فرشید جعفر‌زاده : سال‌1389 خورشیدی سال پلنگ است؛ جانوری که قدرت، غرور، تنهایی و زیرکی‌اش یک جذابیت اسطوره‌ای به آن بخشیده است.


پلنگ از جانورانی است که به خاطر نوع رفتار و ظاهر زیبایش بین جوامع انسانی جایگاهی ویژه و برجسته دارد. در طبیعت، پلنگ‌ها با تغذیه از جانوران پیر و ضعیف نقشی بسیار کلیدی در متعادل کردن جمعیت بسیاری از جانوران دارند.پلنگ بین گربه‌سانان بزرگ گسترده‌ترین پراکنش را دارد و طیف متنوعی از زیستگاه‌ها را برای زندگی انتخاب می‌کند. پلنگ دارای 9 زیر‌گونه است که پراکنش اصلی بزرگ‌ترین زیرگونه آن یعنی پلنگ ایرانی (Panthera pardus saxicolor) در ایران است.

حدود 65درصد از جمعیت زیرگونه پلنگ ایرانی در ایران زندگی می‌کنند و 35درصد باقی‌مانده نیز در کشورهای همسایه ایران وجود دارند. در کشور ما پلنگ روزگاری در بیشتر نقاط دیده می‌شد ولی به دلایلی چون تخریب زیستگاه طبیعی و شکار، جمعیت این‌گونه ارزشمند، بسیار کاهش یافته است؛ زنگ خطری است که اگر جدی گرفته نشود می‌تواند پلنگ ایرانی را به سرنوشت ببر مازندران و شیر ایرانی دچار کند.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که نرخ تولیدمثل پلنگ ایرانی در مقایسه با سایر گربه‌سانان پایین‌تر است. از دیگر سو، نرخ مرگ‌ومیر آن نیز بسیار بالاست. به‌عنوان مثال در 2ماه اول سال1389 دست‌کم 7پلنگ به‌دلیل شکار و تصادف با خودرو کشته شدند. بررسی‌ها حاکی از آن است که جمعیت پلنگ ایرانی با سرعت بسیار زیاد رو به کاهش دارد. پلنگ ایرانی براساس طبقه‌بندی اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) در رده «در معرض خطر» قرار دارد و درصورت ادامه روند کاهش جمعیت، دیری نخواهد پایید که این گربه‌سان باشکوه از صحنه طبیعت ایران حذف خواهد شد.

این کاهش جمعیت در حالی به وقوع می‌پیوندد که تصوری اشتباه حتی بین برخی از کارشناسان وجود دارد به‌طوری که تلفات بالای پلنگ در سطح کشور را نشانه وضعیت مطلوب جمعیت آن می‌دانند! ولی واقعیت این است که کاهش طعمه‌های طبیعی پلنگ باعث می‌شود پلنگ به سکونتگاه‌های انسانی نزدیک شود و در نتیجه تعارض بین پلنگ و انسان افزایش یافته است. این افزایش تعارض و طبیعتا افزایش مشاهده پلنگ، به غلط به افزایش جمعیت تعبیر می‌شود. پراکنش بالای پلنگ در ایران و توان سازگاری با زیستگاه‌های متنوع، این تصور نادرست را به‌وجود می‌آورد که تهدیدی متوجه پلنگ در ایران نیست در صورتی که باید توجه داشت که در تمام زیستگاه‌ها، تراکم این‌گونه گوشتخوار پایین است و جمعیت آن وضعیتی شکننده دارد.

عمده جمعیت زیرگونه پلنگ ایرانی در ایران زندگی می‌کنند و این بدان معناست که سرنوشت پلنگ ایرانی نیز عملا در دست ایرانیان است. از آنجایی که پایدارترین شکل حفاظت از حیات وحش، حفاظت با مشارکت مردم و بر مبنای اصول علمی است، لذا ضروری است تا علاقه‌مندان و مسئولان شروع به اجرای برنامه‌هایی با موضوع حفاظت از پلنگ ایرانی کنند. براین اساس، لازم است برنامه‌هایی برای شناساندن پلنگ ایرانی به طیف‌های مختلف اجتماع و حساس ساختن مردم و مسئولین نسبت به وضعیت آن در کشور اجرا شود تا در آینده کاهش جمعیت آن متوقف و در ادامه با فراهم شدن شرایط مناسب جمعیت آن احیا شود.