داریوش غفاری: الیاس نادران از نمایندگان مجلس هفتم است که در لیست ائتلاف آبادگران ایران اسلامی در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی به مجلس راه یافت.

وی همواره یکی از نیروهای موثر در اصولگرایان مجلس بوده که بیشتر در بخش اقتصادی مجلس هفتم نظرات کارشناسانه متعددی ارایه کرده است.

نادران علیرغم اینکه عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی است  اما همیشه رویه ای مستقل و منتقدانه نسبت به رفتار اصولگرایان از جمله عملکرد دولت داشته است گر چه در زمان مقتضی حمایت های خود را نیز از جنبه های مثبت عملکردی دولت داشته است.
نادران معتقد است که اصولگرایان نیاز به یک بازبینی منطقی در شیوه های خود دارند تا بتوانند در آینده به طور منسجم تر عمل کنند.

وی بر این مساله تاکید دارد که اصولگرایان باید اختلاف نظرات جزیی را کنار گذاشته و منطقی رفتاری را تعریف کنند و همه به منشور اصولگرایی و منطق رفتار اصولگرایی مقید و پایبند باشند و بر این اساس کار به پیش برود.

  • چه عاملی را در حضور با انگیزه و گسترده مردم علیرغم بیشتر پیش بینی‌ها حتی پیش بینی برخی مسئولان مؤثر می‌دانید؟

- مردم ایران همیشه شگفتی آفرین بوده اند. در انتخابات 24آذر نیز مجموعه عواملی در این مساله اثرگذار بود که حضور پررنگ تری در این انتخابات داشته باشند. از جمله عوامل حضور گسترده مردم در انتخابات 24 آذر را می‌توان عوامل خارجی دانست که شرایط هسته ای و چالش های بین‌المللی در آن دخیل بوده است.

 اصرار رسانه های وابسته به استکبار برای عدم حضور مردم و مأیوس کردن آنها از اثرگذاری در انتخابات حساسیت مردم را نسبت به امر انتخابات تحریک کرد و بنا به رویه ای که تا کنون بوده که هر وقت آنها بیشتر اصرار می کردند مردم بیشتر حضور می یافتند این بار نیز مردم شگفتی را خلق کردند. در بعد مسایل داخلی عوامل متعددی موثر بوده است.

 اولاً تأکید مقام معظم رهبری بر حضور پررنگ مردم در مقاطع مختلف، دیگر همزمانی انتخابات خبرگان و شورای شهر یعنی همان تجمیع انتخابات که از قبل هم پیش‌بینی می‌شد که هم افزایی ایجاد کند و علاقمندان بر هر یک از این دو انتخابات را به پای صندوق‌ها بکشاند.

علاوه بر این مسایل به اعتقاد من عملکرد مثبت شوراهای دوم شهر و اینکه مردم خود را در ازای انتخاب مسئولانی که مدیریت شهر را بر عهده گیرند موثر دیدند.  البته تلاش های رسانه های جمعی و تدابیری که برای تهییج مردم برای ورود به عرصه انتخابات تدارک دیده شده بود از جمله تبیین جایگاه شوراها و خبرگان رهبری و برخوردهای مثبتی که صورت گرفت و تا حدودی عدم برخورد سیاسی و جناحی دستگاه های اجرایی و نظارتی در حضور گسترده مردم موثر بوده است.

  •  غیر از حضور گسترده  که مردم در این انتخابات رویکرد متفاوتی را نیز به نمایش گذاشتند. همین که ترکیب شورای شهر تهران یک دست نبوده و ترکیبی تقریبا ائتلافی بوده است؟ چگونه می‌توان این رویکرد را ارزیابی کرد؟

- البته در سطح شهرستانها این مسایل کمتر دیده شده است. آنچه بیشتر از همه  نمود پررنگی پیدا کرده است انتخابات شهر تهران است.  در انتخابات شهر تهران ائتلافی بین جناح های رقیب صورت نگرفته است و این مردم بوده اند که ترکیبی از آرا را ابراز کرده اند.  به اعتقاد من در این مساله چند عامل موثر بوده است. اولا اینکه در جبهه اصولگرایی بر خلاف آنچه که در جبهه دوم خرداد اتفاق افتاد ما شاهد لیست واحد نبودیم.

