آرش نهاوندی: کریستین کاندلباوئر اتریشی 5سال پس از آنکه دو دستش را در یک حادثه رانندگی از دست داد توانسته با دستان روباتیکی که توسط مغز کنترل می‌شد بخش عمده‌ای از کارهای خود از جمله رانندگی را انجام دهد و به استقلالی نسبی در زندگی دست یابد.

او توانسته بود با اتکا به 2دست روباتیک خود (موسوم به بیونیک یا LIMB) گواهینامه رانندگی بگیرد، اما همه این تلاش‌ها در نهایت در سن 22سالگی در یک تصادف دردناک به پایان رسید.کریستین کاندلباوئر که مدتی بود امیدهای بیشتری برای ادامه حیات به دست آورده بود بر اثر جراحات ناشی از تصادف خودرویش با درخت درگذشت تا نخستین فرد استفاده‌‌کننده از دستان روباتیکی باشد که در جریان حادثه رانندگی جان خود را از دست می‌دهد.

هفته گذشته وی در حال رانندگی کنترل خود را از دست داد، از جاده منحرف شد و در اثر برخورد با یک درخت دچار مرگ مغزی شد و جان خود را از دست داد.

پلیس درخصوص علل این حادثه منجر به مرگ توضیح داد که دانستن اینکه آیا تصادف در اثر مشکل کنترل اندام‌های مصنوعی جوان بوده یا خیر غیرممکن است.

او 2روز پیش از مرگش در وب‌سایت خود نوشته بود که برای دیگران زندگی نکن و تنها برای خود زندگی کن.
اتو بوک از مؤسسه تولیدات‌بهداشتی جی‌ام اچ که تولید‌کننده این نوع پروتز بسیار پیشرفته موسوم به دستان بیونیک یا LIMB است، می‌گوید: کاندلباوئر نخستین کسی بود که در خارج از آمریکا از تکنولوژی نوین پزشکی دستان روباتیک استفاده می‌کرد. دستان روباتیک وی با شناسایی علائمی که از مغز کاندلباوئر می‌رسید حرکت می‌کردند.

با نصب یک پروتز عادی در دست راست کاندلباوئر و یک پروتز بسیار پیشرفته در دست چپش که در آن از تکنولوژی برتر استفاده شده بود او قادر شده بود تا حدود زیادی زندگی عادی خود را ادامه دهد و در یک مکانیکی برای خود شغلی دست و پا کند و در امتحان کسب گواهینامه رانندگی با وجود داشتن 2دست مصنوعی در سال 2009 موفق شود.

دست چپ وی در حقیقت یک روبات فلزی مجهزبه تعداد زیادی سیم، ریز‌تراشه و شارژ باتری بود. این پروتز قادر بود به‌طور شگفت‌انگیزی عملکردهای یک دست طبیعی را انجام دهد.

او در آن زمان گفته بود با اتکا به پروتزهایی که از طریق مغز کنترل می‌شوند توانسته است مانند گذشته مستقل عمل کند و تا حدود زیادی اعتماد به‌نفس خود را به دست آورد.

این جوان در سپتامبر 2005 زمانی که 17 سال داشت و یک کارآموز مکانیکی بود تحت یک شوک الکتریکی 20 هزار ولتی قرار گرفت و هر دو دست خود را از دست داد. شوک احساسی ناشی از این قطع عضو زندگی وی را مختل کرد تا اینکه در سال 2007 و با توسعه علم مهندسی پزشکی، وی دو اندام روباتیک پیشرفته را جایگزین دست‌های واقعی خود کرد.

ابرفناوری دست بیونیک

دست بیونیک که آن را از مظاهر ابرفناوری به شمار می‌آورند به سیستم چند مفصلی مجهز است. به بیانی دیگر هر یک از انگشت‌های این دست به موتورهای مجزایی مجهز هستند.

دست‌های مصنوعی رایج عموما شکلی چنگک مانند داشته و به انجام فعالیت‌هایی مانند باز و بسته شدن انگشت‌ها محدود هستند. اما دست LIMB از توانایی‌های بیشتری مانند توانایی گرفتن و حرکت دادن اجسام باریک برخوردار است. این دست همچنین توانایی گرفتن اجسامی بزرگ‌تر مانند یک لیوان بزرگ را نیز دارد.

تحقیقات روی این دست مصنوعی از دهه ۱۹۶۰ و در سیستم سلامت ملی در انگلیس آغاز شد. در نهایت محققان موفق شدند در دهه اول قرن حاضر نخستین دست مصنوعی بیونیک پیشرفته را تولید کنند.

به گفته مسئولان شرکت لیوینگستون- که یکی از نخستین تولید‌کنندگان این دستان فوق‌پیشرفته مصنوعی محسوب می‌شود- دست بیونیک که تولید آن ۲۰ سال به طول انجامید، دارای ۵انگشت بوده که هر یک قادر به حرکت جداگانه است. این خصوصیت حرکات دست را روان‌تر و طبیعی‌تر کرده و در مقایسه با نمونه‌های قبلی که حرکات آنها تنها به باز و بسته شدن دست محدود می‌شد، از عملکرد بهتری برخوردار است.

LIMB دارای توانایی‌های بی‌شماری است؛ برای مثال دارای گیرنده‌های مخصوص نگهداری اجسام بسیار باریک و همچنین اجسام بزرگ است.

بدنه این ابزار از پلاستیک مقاوم تولیدشده و به‌دلیل سهل بودن جداکردن قطعات آن از یکدیگر، تعمیر آن نیز آسان‌تر خواهد بود. این در حالی است که دست‌های مصنوعی رایج درصورت بروز نقص به حداقل یک هفته زمان برای تعمیر نیاز دارند و این به آن معنی است که فرد معلول بدون امکان استفاده از دست مصنوعی در این زمان باید در انتظار تعمیر دست خود باقی بماند.

معمولاً در گذشته در طراحی دست مصنوعی از آرنج به پایین سعی می‌کردند که از عضلات بازو برای فرمان‌های کنترلی دست مصنوعی استفاده کنند و این غالباً برای افراد مشکل بود زیرا برای هر حرکت باید کلی تمرکز می‌کردند تا با عضلات بازو علائمی را تولید کنند که بتواند دست مصنوعی را به حرکت درست وادارد. اما نکته در این است که شخص دیگر عضلات دست را ندارد و در نتیجه برای هر حرکت کوچک می‌بایست که کلی تمرکز کند تا توسط عضلات بازو (بایسپس و ترایسپس) علائمی مناسب حرکت دست مصنوعی تولید کند. این یعنی در واقع مغز می‌بایستی از نو برنامه‌ریزی بشود. طبیعتاً بچه‌ها سریع‌تر با دست مصنوعی کنار می‌آیند اما برای بزرگسالان امر به‌مراتب مشکل‌تر است. برای همین بزرگسالان از دست مصنوعی غالباً فقط به‌عنوان تزئینی استفاده می‌کنند.

اما در طراحی جدید یک واسطه بین مغز و دست مصنوعی برداشته شده است. در این مدل رگ عصبی‌ را که هنوز در بازوی شخص بعد از قطع عضو مانده است به عضله قفسه سینه متصل می‌کنندو هر وقت مغز فرمان حرکت دست را می‌دهد، عضله سینه منقبض شده و آن علائم توسط الکترودهایی در سطح پوست به دست مصنوعی انتقال پیدا می‌کند و باعث حرکت آن می‌شود.