بهرهوری، مقولهای جامع و موثر در نظر گرفته میشود که باید به صورت یک فرهنگ، تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی را در خانواده، مکانهای کسب و کار، تحصیل و... دربرگیرد.
در واقع توسعه وقتی حاصل میشود که از منابع موجود حداکثر بهرهبرداری صورت گیرد، در چنین وضعیتی جامعه از تمام فرصتهای ایجاد شده، با کمترین امکانات بیشترین استفاده را میکند.
حسن میناییرسا، کارشناس برنامهریزی میگوید: «بهرهوری، استفاده درست از فرصتها، امکانات، قابلیتها و نیروهاست، که با توجه به حرکت روبه رشد جامعه ایرانی به سمت توسعه و ترقی، لازم است، برنامهها و شیوههای اصولی بهرهوری به تمام افراد جامعه آموزش داده شود. یک زن خانهدار،یک جوان، کارگر،مهندس، مدیر و به طور کلی تکتک اقشار مختلف جامعه باید یاد بگیرند که چگونه از فرصتهای موجود بهترین استفاده را بنمایند.»
او اضافه میکند:«یک برنامهریزی درست باعث کاهش اتلاف وقت، انرژی و هزینه میشود و متعاقب آن راندمان و بازده کاری بالا میرود. متاسفانه برنامهریزی به عنوان یکی از پایههای اصلی بهرهوری کمتر مورد توجه قرار میگیرد، در حالی که با استفاده از آن میتوان در اکثر شرایط زندگی اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی به موفقیتهای زیادی رسید.»
افزایش مهارتها، آموزش و بهرهگیری از تجربههای دیگران، برنامهریزی و میل به پیشرفت از عوامل موثر بهرهوری هستند. اما باید پرسید، چرا در کشور ما بازده کاری پایین است. یا به زبان سادهتر، چرا کارمندان و کارگران ایرانی با کار زیاد و صرف انرژی مضاعف به هدفهای دلخواه نمیرسند.
علی رسولی، دبیر آموزش و پرورش میگوید: «عشق به کار و رضایت از شغل از مهمترین ارکان بهرهوری در جامعه است. وقتی یک معلم از نظر مالی تامین نباشد، علاقه خود را نسبت به شغلش از دست میدهد. در این صورت با اینکه از صبح تا ظهر مشغول تدریس است اما کارش بازده لازم را ندارد.»
او ادامه میدهد:«به دنبال رفع نیازها، ایجاد علاقه ورضایت، بالا رفتن راندمان کاری قرار دارد. چطور ما میتوانیم از کارمندانی که دارای دو شغل هستند، انتظار کار مثبت آن هم در سطح عالی داشته باشیم. آمارها نشان میدهند افرادی که دارای دو شغل هستند، هرگز نمیتوانند، در کارهایشان به صورت ایدهآل موفق شوند، چون انرژی آنها به جای اینکه در یک نقطه تخلیه شود در دو جا صرف میشود و این باعث افت بهرهوری است.»
به عقیده کارشناسان بهرهوری با ماهیت و روند توسعه فرهنگ هر جامعهای رابطه مستقیم دارد و با بالا رفتن بهرهوری، فرهنگ جامعه نیز شکوفا میشود.
مدیریت اصولی میتواند در افزایش بهرهوری کمک موثری باشد. صحیح چیده نشدن مهرههای مدیریتی در کشور ما یکی از عوامل افت کاری و پایین آمدن بهرهوری است. اگر ما بخواهیم با فشار یا زور بازده کاری را بالا ببریم، نتیجه حاصله عکس خواهد شد، وقتی اهداف یک سازمان برای کارکنانش مشخص نشود، کارکنان در تصمیمگیریها دخالت نمیکنند و احساس مسئولیت پایین میآید.
در این نظام فرهنگ خوش خدمتی و چاپلوسی افزایش مییابد و سرپرست به جای بالا بردن سطح کیفی و کمی کار به دنبال گزینش افرادی مطابق میل خود میگردد.
در هر سازمان یا نظامی در درجه اول باید کارکنان در تمام سطوح احساس مسئولیت کنند. با مشخص شدن اهداف و مسئولیتپذیری، آموزش، اختراع و نوآوری زیاد و مشارکت به عنوان یک ارزش در جامعه مطرح میشود، در این حرکت فرد ناخواسته در خانواده نیز احساس مسئولیت میکند و بهرهوری از حالت جمعی و اجتماعی، در زندگی فردی و شخصی نیز ارتقا مییابد.
