حسن بهشتی پور: انتشار خبر درگذشت صفر مرادنیازاف رئیس جمهوری ترکمنستان، اخبار مربوط به این کشور کم جمعیت اما وسیع آسیای مرکزی را برای چند ساعت در راس اخبار منطقه قرار داد.

 البته پیش از این اخبار ترکمنستان  به دلیل موضع‌گیری‌های عجیب نیازاف به‌خاطر ارزش خبری استثنایی آن مورد توجه قرار می‌گرفت چرا که او عادت داشت با رفتار غیر‌معمول خود با همکاران زیر دست خود تمامی مشکلات و ناکارآمدی‌های موجود  در این کشور را به گردن کسانی بیندازد که سال‌های طولانی به او در مقاطع مختلف خدمت کرده بودند.

 گویا در مرام نیازاف مسئولیت جمعی معنا نداشت و هر مسئول ارشد از وزیر تا استاندار و مقام‌های پائین‌تر باید در ملا عام و پشت تصویرهای تلویزیونی فحش و ناسزاهای گاهی رکیک او را تحمل کنند تا نشان داده شود در ترکمنستان چه کسی رئیس است و بقیه فرمانبردار نیازاف هستند که خود را ترکمن‌باشی (پدر ترکمن‌ها) می‌خواند.

اگر چه اخبار متعددی از بیماری قلبی  نیازاف  منتشر می‌شد و او یک‌بار هم در سال 1997 جراحی قلب انجام داده بود ولی کمتر کسی باور می‌کرد که ترکمن‌باشی با همه اقتدارش، این چنین سریع از صحنه قدرت در ترکمنستان حذف شود. شاید سرنوشت او بود که دوره ریاست جمهوری‌اش که در سال 1999 توسط مجلس این کشور مادام‌العمر تعیین شد؛ هفت سال بیشتر طول نکشد. البته پیش از آن  نیازاف دو دوره به‌عنوان رئیس جمهوری ترکمنستان انتخاب شده بود.


 نیازاف به‌دلیل  ویژگی‌های منحصر به فردی که  داشت توانسته بود از سال 1985 که به‌عنوان  دبیر اول حزب کمونیست در ترکمنستان که آن زمان یکی از جمهوری‌های پانزده گانه شوروی سابق بود؛ قدرت را بدست گیرد. طی 21 سال او به همه نشان داده بود در ترکمنستان حرف اول و آخر را باید ترکمن‌باشی  بزند. این روش مزایایی برای  این کشور بالقوه ثروتمند اما با مردمی فقیر به ارمغان آورد که در جای خود محل تأمل است.


عملکرد نیازاف در ترازو
فعالیت سیاسی  نیازاف در سن 22 سالگی و از زمانی که وی به حزب کمونیست پیوست، آغاز شد.
 نیازاف در دوران کودکی والدین خود را از دست داد و در یک پرورشگاه در شوروی  بزرگ شد و پس از ملحق شدن به حزب کمونیست با سرعت، پلکان ترقی را طی کرد. صفرمراد‌نیازاف میراثی  از خود باقی گذاشت که از ابعاد مختلف قابل بررسی است که مهم‌ترین آنها را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد:


1 - اقتدار گرای مثبت
مردم ترکمنستان که بر خلاف چهار جمهوری دیگر آسیای مرکزی از تنوع قومی کمتری برخوردار هستند با سیاست‌های  نیاز‌اف توانستند دوران گذار از حکومتی غیر مستقل به حکومتی مرکزگرا که مناسبات ویژه‌ای را با همه بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی برقرار کرد، بدون جنگ و درگیری پشت سر بگذارند.


این یک واقعیت است که به دلیل سیاست‌های شوروی سابق مردم ترکمنستان مانند بسیاری از جمهوری‌های شوروی از توسعه سیاسی عقب مانده بودند و امکانی برای تحول بزرگ در کوتاه مدت وجود نداشت بنابراین نیازاف با توجه به مقدورات و امکانات کشور خود تلاش کرد با ایجاد یک حکومت مرکزی به شدت اقتدارگرا راه را برای توسعه اقتصادی پیش از توسعه همه‌جانبه باز کند‌. در جامعه‌ای که نظام سیاسی و اجتماعی آن بر پایه نظام قبیله‌های چهارگانه و تیره‌ها و عشایر مختلف بنیاد گذارده شده است شیوه‌های تقلیدی از غرب و یا شرق حداقل در دوران انتقالی پنج سال اول پاسخ نمی‌داد. اما اشکال عمده‌ای که در روش‌های بعدی حکومتداری در پیش گرفته شد سیاست‌های توسعه اقتصادی او را با بهره‌گیری از منابع عظیم گاز این کشور زیر علامت سئوال قرار داد‌.