بنابراین رقابت در داخل جبهه اصولگرایان هم وجود داشت. این باعث شد که مردم حق انتخاب طیف گسترده تری از نامزدها را داشته باشند. دوم اینکه جبهه دوم خرداد در عرصه انتخابات تدبیری را اندیشید که تمام اختلافات درون گروهی خود را به بعد از انتخابات شورای شهر موکول کردند و با وعده توزیع مدیریت های شهری به افراد آنها را از صحنه رقابت خارج کردند و یا حضورشان را کم رنگ کردند و تلاش کردند لیست واحدی داده و از همه ظرفیت و شخصیت های ملی خود استفاده کردند.

 در عین حال تلاش کردند از چهره های کمتر مساله دار و کمتر سیاسی در عرصه رقابت شورای شهر استفاده کنند. به همین دلیل افراد مشهورتر آنان که در عرصه های مختلف مدیریتی شرکت داشتند امکان رأی آوردن را پیدا کردند.

 مجموعه عوامل هم در جبهه اصولگرایی و هم در جبهه اصلاح طلبان باعث شد که این شرایط فراهم شود که شورای شهر ترکیبی شود. البته من اعتقادی ندارم که شورای تهران ائتلافی است زیرا اکثریت با ائتلاف بزرگ اصولگرایان است.

 قطعا اعضای ائتلاف بزرگ اصولگرایان به دلیل سعه‌صدری که دارند از همه ظرفیت شورا برای پیشبرد مدیریت شهری استفاده خواهند کرد اما برای تعیین شهردار و حوزه های مدیریت شهری نیازی به ائتلاف با اقلیت ندارند.

  •  اشاره به وضعیت اصولگرایان در انتخابات شورای شهر تهران کردید اصولگرایان در این انتخابات زمینه های وحدت خود را شکننده نشان دادند و این گونه نشان داده شد که کوچک‌ترین اختلاف امکان دارد وحدت آنان را بشکند و آرای آنان تقسیم شود. چرا اصولگرایان کارشان به اینجا کشیده شد؟

-  تلاش برای به ائتلاف آوردن همه گروه های اصولگرا انجام شد و تلاش برای اینکه چتر اصولگرایی گسترده شود صورت گرفته اما به نتیجه نرسید که شاید عمده دلیل آن این باشد که گروه‌هایی که احساس نزدیکی بیشتری با دولت می کردند و خودشان را بیشتر از بقیه حامی دولت می دانستند تلقی این را داشتند که با توجه به وجهه مردمی آقای دکتر احمدی نژاد امکان رای گرفتن از مردم را با اتکای پشتوانه رییس جمهوری داشته باشند و نیازی به ائتلاف با دیگر گرایش های اصولگرایی ندارند.

 البته بر اساس نظرسنجی‌هایی که صورت گرفته بود و اعلام رضایتی که مردم از شورای دوم شهر تهران داشتند و خدماتی که چهره های برجسته شورای دوم انجام داده بودند قابل پیش بینی بود که مردم از لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان استقبال کنند. متاسفانه دوستان ما در سایر عرصه های مربوط به جبهه اصولگرایی این تحلیل را نپذیرفتند.

 البته اعتقاد ندارم که اینها بیرون جبهه اصولگرایی خیمه زده اند اینها درون جبهه اصولگرایی هستند اما خواستند که به نوعی تمایز بین لیست خود و لیست ائتلاف بزرگ قائل شوند. نکته ای که حایز اهمیت است این است که سرجمع آرای لیست های اصولگرایان اگر ائتلاف به صورت کامل انجام می شد با آنچه که در آرایش سیاسی مجلس هفتم مشاهده شد تفاوتی نداشت.

یعنی مردم همان اقبالی که در مجلس هفتم نسبت به آبادگران در تهران داشتند در شوراها هم آن را نشان دادند. به دلیل اینکه دو لیست و لیست های ترکیبی متعدد داده شد آرا بین آنها توزیع شد. اصلاح طلب‌ها هم بیشترین رایی را که کسب کردند  مربوط به خانم معصومه ابتکار بود و آن  بیشتر از اولین رای کاندیدای شان در مجلس هفتم نیست.

