفت‌: آقایان باهنر و رجایی شهید شده‌‌اند و عده‌ای نجات یافته‌اند.

پرونده ناتمام انفجار دفتر نخست‌وزیری

پرونده انفجار دفتر نخست‌وزیری در 8 شهریور 1360، با وجود آنکه شهادت چند نفر از مقامات ارشد جمهوری اسلامی را در خود دارد و ابعاد فاجعه قابل مقایسه با انفجار 7تیر حزب جمهوری اسلامی نیست، اما همواره حساسیت‌های فراوانی را در خود داشته و بسیاری از آن به‌عنوان یکی از نقاط کور تاریخ انقلاب یاد می‌کنند. اگرچه سازمان منافقین، بلافاصله پس از این انفجار مسئولیت آن را برعهده گرفت، اما حواشی این رویداد نشان داد، این اعلام بیشتر یک اظهار وجود بوده است.

همچنین آیت‌الله هاشمی رفسنجانی یک روز بعد از تشییع جنازه میلیونی شهدای 8 شهریور در مورد رفتار متناقض منافقین در قبال پذیرش مسئولیت انفجار و تکذیب اطلاعیه دفتر لندن سازمان توسط دفتر پاریس چنین گفت‌: قضیه دیروز مسئله را خیلی روشن کرد.
دیروز صبح‌، ما ساعت 7 صبح اعلام کردیم که رئیس‌جمهوری وقت و نخست‌وزیر شهید شده‌اند، هیچ تبلیغی هم برای کشاندن مردم به خیابان‌ها نداشتیم و خیلی‌ها به ما اعتراض می‌کردند که خب یک فرصتی به مردم می‌‌دادید برای اطلاع‌‌رسانی و تجمع، ما 3ساعت وقت داشتیم. اما شما دیدید که چطور مردم آمدند. دشمن هر چقدر هم کور باشد این را می‌‌فهمد و می‌‌بیند.

ضدانقلاب به خاطر همین وضعی که می‌بیند جرأت اعلام رسمی عملیات خودش را هم نمی‌کند. یک چنین عملیاتی اگر کمی ارزش مردمی داشت‌، برای ثبت در تاریخ هزار بار آن را بزرگ می‌کردند و مسئولیتش را می‌‌پذیرفتند.

پیام امام خمینی(ره) به مناسبت شهادت شهیدان رجایی و باهنر

امام خمینی رحمه ‏الله‌علیه به مناسبت شهادت شهیدان رجایی و باهنر فرمود: «ملتی که قیام کرده است در مقابل همه قدرت‏های عالم، ملتی که برای اسلام قیام کرده است، برای خدا قیام کرده است، برای پیشرفت احکام قیام کرده است، این ملت را با ترور نمی‌شود عقب راند؛...گرچه خود واقعه و خود این افرادی که شهید شده‏اند، در نظر همه ما عزیز و ارجمندند. آقای رجایی و آقای باهنر هر دو شهیدی هستند که با هم در جبهه‌های نبرد با قدرت‏های فاسد هم‌جنگ و هم‌رزم بودند. مرحوم رجایی به من گفتند که من 20سال است که با آقای باهنر همراه بودم و خدا خواست که با هم از این دنیا به سوی او هجرت کنند».

ارزیابی مقام معظم رهبری از حادثه شهادت رجایی و باهنر

مقام معظم رهبری، یک‏سال بعد از شهادت مظلومانه رجایی و باهنر، در مورد ارزیابی این حادثه می‏فرمایند: «ما امروز از این حادثه درس می‏گیریم که ضد‌انقلاب برای پیشبرد اهداف خودش، حاضر است چهره‌هایی به قداست رجایی و باهنر را به آن شکل فجیع نابود کند. ما می‏فهمیم که ضد‌انقلاب با چهره‌های منافقانه‏ای حاضر است در همه‌جا و حتی اتاق کار شهید رجایی نفوذ کند و به این وسیله، جنایتی را انجام دهد؛ درصورتی که شهید، با همه زیرکی و هوشیاری او را نشناسد و چهره منافقانه او را نتواند تشخیص دهد. ما این حادثه را در تاریخ گذاشتیم، اما یک بایگانی بسته و متروک نیست بلکه هر لحظه در مقابل چشم ماست و باید از آن عبرت بگیریم و همچنان که بارها گفتیم، خودمان را برای سرنوشت افتخارآمیز و غرورآمیز این دو شهید عزیز آماده کنیم».

ویژگی‌های ا خلاقی شهید رجایی و باهنر از دیدگاه مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری درباره ویژگی‌های اخلاقی شهیدان رجایی و باهنر می‏فرماید: «شهید باهنر، مرد بی‏تظاهری بود که هیچ‌کس از ظاهر آرام او نمی‏فهمید در باطن و ذهن و اندیشه موّاج او چه می‏گذرد. وی یکی از متفکرین و تئوریسین‏ها و ایدئولوگ‏های انقلاب بود. نوشته‌های زیادی داشت و کتاب‏های زیادی را تنظیم کرده بود... .