2 - توسعه اقتصادی از راه‌های غیر کارآمد
 نیازاف به جای استفاده از منابع حاصل از فروش گاز این کشور در امور زیربنایی مثل راه سازی، گسترش خطوط تلفن و ارتباطات بی‌سیم ، احداث کارخانه‌های تولید کننده الیاف پارچه‌ای که پنبه آن در ترکمنستان تولید می‌شود ؛ و یا توجه به تولید برق و آب آشامیدنی سالم و غیره، تمرکز خود را بر احداث ساختمان‌های بزرگ و تجملی در شهرهای مختلف بویژه در عشق‌آباد ،پایتخت قرار داد بطوری که در عرض کمتر از پنج سال چهره این شهر بطور کلی دگرگون شد. 

نیازاف با رد نظریه‌های اقتصادی که سرمایه‌گذاری در امور زیربنایی را خدمت اساسی به جامعه می‌دانند ،در یک اقدام عامه‌پسند برق و آب و گاز و نمک را برای همه اهالی کشور رایگان کرد و سهمیه آرد گندم مجانی برای هر نفر 7 کیلو گرم در ماه قرار داد تا بتواند با راضی نگه داشتن توده‌های مردم سیاست‌های غلط خود را ادامه دهد‌. برای  نیازاف این ضرب المثل چینی که می‌گوید به جای آنکه به فقرا ماهی بدهید به آنها آموزش ماهیگیری و  تور ماهیگیری بدهید ، مفهومی نداشت‌.


3 - بی طرفی در سیاست خارجی
اما نباید از یاد برد که برخلاف سیاست داخلی  نیازاف در سیاست خارجی با اتخاذ بی‌طرفی مثبت، سیاست موفقی را در پیش گرفت که شرایط را برای دور ماندن ترکمنستان از معادلات نظامی و امنیتی فراهم ساخت به گونه‌ای که ترکمنستان نه وارد طرح موسوم به مشارکت برای صلح ناتو شد‌ و نه حاضر به همکاری با روسیه در چار‌چوب پیمان امنیت دسته جمعی روسیه و هفت کشور برجای مانده از شوروی شد‌. در عین حال مناسبات سیاسی و اقتصادی خود را هم با آمریکا و متحدانش پیش برد و هم با روسیه و کشورهای مستقل مشترک المنافع در عالی‌ترین سطح ادامه داد.


4 - اولویت دادن به کشورهای همسایه
در این میان ترکمنستان در دوران زمامداری نیازاف عنایت ویژه‌ای به همسایگان نشان می‌داد‌.به گونه‌ای که  علی رغم فشارهای مختلفی که بر روی او بود روابط ترکمنستان با ایران در کلیه زمینه‌های  اقتصادی و سیاسی در سطح قابل قبولی پیش رفت‌. این مسأله بویژه در مورد رژیم حقوقی دریای مازندران بسیار حائز اهمیت بود چرا که ترکمنستان با اتخاذ موضعی واقع بینانه تلاش می‌کرد مانند آذربایجان و قزاقستان  بصورت جداگانه با روسیه وارد معامله نشود بلکه ضمن تاکید بر منافع ملی کشور خود بر ایجاد تفاهمی همه جانبه بین 5 کشور ساحلی  دریای مازندران تاکید داشت‌.


علاوه بر ایران، ترکمنستان با افغانستان و ازبکستان و تاجیکستان نیز روابط گسترده‌ای را در پیش گرفته بود که طرح های متعدد ارسال گاز به افغانستان و از آنجا به پاکستان و دریای‌های آزاد و نیز پروژه ارسال گاز به هند و چین از دیگر طرح‌هایی بود که دنبال می‌شد.