 این نشان می دهد که اقبال به اصلاح طلبان و جبهه دوم خرداد در تهران افزایش پیدا نکرده است و اصولگرایان نیز اعتبار خود را از دست نداده اند. البته وقتی آرا توزیع و متعدد شود نتیجه‌اش این می‌شود که شورای شهر از یکپارچگی بیرون می آید.

  • گذشته از اینکه اکثریت شورای تهران با ائتلاف بزرگ اصولگرایان است. باید به این مسئله توجه کرد که حرکت هماهنگی که اصولگرایان در دو سه انتخابات گذشته داشته اند نتوانسته اند در این انتخابات داشته باشند به عقیده شما این مساله باعث تشدید اختلافات و شکاف جدی در جبهه اصولگرایی در انتخابات آینده نخواهد بود؟ به ویژه اینکه عده ای هم خود را بیشتر از بقیه حامی دولت می دانند؟

- با توجه به تجربه 24 آذر و اتفاقاتی که قبل و بعد از آن افتاد حتما همه افرادی که در جبهه اصولگرایی موثر هستند باید تلاش کنند و آسیب شناسی درونی انجام دهند و بر اساس این آسیب شناسی بر محوریت معیارهای اصولگرایی بر ائتلاف و به وحدت رساندن نیروها تلاش کنند.

  از این مساله که اصولگرایان به نقطه مشترک دست یابند که ائتلاف‌های قابل قبولی داشته باشیم به هیچ وجه ناامید نیستم. اتفاقا به عقیده من فرصت خوبی فراهم شده که همه گرایشات درون جبهه اصولگرایی با تحلیل درست از انتخابات 24 آذر برای مجلس هشتم خود را آماده کنند. اختلاف نظرات جزیی را کنار گذاشته و منطق رفتاری را تعریف کنند و همه به منشور اصولگرایی و منطق رفتار اصولگرایی مقید و پایبند باشند و بر این اساس کار به پیش برود.

  •  لیست رایحه خوش خدمت که به عقیده شما خود را بیشتر حامی دولت می دانستند علیرغم اینکه از نزدیکان رئیس جمهوری هستند نتوانستند به جز یکی دو نفر بقیه به شورای شهر راه یابند برخی این مساله را ناکامی دولت احمدی نژاد می دانند و برخی نیز این دو مسئله را بی ارتباط می‌دانند ارزیابی شما از رفتار کسانی که این لیست را ارایه کردند چیست؟

- افرادی که خود را منتسب به یک جریان از اصولگرایی
می‌کنند نباید این مساله را با آن جریان اصولگرایی همزاد بگیریم و به دلیل همین سوءتفاهم همزادپنداری است که مشکل ایجاد می‌شود و افراد تصور می کنند که از پشتوانه مقبولیت و جایگاه مردمی آن شخصیت یا نهاد می توانند استفاده کنند.

 در هر صورت این لیست مجموعه ای از جوانها بودند که با دولت همکاری خوبی داشتند و در سمت های مشاوره ای کمک می کردند و پس از موقعی که باید از دولت جدا می شدند برای حضور در رقابت های سیاسی استعفا دادند. 

 این عده تجربه کافی برگزاری انتخابات بزرگ و رقابت های سیاسی جدی با این وسعت را نداشتند و به این دلیل هم تصور می‌کردند که پشتوانه مردمی آقای رئیس جمهوری می‌تواند به آنها کمک کند.

مردم وقتی می خواهند به افراد رای دهند به کارکردهای خود آنها نگاه می کنند و نه به پشتوانه‌ها. اگر جبهه دوم خرداد را هم ببینیم با اینکه آقای خاتمی و کروبی و بسیاری از افراد جبهه دوم خرداد حضور پیدا کردند و از مردم خواستند که یکپارچه به لیست دوم خرداد رای دهند مردم جز به سه نفر افراد شاخصی که به اعتبار سوابق ذهنی که از آنها داشتند به آنها رای دادند و به بقیه اعتنا نکردند.


این مساله نشان می دهد که مردم خیلی به این نوع از پشتیبانی‌ها و حمایت‌ها و یا ادعاهای چسبندگی به مقامات توجهی نمی کنند، بلکه به کارکردها و عقبه افراد نگاه می‌کنند و به پشتوانه های سیاسی تشکیلاتی و حمایت های گروه های مختلف نگاه می کنند.