ارتباطات نزدیکی با شهید مطهری و شهید بهشتی داشت و هردوی اینها، برای عظمت فکری و قدرت تفکر عملی او ارزش زیادی قائل بودند... . نقش شهید رجایی و باهنر در افشا‌نمودن ماهیت لیبرالی و منافقانه بنی‌صدر، بسیار برجسته بود. البته شهید رجایی در درجه اول و بعد هم شهید باهنر در این مورد نقش داشتند. شهید رجایی با صبر خود و متانت و حوصله عظیم و با قبول دردها و رنج‏های قلبی و غیرقابل افشایی که داشت، توانست با تعبیر خود من با نرمش قهرمانانه‏ای، بنی‌صدر خائن را افشا و رسوا کند و به زمین بکوبد».

غرب، حامی اقدامات تروریستی منافقین

بازخوانی تمامی اقدامات تروریستی در طول سال‌های انقلاب اسلامی نشان از ردپاهای پیدا و پنهان غرب در این حوادث دارد؛ حوادثی که در طول این سال‌ها بیش از 16هزار ایرانی را قربانی جریان ترور کرده است. از جمله این حوادث، انفجار دفتر نخست‌وزیری در 8 شهریور است که توسط سازمان منافقین رخ داد.

سرکرده این سازمان در یکی از دیدارهای محرمانه خود با مقامات اطلاعاتی و امنیتی رژیم بعث عراق به مسئولیت مستقیم این گروهک در عملیات 7تیر و نیز انفجار 8شهریور اذعان کرده است‌. وی در دیدار با ژنرال حبوش، رئیس سازمان امنیت رژیم بعث عراق در سال1378 هنگامی که به برخی تبلیغات موجود در رسانه‌های غربی آن زمان علیه سازمان اشاره می‌کند، سابقه روابط نزدیک خود با غربی‌ها و از جمله اطلاع مقامات ارشد آمریکا و فرانسه از 2عملیات مذکور را یادآوری می‌کند. وی صراحتا اذعان می‌کند که آمریکا و فرانسه می‌‌دانستند، چه کسی دفتر حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیر ایران انجام داد. آنها می‌دانستند و خوب هم می‌‌دانستند، ولی صفت تروریست هم به ما نزدند. از سویی حمایت‌های بسیاری نیز از این اقدامات به‌عمل آوردند.

در بیانیه رسمی وزارت امور خارجه آمریکا درباره این سازمان که در سال1373 صادر شد، نیز رسما به مسئولیت گروهک منافقین در انفجار 8شهریور تصریح شده است. طبق این گزارش‌، در تاریخ 30آگوست برابر با 8 شهریور، مجاهدین در جلسه شورای امنیت ملی ایران بمب‌گذاری کردند که منجر به کشته شدن رئیس‌جمهوری جدید، محمدعلی رجایی ‌و نخست‌وزیر جدید وی‌، محمدجواد باهنر شد.
آمریکا در این گزارش تصریح می‌کند که به‌رغم عدم‌پذیرش رسمی مسئولیت انفجارهای 7تیر و 8 شهریور، یادآوری این مسئله مهم است که منافقین هم تمایل و هم توان انجام مقاصد خشونت ‌بار خویش را داشتند.اینگونه است که شهید محمدجواد باهنر درباره خط شهادت و نقش آمریکا در حوادث تروریستی توسط سازمان‌، پیش از انفجار گفته بود که ملت ما بیش از هر زمان از خط شهادت برای منکوب‌کردن دشمن و درهم ریختن توطئه‌ها، نیرو گرفته است‌. ما سرنخ این توطئه‌های تروریستی را امپریالیسم آمریکا می‌دانیم‌؛ توطئه‌هایی که نهایتا ایشان را نیز دربرگرفت و با حمایت پیدا و پنهان آمریکا از سازمان منافقین، نخست‌وزیر جمهوری اسلامی به همراه یار انقلابی‌اش، شهید رجایی به شهادت رسید.

برای گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دفتر نخست‌وزیری جمهوری اسلامی که الگوی ناب دولتمردی در نظام اسلامی بودند، هفته اول شهریور ماه به‌عنوان هفته دولت نامگذاری شد. این نامگذاری البته با یک مناسبت دیگر نیز همراه شد. این روز همچنین به نام روز مبارزه با تروریسم ثبت شده است تا یادآور نام و خاطره بیش از 16هزار قربانی ترور باشد.

منابع:
1- مرکز اسناد انقلاب اسلامی
2- روزنامه‌های اطلاعات و کیهان
3- عبور از بحران، کتاب خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی
4- خبرگزاری‌های ایرنا و ایسنا