نقش خانواده در آموزش بهرهوری به صورت یک فرهنگ در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی افراد بسیار حائز اهمیت است.
خانواده به عنوان کوچکترین و بنیادیترین واحد اجتماعی، زمینههای ذهنی و عاطفی انسانها را که بر کار آنها تاثیر اساسی دارد پرورش میدهد.
ایجاد فرهنگ بهرهوری به صورتی که ضامن تداوم و ارتقای آن باشد، نیازمند توجه عمیق در زمینه تعلیم و تربیت و آموزش بهینه فرزندان در خانواده است. این روش میتواند مقدمهای باشد تا به مرور زمان بهرهوری را به صورت یک نگرش و فرهنگ عمومی درآورد.
خانمزاهدی، خانهدار، بهرهوری را در استفاده صحیح از اسباب و وسایل و مصرف درست کالاها میداند و میگوید: «حتما نباید چیزی تولید بشود یا وسیلهای اختراع بشود، بلکه مصرف درست نیز نوعی بهرهوری به شمار میآید. وقتی در زندگی اسراف نباشد و هر وسیلهای به اندازه عمری که برای آن مشخص شده است، مورد استفاده قرار گیرد به اقتصاد خانواده و جامعه کمک میشود.»
علی عربلو نیز آموزش و دادن اطلاعات را در بالا بردن بهرهوری موثر میداند و میگوید:«بسیاری از افراد با شنیدن کلمه بهرهوری به فکر صنایع بزرگ با کارهای عظیم میافتند، ولی با آشنا کردن و ارائه اطلاعات باید به مردم آموزش داد که بهرهوری در خانه، خانواده، محیط کار و حتی کارهای شخصی نیز اهمیت دارد. هنوز خیلی از افراد نمیدانند که چگونه از وقت خود به بهترین صورت استفاده کنند یا نوع بهرهگیری از امکانات پیرامون خود را آموزش ندیدهاند.»
او با این توضیح که بیش از 10سال در کشور ژاپن مشغول به کار بوده است ادامه میدهد:«شعار اول ژاپنیها این است که بتوانند با دست خالی به تولید بپردازند. آنها به علم ، تکنولوژی یا وسایل اطراف خود بسنده نمیکنند و اعتقاد دارند باید طوری آموزش ببینند که در صورت نبود این امکانات نیز بتوانند روی پای خود بایستند و به خود متکی باشند. اما متأسفانه در ایران با وجود این همه امکانات هنوز آموزشی در جهت استفاده درست از آنها ارائه نشده است و اگر هم آموزشی هست به صورت ثابت و در جا است و تغییر یا پیشرفتی در آن به چشم نمیخورد.»
به راستی باید از خود پرسید آیا تاکنون در خرید، مصرف، انرژی و حتی برنامهریزیهای خود دقت و توجه لازم را کردهایم؟!
با نگاهی به نوع مصرف در زندگی روزمره افراد میتوان به این حقیقت پی برد که بهرهوری در زندگی ما بسیار کمرنگ است.
اتلاف وقت در صف اتوبوسها، آگاه نبودن از مسئولیتهای کاری، مصرف بیرویه انرژی، اسراف آب، نان و موادغذایی دیگر، ایجاد ترافیک با رفتارهای نادرست و غیر اجتماعی و هزاران نمونه دیگر که هر روز با آنها در ارتباطیم جزو ناآگاهیهای ما به شمار میآیند. انسانها در تمام طول تاریخ درصدد کسب حداکثر سود بودهاند و هرگز نمیتوان کسی را یافت که از ضرر راضی باشد.
میتوان با آشنا کردن خانوادهها با شیوههای رسیدن به بهرهوری و ارتقای آن در مدارس، در نهایت جامعهای آگاه با اصول بهرهوری پرورش داد.
رحمانی، مسئول یکی از کارگاههای تولیدی میگوید:«کسی از کسی بازخواست نمیکند اگر به کسی مسئولیتی دادند باید از او کار بخواهند. وقتی افراد را به حال خود رها کنند، این وضع پیش میآید، فرق نمیکند، از یک کارگر ساده تا یک مدیر ارشد، باید در مقابل کارشان بازخواست شوند، فقط در این صورت است که بازده کار بالا میرود، چون اشخاص در مقابل کارهایشان پاسخگو خواهند بود.»بهبود و افزایش بهرهوری نیاز به برنامه و آموزش همهجانبه دارد.