  آنچه به اعتقاد مردم در این اتفاقی که افتاد مهم بود بیشتر از این منظر است که اگر ما دچار تفرقه و خودبزرگ بینی شدیم و تصور کردیم که مردم وقتی در عرصه ای به ما اقبال کرده‌اند این تا ابد باقی خواهد ماند حتما اینگونه نیست.  اگر ما کارکرد مثبتی نداشته باشیم و افرادی که به عرصه رقابتها وارد می شوند، عقبه مثبت و روشن و کارآمد نشان ندهند مردم عقد اخوت با هیچ کس نبسته اند.

  • پس عقیده شما این است که این مساله را شکست دولت تلقی نمی کنید؟

- به هیچ وجه شکست دولت نیست. اتفاقا فکر می‌کنم دولت اگر تحلیلی از انتخابات داشته باشد و با کمک مجلس و نهادهای مدنی اگر همراهی و هم نظری و همکاری تنگاتنگ داشته باشند که بتوانند خدمات برجسته برای کشور انجام دهند حتما اقبال مردم در دوره های بعد در مجلس هشتم و انتخابات بعدی ریاست جمهوری نسبت به اصولگرایان بیشتر خواهد شد. 

 مردم ایران نشان داده اند که به اصولگرایان امید بسته اند و به آنها اعتماد دارند و همان محبوبیت و مقبولیت مردمی در جبهه اصولگرایی وجود دارد و اگر این ائتلاف و هم نظری در خدمت رسانی به مردم که شعار اولیه اصولگرایان بوده تداوم پیدا کند قطعا اقبال مردم به مجموعه جبهه اصولگرایان تقویت خواهد شد و هیچ نگرانی از این نظر وجود ندارد.

  • گفتید که شورای شهر مجموعه ای ترکیبی است نه ائتلافی. به عقیده شما این مجموعه ترکیبی مشکلی برای کار کردن ندارد و به سرنوشت شورای اول دچار نمی شود؟

- از این منظر هیچ نگرانی وجود ندارد. اولا افراد موثر در شورا که جز ائتلاف بزرگ اصولگرایان هستند غالبا سابقه 4 سال خدمت‌رسانی در شورای دوم را داشته اند. مدیریت چمران و دوستانی که سابقه خدمت داشته‌اند و سعه صدر آنها در برخورد با گرایش های مختلف روشن است.

 اقلیت هم برای اینکه نمی‌خواهد به افراط گری های قبل روی بیاورد و شعارهای تند و رادیکال علیه مدیریت نظام و علیه اصل نظام بدهد همراهی خواهد کرد و این همراهی مثبت است.

باید از ظرفیت ایجاد شده استقبال کرد. یعنی آن بخشی از جبهه دوم خرداد که رفتار اصولگرایانه داشته باشد و خود را بتواند با شرایط موجود در کشور تطبیق دهد و خدمت رسانی صادقانه را وجهه همت خود قرار دهد حتما باید استقبال کنیم و فرصت را فراهم کنیم که حضور پیدا کنند. 

 به هیچ وجه انحصارطلبی و بسته عمل کردن نه در شان اصولگرایان است و نه در اعتقادات اصولگرایان چنین چیزی جایز است. فرصت خوبی است که ما نشان دهیم مدیریت اصولگرایی تحمل می‌کند. مجلس هفتم هم این نوع مدیریت را نشان داد.

برخی مواقع پیشنهادهای معقول اقلیت مجلس از طرف اکثریت با استقبال مواجه می شود. زیرا ما به منطق و توسعه ظرفیت و استفاده از همه امکانات نگاه می کنیم.  این مساله در شورای شهر سوم هم نخواهد بود.

من حتی فکر می کنم شورای شهر سوم تهران نمونه و الگویی خواهد بود از تعاملات مثبت بین اصولگرایان و جبهه دوم خرداد و اصولگرایان نشان خواهند داد که تدبیر لازم را برای مدیریت‌کردن اقلیت و استفاده از ظرفیت های آنان برای به سامان رساندن مدیریت شهری خواهند داشت.