شعیب بهمن: در طول تاریخ، خلیج‌فارس نه تنها بخشی از خاک ایران محسوب می‌شده و حاکمیت آن در دست ایرانی‌ها بوده است، بلکه به اذعان تمام منابع تاریخی موجود این پهنه آبی با عناوینی نظیر خلیج‌فارس، خلیج عجم، دریای فارس یا بحر فارس شناخته شده است.

نام خلیج‌فارس از جمله نام‌های تاریخی است که از گذشته بسیار دور تاکنون در اسناد، قراردادها و مکاتبات مورد استفاده همه اقوام و ملت‌های دور و نزدیک آن، از فارس و عرب، ترک و هندی تا اروپاییان قرار داشته است. از این‌رو خلیج‌فارس به‌عنوان مهم‌ترین گذرگاه نفتی جهان با موقعیت تمدنی ایران پیوندی تنگاتنگ داشته و دارد.

با این حال در دهه‌های گذشته برخی از همسایگان در اقدامی که با روح همزیستی مسالمت‌آمیز ملل و فرهنگ‌های منطقه ناسازگار بوده است، به جای استفاده از نام معتبر خلیج‌فارس، نام دیگری را به کار گرفته‌اند.

پیشینه تاریخی نام خلیج‌فارس

بنا بر مدارک متقن، خلیج‌فارس از هزاران سال پیش نه توسط ایرانیان، بلکه توسط ملت‌هایی که با ایرانیان مراوده داشته‌اند، از جمله یونانیان و رومیان با عنوان دریای پارسی نامیده شده است. عرب‌ها نیز قرن‌ها آن را خلیج‌فارس یا بحر فارس ‌نامیده‌اند. خلیج‌فارس با همین نام طی هزاران سال گذشته شناخته شده و تمامی کشورها و اقوام مختلف از جمله اعراب از این نام استفاده کرده‌اند. تمام متون قدیمی جغرافی جهان از نقشه‌های هکاتایوس و بطلمیوس تا آثار جغرافیدانان و جهانگردان مسیحی و مسلمانان، شعبه‌ای بزرگ از اقیانوس هند را که از جنوب ایران به موازات بحر احمر تا قلب دنیای قدیم پیش رفته است، خلیج‌فارس یا دریای فارس نامیده‌اند.

از سده‌های هفتم و هشتم پیش از میلاد تمام عالمان از جمله آناکسی ماندر، هکاتوس، هرودوت، اراتوستن، هیپارک، پومپونی مله، کراتس مالوس، استرابون، بطلمیوس، مایکروپیوس، ایزیدورسویلی، محمدبن موسی الخوارزمی، ابوزید بلخی، ابن سرابیون، ابن رسته، ابن فقیه، قدامه، ابن فضلان، ابن خردادبه، مسعودی، اصطخری، ابن حوقل، مقدسی، ناصرخسرو، ادریسی، جیحانی، فرازی، بیرونی، ابن جبیر، یاقوت، قزوینی، مستوفی، ابن‌بطوطه، حافظ ابرو، شرف الدین علی یزدی، ابوالغازی و... دریای جنوبی ایران را تحت اسامی و عناوینی نظیر خلیج‌فارس، خلیج پارس، دریای فارس، بحرالفارس، بحر فارس، سینوس پرسیکوس، ماره پرسیکوس، گلف پرسیک، پرژن گلف، پرزشیر گلف، پرسیس یا پرسیکوس، نامیده‌اند.

خلیج‌فارس در منابع ایرانی

خلیج‌فارس طبق اسناد موجود از هزاره هشتم پیش از میلاد مورد استفاده تجاری و نظامی ملل دنیای قدیم قرارگرفته است. در سنگ‌ نبشته داریوش هخامنشی در مصر متعلق به سال 518 تا 515 پیش از میلاد، که هنگام حفر کانال سوئز به دست آمده است، در عبارت « درایه تپه هچا پارسا آیی تی هنی» به معنای دریایی که از پارس می‌رود یا سر می‌گیرد، نام دریای پارس آمده است. ایرانیان در روزگار هخامنشی این دریا را «پارسا درایا» یا دریای پارس می‌خواندند. در کتیبه‌هایی که از داریوش در تنگه هرمز نیز یافت شده، عبارتی پیرامون دریایی که از «پارس رود» سرچشمه گرفته است به چشم می‌خورد.

