این مدارک جعلی از یک «لپتاپ» سرقت شده از سوی یک منبع ناشناخته به اداره اطلاعات آمریکا در سال2004 ارائه شده و شامل یک رشته طراحیها از یک موشک در حال بازگشت به زمین است. علاوه بر آن، طراحیهایی نیز که مربوط به موشکهای دیگر است در این مدارک جعلی دیده میشود. در گزارشهایی یکی پس از دیگری، آژانس، ایران را متهم کرده که نسبت به این موضوع همکاری لازم را نمیکند و از اینرو آژانس نمیتواند محقق سازد که این پژوهشهای موادهستهای مقاصد نظامی را در پی دارد یا اینکه به گونهای دیگر است. این موضوع در سیاست آمریکا نسبت به ایران تاثیر بسیار گذاشته است.
دولت اوباما میگوید که هیچگونه مذاکرات دیپلماتیک با ایران ممکن نیست مگر آنکه این کشور آژانس را کاملا قانع کند که ادعاها حاکی از وجود یک برنامه سری سلاحهای هستهای ایران نادرست است. در همین حال همه مدارک در دسترس فعلی ثابت میکند که آنها به کلی ساختگی و کاملا جعلی هستند. این موضوع، ساختگی بودن فرضیات در مورد یک برنامه هستهای نظامی را کاملا برملا ساخت و همه استدلالهای دولتهای غربی را زیر سؤال برد.
طراحیهای موشک جنگی ایران که به گفته آژانس بیانگر قصد این کشور در جفت وجور کردن آن با کلاهک هستهای بود، در واقع طرح موشکیای را نشان میدهد که روشن شده ایران- در زمان کشیده شدن طرحها- آن را به نیت طراحی یک مدل پیشرفتهتر ساخته است. همه کسانی که ایران را متهم به برنامه هستهای نظامی کردند در خفا میدانستند که استدلالهای آنان بیاساس است.
از جمله هاینونن- رئیس سابق بخش ایمنی آژانس- که موضوع مدارک سری از سال 2005 تا 2010 را بررسی کرده است درمصاحبهاش با سایت آمریکایی حقیقت آشکارنتوانسته هیچ دلیلی برای این تناقض آشکار بیاورد. وی اکنون در دانشگاه هاروارد است. وی پس از آشکارشدن جعلی بودن مدارک دیگر سخنی از یک برنامه هستهای نظامی به میان نیاورد. حال که حقیقت جعلی بودن مدارک فوق آشکار شده، ستون مرکزی اتهامات غرب برضدایران زیر سؤال رفته است. از آن گذشته، سوالات بنیادین فراوانی درباره سوءمدیریت در آژانس مطرح شده و نقش آمریکا و متحدانش یعنی کشورهای کلیدی اروپا هرچه بیشتر روشن شده است. سوءمدیریتی که ایران بارها آن را تذکر داده و آژانس را به یکسونگری متهم کرده است اکنون به نظر کاملا منطقی به نظر میآید.
موشک اشتباهی و نبود مدارک انفجار قوی
«مدارک لپ تاپ» دزدیشده و جعلی نشان میدهد که ایرانیها سرگرم طراحی موشک هستند؛ موضوعی که ایران آن را بارها اعلام کرده است. طراح جاعل نمیتوانسته اطلاع داشته باشد که ایران طرح موشک(شهاب-3) را به نفع موشک پیشرفتهتر (قدر-1) در اواسط آگوست 2004 کنار گذاشته و رها کرده است. در ضمن، پس از بررسیهای دقیق آژانس از سایتهای هستهای ایران، هیچگونه مدرکی بهنفع انفجار قوی ادعاشده بهدست نیامده است. این خود دومین تناقض آشکار در مدارک لپتاپ است که هاینونن ارائه کرده بود.
شکاکیت و مقاومت در آژانس
در پشت صحنه، هاینونن و محمد البرادعی که در آن زمان مدیرکل آژانس بود، درگیر نبرد سختی بودند. البرادعی در راست و درستی مدارک لپ تاپ شک داشت و هرگونه تایید رسمی آنها را رد میکرد.تقریباً پایان سال2008، هاینونن از البرادعی خواست که انتشار گزارش ارزشیابی مثبتبخش خودش را از مدارک سری در آژانس تایید کند؛ کاری که البرادعی به علت تناقض در اطلاعات ارائه شده نپذیرفت.