5 - دخالت در امور غیر تخصصی
نیازاف در این سال‌ها به اموری توجه خاص نشان می‌داد که اصولاً همه شعارهای استقلال‌خواهی او را زیر سئوال می‌برد. در دوره‌ای به دندان طلا گذاشتن، گوش کردن به رادیو در اتومبیل گیر می‌داد و در زمانی دیگر  حتی ریش گذاشتن  را برای جوانان ممنوع می‌کرد‌.  حتی کار تا آنجا پیش رفت که کتابخانه‌های عمومی کشور نیز تعطیل شد.

 او در امور اعتقادی مردم نیز با تالیف کتابی تحت عنوان«روح نامه» وارد شد که اساساً نه تخصص آن را داشت و نه برای موقعیت او به عنوان رئیس جمهوری یک کشوری که اکثریت قاطع مردم آن مسلمان بودند ،مناسب بود‌. این کتاب بعنوان یک کتاب اعتقادی در دانشگاه‌ها و مدارس به زور تدریس می‌شد‌. او با آنکه در دوره جوانی در سال‌های حکومت استالین و بعد از آن دیده بود که کتاب‌های مارکس و لنین علی رغم تبلیغات وسیع  چگونه مورد بی توجهی قرار می‌گیرند اما باز هم از همان شیوه‌های زورمدارانه در ترویج تفکراتی که بی شک پس از او  فراموش می شود ،اصرار ورزید‌.


دورنمای آینده
اگرچه هنوز سخن گفتن از ترکمنستان بدون نیاز‌اف قدری زود به نظر می‌رسد ولی بدون شک خبرها حاکی است که نخبگان سیاسی در ترکمنستان تحت رهبری آق مراد رجب اف، رئیس محافظان  نیازاف و قربانعلی وردی محمداف، نخست وزیر و کفیل کنونی ریاست جمهوری که از تبار و بستگان  نیازاف هستند، توانسته‌اند گروه قدرتمند اوزگلدی اتایف، رئیس مجلس را از راه کسب قدرت دور کنند.


بر اساس قانون اساسی ترکمنستان، در نبود رئیس جمهوری وظیفه وی را باید رئیس پارلمان انجام دهد، اما شورای امنیت ترکمنستان دربیانیه‌ای که منتشر کرده،به دلیل اینکه دادستان کل علیه اتایف(رئیس پارلمان )  پرونده دارد، نمی‌تواند کفالت رئیس جمهور پیشین را بر عهده بگیرد. به همین دلیل فعلاً تا پنجم دی ماه که مجلس تکلیف کفیل ریاست جمهوری را برای دو ماه بعد که انتخابات برگزار می‌شود ، روشن می‌کند ؛ قربانعلی وردی محمد‌اف زمام امور را در دست دارد به نظر می‌رسد رقابت برای کسب قدرت در دو ماه آینده ادامه خواهد داشت‌.

اما بدون شک هر کسی به عنوان جانشین نیازاف به قدرت برسد اولاً قدرت و نفوذ او را نخواهد داشت و ثانیا مجبور به انجام اصلاحاتی هر چند تدریجی در نظام سیاسی کشور خواهد شد‌. نکته مهم آن است که در نظام قبیله‌ای و عشیره‌ای سنتی ترکمنستان تنها نفوذ سیاسی و قدرت نظامی تعیین کننده نیست بلکه رئیس جمهور آینده باید بتواند نظر مثبت ریش سفیدان صاحب نفوذ را که از آنها بعنوان رجال در سایه  یاد می شود ،بدست آورد.


برای کشوری مانند ترکمنستان که اکثر جمعیت پنج میلیونی آن در فقر نسبی به سر می‌برند دوره جدیدی آغاز شده است که بدون شک رو به جلو خواهد رفت اما باید دید قدرتهای فرا منطقه‌ای اجازه خواهند داد جریان انتقال قدرت در این کشور به آرامی انجام شود یا آنکه چالش‌های روسیه با آمریکا در آسیای مرکزی مشکلات تازه‌ای را برای این کشور بوجود خواهد آورد‌. لیست بزرگی از مشکلات،  پیش روی رئیس جمهور آینده قرار دارد‌.

بدون شک اگر ترکمنستان بتواند سیاست همگرایی مثبت منطقه‌ای نیازاف را ادامه دهد بهتر می‌تواند بدون درگیر شدن در بازی‌های سیاسی قدرت‌های فرا منطقه‌ای مشکلات را از پیش روی خود بردارد.