محمد منتظری: چند روز پیش، مشاور نورسلطان نظربایف، رئیس‌جمهوری قزاقستان اعلام کرد که این امکان وجود دارد که نظربایف، بار دیگر در سال2012 برای کسب پست ریاست‌جمهوری قزاقستان تلاش کند.


بیش از یک سال است که شایعاتی در خصوص کناره‌گیری نظربایف 70ساله تا پایان سال2010 نقل محافل سیاسی در آستانه بوده و همین مسئله موجب شده است تا گروه‌های مختلف سیاسی رقابت میان یکدیگر را برای به دست گرفتن قدرت بیشتر در دوران پس از نظربایف آغاز کنند. اکنون اما اینگونه به‌نظر می‌رسد که نظربایف تصمیم گرفته است همچنان پشت میز کارش در دفتر ریاست‌جمهوری بنشیند و به این رقابت‌های سیاسی خاتمه دهد.

نظربایف که از سال 1989 تاکنون ریاست‌جمهوری قزاقستان را در اختیار دارد، به نوعی رکورد طولانی‌ترین زمامداری در جمهوری‌های تازه‌استقلال یافته را نیز به خود اختصاص داده است. البته اخیرا اوضاع سلامتی‌‌اش چندان مناسب نیست و تاکنون هم مدت 11سال بیشتر از میانگین طول عمر مردان قزاق عمر کرده است.

شایعات مربوط به کناره گیری نظربایف از قدرت از سال 2009 بر سر زبان‌ها افتاد؛ چه اینکه در سال2012 دوران ریاست ‌جمهوری‌‌اش به پایان می‌رسد و بسیاری از تحلیل‌گران و مقامات دولتی قزاقستان با توجه به وضعیت سلامتی نظربایف پیش‌بینی کرده بودند که او بار دیگر به قدرت باز نخواهد گشت. مسئله دیگری که این ظن و گمان را شدت بخشید، اقدامی بود که پارلمان قزاقستان انجام داد.

پارلمان این کشور در ماه ژوئن در بیانیه‌ای نظربایف را «رهبر ملت» و «رئیس‌جمهور همه اعصار» نام نهاد، بنابراین می‌توان گفت که نظربایف با کسب این القاب و اسامی در قزاقستان به یک اسطوره و مقامی فراتر از قانون تبدیل می‌شود و این اجازه را خواهد یافت که حتی اگر به‌عنوان رئیس‌جمهور هم در مسند قدرت نباشد، باز هم در تمامی امور داخلی و خارجی کشور اظهار نظر کرده و اراده خود را به پیش ببرد.

اما از زمانی که شایعات کناره‌گیری نظربایف از قدرت ایجاد شد، 2مشکل نیز سر برآورد؛ نخست اینکه نظربایف برنامه‌ای برای جانشینی‌‌اش در نظر نگرفته بود. اگرچه در ظاهر مردم قزاقستان خودشان مقامات دولتی را انتخاب می‌کنند اما در عمل، این مقامات به دقت از سوی دستگاه‌های نظارتی و مصلحت‌اندیش دست‌چین شده و برای رأی گیری به مردم معرفی می‌شوند. البته این رویکرد و روش در کشورهای دیگر آسیای‌مرکزی نظیر ترکمنستان نیز مرسوم است و به اجرا درمی‌آید.

از سوی دیگر پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نظربایف همانند شاهان قدیم، تصمیم گرفت تا با فراهم کردن مقدمات لازم برای ازدواج 3دخترش با خانواده‌های چهره‌های قدرتمند در آسیای مرکزی، امپراتوری خود را در این منطقه بیمه کند. اما این طرح او به هیچ نتیجه‌ای نرسید چراکه بی‌ثباتی و رقابت، همواره 2ویژگی اساسی کشورهای آسیای مرکزی بوده است.

البته در خلال چند سال اخیر اما این فرضیه مطرح شد که داریگا، دختر نظربایف یا نورعلی، نوه او می‌توانند سکان رهبری قزاقستان را در دست بگیرند. اما رقابت‌ها و حسادت‌های سیاسی درون خانواده نظربایف که خصوصا از سوی داماد نظربایف اعمال می‌شد، او را بر آن داشت تا از طرح خود دست بکشد و ایده جانشینی موروثی را به فراموشی بسپارد.