در گزارش وی، نتیجهگیریشده بود: ایران پژوهشهایی در زمینه توسعه برنامه هستهای صلحآمیز بهعمل آورده و هاینونن حدس زده بود که این عملیات ادامه خواهد یافت؛ اما البرادعی آن را رد کرد. در آگوست2009، دیپلماتهایی از انگلیس، فرانسه و آلمان نظر هاینونن را به خبرگزاریهای رویترز و آسوشیتدپرس انتقال دادند و گفتند: حدود یک سال است که البرادعی گزارش مدارک «باورکردنی» کار سری ایران روی سلاحهای هستهای را پیش خود نگه داشته و مسکوت گذاشته است.البرادعی در اول اکتبر 2009 در مصاحبهای پاسخ داد: «آژانس هیچگونه قضاوتی درباره اینکه آیا ایران حتی مطالعاتی در زمینه سلاحسازی انجام داده باشد، نمیکند زیرا هنوز سؤال اصلی، راستی و درستی مدارک لپتاپ است.» البرادعی تمام مدارک بهدست آمده از لپتاپ را غیرقابل ارزشگذاری میدانست.
نقش رژیم صهیونیستی
اصل و ریشه مدارک لپتاپ شاید هیچگاه روشن نشود اما مدارک گردآوریشده اشاره به رژیم صهیونیستی بهعنوان منبع دارد. حتی در سال1995 که حدود 10سال پیش از این ماجراست، یعقوب آمیدرور- رئیس بخش پژوهشها و ارزشیابی اطلاعات نظامی نیروهای دفاعی تل آویو- کوشش بیهودهای کرد تا همتایان آمریکایی خود را قانع کند که ایران قصد دارد یک قدرت هستهای شود.
در سالهای 2003 و 2004 گزارشهای موساد (سازمان بینالمللی اطلاعات رژیم صهیونیستی) درباره برنامه هستهای ایران از نظر مأموران سیا (سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا)بهعنوان کوششی برای فشار آوردن به دولت بوش بهمنظور درنظر گرفتن حمله نظامی به سایتهای هستهای ایران تلقی شد. این موضوع را سرویس خبری هواداران رژیم صهیونیستی بهنقل از منابع خودشان فاش کردهاست؛ موضوعی که بهنظر میرسید بیشتر برای فشار بر ایران مطرح میشود و حتی رژیم صهیونیستی واقف بود که چنین حملهای پیامدهای بسیار خطرناکی برای رژیم صهیونیستی و همپیمانانش دارد.
تفکر دوباره در مورد ایران
پس از آنکه مدارک سریایکه قرار بود ایران را محکوم کند بهعنوان جعلیات و اسناد ساختگی شناخته شد و مقصرش رژیم صهیونیستی بود، هیچ مبنا و پایهای برای سیاست آمریکا در فشار آوردن به ایران برای توقف کامل غنیسازی اورانیوم وجود ندارد و هیچ دلیلی نیست که ایران درباره مدارک لپتاپ توضیح دهد؛ یعنی توضیحی که شرایط مذاکرات آینده آمریکا- ایران را تعیین کند.
پوشش خبری مدارک سری ادعاشده طی چند سال اخیر حتی موضوعی دیگر را به غلط در ذهن عموم نشانده که گفتمان محافل عمومی را در این موضوع تغییر داده است.
چیزی که کاملا به فراموشی سپرده شده، این است که نیت واقعی ایران برای داشتن برنامه هستهای احتمالا پیوستن به کلوپ کشورهای دارای قابلیت هستهای صلحآمیز است که وزنه سیاسی ایران را ارتقا داده و میتواند برگ برندهای در گفتوگوهایی باشد که در آینده برنامهریزی شده است.این موضوع به ما میگوید که هم امکان و هم نیاز به کاوشگری جدی در زمینه یافتن یک راهحل دیپلماتیک برای طیف بزرگی از موضوعاتی که 2کشور را از هم جدا کرده و تفرقهایکه انداخته، وجود دارد و باید به انجام برسد. علاوه بر آن نباید دولتهای غربی تحت نفوذ لابیهای ضدایرانی به دنبال مدارکی باشند که پس از مدتی جعلیبودن آنها آشکار شود و همه استدلالهای پیشین آنان را زیر سؤال ببرد.
ترجمه و تدوین: دکتر سیدسعید علوی نائینی