راز مانایی این فرهنگ، مردمیبودن آن است که توانسته خود را از خلال مخاطرات و تهدیدها حفظ کند. اما آن طرفتر تهدیدات و دشمنیها برای تاریخ جنگ و دفاعمقدس فراوان است. از تحریفها و سخنان بیپایه ضدانقلاب خارجنشین گرفته تا اپوزیسیون طلبکار داخلی که بهنوعی به فرهنگ متعالی دفاع مقدس و تاریخ آن خدشه وارد میکنند و به طرح شبهات میپردازند.
البته این رفتار مسبوق به سابقه بوده و از مقطع پذیرش قطعنامه تا به امروز اظهارنظرهای غیرکارشناسی از جانب سیاسیون فراوان صورت گرفته است اما تاریخ دفاع مقدس و فرهنگ آن بهواسطه اتکا به مردم در برابر هجمهها مقاومت جدی داشته است.
امسال نگرش به تاریخ جنگ ایران و عراق بهصورت گسترده و فراوان از جانب رسانههای فارسیزبان بیگانه پرداخته شد و به بهانه 31شهریور یعنی آغاز جنگ، این رسانهها به شبههافکنی پرداخته و اتهامات زیادی را متوجه نظام تازهتأسیس در مقطع سال59 تا 67 داشتهاند.
این رسانهها به خیال خود که فکر میکنند خاطرات جنگ درکشورهای دیگر دنیا در موزهها زندانی هستند و اساسا فرهنگ پایداری در زندگی روزمره آنها نقشی ندارد، کوشیدند تا با سوءاستفاده از قدمت 30ساله از آغاز جنگ، تاریخ دفاع مقدس ما را تحریف کنند و بهرغم هزاران سند غیرقابل انکار و اظهار رسمی دبیرکل وقت سازمان ملل مبنی بر آغازگر جنگبودن عراق، رژیم بعث عراق را از حمله به ایران تبرئه کنند. سؤال این است که چرا رسانههای بیگانه و خط تبلیغی و خبری غربی به یکباره هماهنگ به طرح دروغ و اتهامافکنی در مورد اسناد غیرقابل انکار میپردازند؟
مگر چه اتفاقی افتاده که بیبیسی مستند تهیه میکند و رادیو فردا دروغ روایت میکند و صدای آمریکا نیز از منظر کارشناس نماهای خارجنشین به تحریف حقایق میپردازد؟واقع این است که بهرغم فعالیتهای انجامشده هنوز کار جدی در خصوص انتقال تاریخ و فرهنگ دفاع مقدس به متن جامعه انجام نشده و بسیاری از نسل دوم و سوم ما با معارف و ذخایر 30ساله گذشته خود بیگانه هستند.
هنوز هستند بسیاری که از شکست حصر آبادان، آزادی بستان، فتح خرمشهر و فتح فاو و فتح مهران و عملیات مرصاد اطلاعی ندارند اما از نبرد استالینگراد و تقسیم پروس و کنگره وین و اشغال لهستان به خوبی اطلاع دارند. هنوز هستند افرادی در ایران که بمباران هوایی لندن توسط نازیها را در جنگ جهانی دوم از خلال داستانوارهها در ذهن خود بهیاد دارند اما از موشکباران دزفول و بمباران بسیاری از شهرهای وطنمان و مقاومت دلیرانه مردم بیپناه و مظلوم آن اطلاعی ندارند.
در این شرایط است که بوقهای تبلیغی دستبهکار میشوند و به تحریف تاریخ دست میزنند؛ چرا که میبینند دستگاههای مسئول در گیر و دار بوروکراسی هستند و سرگرم فرعیات ولی خوشبختانه قاطبه و متن مردم در ذهن تاریخی و عواطف سرشار خود این حماسهها را ضبط کردهاند. تا دیر نشده باید گام جدی برای ترویج فرهنگ دفاع مقدس برداریم و بپذیریم که دستگاههای مسئول از مردم عقبتر هستند و باید از مرحله احساسات فراتر رفت و فرهنگ پایداری را در متن زندگی اجتماعی خود دید غافل از آنکه هنوز عدهای درگیر عواطفاند.