اما مشکل دومی که نظربایف با آن روبه‌روست شایعات مربوط به کناره گیری او و احتمال موروثی شدن قدرت است، به این ترتیب درگیری‌ها و رقابت‌های سیاسی در دولت قزاقستان و در میان گروه‌های اصلی قدرت برای مدت زمان یک سال آغاز شده است. گروه‌های اصلی قدرت در قزاقستان که اکنون به‌دنبال قدرت بیشتر، پول و کنترل هستند را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد؛ نخست حلقه‌های امنیتی قزاقستان که مهم‌ترین آنها کمیته امنیت ملی و شورای امنیت کشور هستند. دوم حلقه‌هایی هستند که منابع انرژی قزاقستان را در دست دارند. تیمور کالیبایف و ماریم ماسیموف، داماد و نخست‌وزیر نظربایف در رأس این حلقه قرار دارند. سوم اعضای خانواده داریگا، دختر و نورعلی، نوه نظربایف و چهارم فردی به نام کلیمبتوف، رئیس بنیاد قدرتمند اسمورک کاژنیا که 70درصد از اقتصاد قزاقستان در ید قدرت اوست.

رقابت سیاسی میان گروه‌هایی که ذکر شد موجب به وجود‌آمدن شکاف میان بخش‌های امنیتی کشور، دستگیر شدن برخی از سیاستمداران و هدررفتن سرمایه‌گذاری‌ها در بخش انرژی شده است. به‌علاوه، این رقابت موجب شده است که همه حلقه‌هایی که ذکر شد به انباشته کردن سرمایه‌های دولتی بپردازند تا بتوانند به‌موقع و در بحبوحه بحران جانشینی، از آنها به نفع خود استفاده کنند. اما نظربایف برای مقابله با چنین روندی سرویس‌های امنیتی را پاکسازی کرده، مقامات عالی رتبه دولتی را مورد توبیخ خود قرار داده و اعضای خانواده خود را به‌آرامش دعوت کرده و به آنها اخطار داد. برخی از منابع خبری نیز از پاکسازی‌هایی که نظربایف قصد دارد به زودی در دولت انجام دهد خبر داده‌اند و شاید نخست‌وزیر و حتی رئیس بنیاد اقتصادی کاژنیا از جمله افراد مد نظر نظربایف برای پاکسازی باشند.

نکته دیگری هم که قابل توجه است اینکه شاید خبر باقی ماندن نظربایف در قدرت، خود شایعه‌ای باشد تا نظربایف بتواند در سایه این شایعه طرح خود را برای انتخاب جانشین به‌صورت تمام و کمال به اجرا بگذارد. کهولت سن و بیماری او صحت این فرضیه را شدت می‌بخشد، چه اینکه بعید است که سن نظربایف تا انتخابات ریاست ‌جمهوری بعدی که در سال2017 برگزار می‌شود، قد بدهد.

از سوی دیگر، روسیه هم در نمایشنامه انتخاب جانشین برای نظربایف نقش مهمی بر عهده دارد. قزاقستان و روسیه در خلال چند ساله اخیر روابط نزدیکی با یکدیگر داشته‌اند. توافقات نظامی دوجانبه و همچنین برخی توافقات اقتصادی میان روسیه و قزاقستان نشانه‌ای از این مدعاست. از سوی دیگر نظربایف هرگز وفاداری خود به مسکو را پنهان نکرده است و حتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تلاش بسیاری کرد تا قزاقستان به روسیه بپیوندد.

از سوی دیگر با در نظر گرفتن منابع انرژی سرشاری که قزاقستان در اختیار دارد، برای روسیه بسیار حائز اهمیت است که قزاقستان را تحت کنترل خود داشته باشد و مسلما روسیه برای حفظ موقعیت خود در قزاقستان اجازه نخواهد داد که درگیری‌های سیاسی داخلی بر سر قدرت، موقعیت قزاقستان را به گونه‌ای رقم بزند که دیگر قدرت مترصد فرصت در آسیای مرکزی، یعنی چین، چشم طمع به قزاقستان بدوزد.

خبرهایی که در رسانه‌های روسی نظیر مسکونیوز، اینترفاکس و نووستی منتشر می‌شود خود نشان دهنده نگرانی مسکو از بحران جانشینی نظربایف است. در واقع مسکو از رویکرد رهبران آینده قزاقستان نگران است. بنابراین این امکان نیز وجود دارد که تصمیم نظربایف برای باقی‌ماندن در قدرت برای مدت زمان بیشتر، با مشورت مسکو و با اشاره مسکو اتخاذ شده باشد. شاید مسکو به‌دنبال ارائه مشورتی نو و جدید به‌نظربایف در خصوص جانشینی‌‌اش است.