درکتاب حدود العالم به‌عنوان قدیمی‌ترین کتاب جغرافیا به زبان فارسی که حدود هزار سال قبل تألیف شده است آمده است: « خلیج پارس از حد پارس برگیرد، با پهنای اندک تا به حدود سند.» می‌توان گفت از هنگامی که بشر تاریخ نویسی را آغاز کرد دریای جداکننده فلات ایران از شبه جزیره عربستان را « دریای فارس» یا «خلیج‌فارس» نامیده است. و درهیچ‌یک از ادوار تاریخی نام دیگری به آن نهاده نشده است.

خلیج‌فارس در منابع یونانی

طبق نوشته مورخان و جغرافی‌نگاران یونانی که پیش از میلاد مسیح می‌زیسته‌اند چون هرودت (484 - 425 ق.م) کتزیاس (445 - 380 ق.م)، گزنفون (430 - 352 ق.م) استرابن (63 ق.م - 24 م)، یونانیان نخستین ملتی هستند که به این دریا نام پرس و به سرزمین ایران پارسه، پرسای، پرس‌پولیس یعنی شهر یا مملکت پارسیان داده‌اند. نئارخوس، سردار مقدونی نیز موجب اشتهار دریای مکران و پارس شده است. وی در سال 326 ق.م به دستور اسکندر مقدونی، از رود سند گذشت و دریای مکران و خلیج‌فارس را با کشتی طی کرد و تا دهانه آن پیش رفت.

«هکاتیوس هلطی» از علمای قدیم یونان و ملقب به پدر جغرافیا در سال 475 قبل از میلاد از نام دریای پارس استفاده کرده است. در نقشه‌های باستانی از قول هرودوت و گزنفون به این دریا، دریای پارس اطلاق شده است. کلودیوس پتوله مااوس (بطلمیوس)، جغرافی نگار، نقشه‌نگار و ریاضیدان مشهور قرن دوم میلادی، در کتاب جغرافیای عالم که به زبان لاتین نگاشته شده و همچنین در نقشه‌ای که کشیده، از خلیج‌فارس با نام پرسیکوس سینوس یاد کرده است.

کوین توس کوروسیوس روفوس مورخ رومی که در قرن اول میلادی می‌زیسته این دریا را دریای پارس یا آبگیر فارس خوانده است. همچنین در کتاب‌های جغرافیایی لاتین، آب‌های جنوب ایران (دریای مکران و خلیج‌فارس) را ماره پرسیکوم یعنی دریای پارس نوشته‌اند. بنابراین مورخان و جغرافی نگاران یونانی پیش از میلاد در شرح وقایع تا سده 7ق.م یعنی سقوط حکومت عیلام و تشکیل حکومت ماد و روی کارآمدن هخامنشیان دریای مکران و خلیج‌فارس را دریای پارس می‌خواندند.

خلیج‌فارس در منابع اسلامی

پس از فتح ایران توسط اعراب در سده هفتم پس از میلاد، تلاشی برای تغییر نام « دریای پارسی» صورت نگرفت. اعراب مسلمان، عموماً این خلیج را «بحر الفارسی» (دریای پارسی) می‌نامیدند و این نام از سوی امپراتوری‌های ایرانی، ترک و عربی هم که در ۱۲۰۰ سال بعد منطقه را تحت سلطه خود داشتند مورد احترام قرار گرفت. محققان اسلامی نظیر استخری، مسعودی، بیرونی، ابن حقول، مقدسی، مستوفی، ناصرخسرو، الطاهربن مطهر المقدسی (بشاری)، ابوالقاسم بن محمدبن حوقل و... که مطالعه در اطراف این دریای ایرانی را تا قرن 15 ادامه دادند، در آثار و نوشته‌های خود از آب‌های جنوب ایران به نام‌های بحر فارس، البحر الفارسی، بحر مکران، الخلیج الفارسی و خلیج‌فارس یاد کرده‌اند. حتی از این جغرافی‌دانان نقشه‌هایی موجود است که اقیانوس هند را البحر الفارسی نام گذارده‌اند.

جغرافی‌دانان عرب و اسلامی این نام را از دو تمدن باستانی گرفتند و همزمان مورد استفاده قرار دادند. بدین ترتیب که «پارسا درایای» ایرانی را « بحر فارس» و «سینوس پرسیکوس» یونانی را «خلیج‌فارس» می‌نامیدند و حتی منظور از دو دریا در سوره الرحمن قرآن مجید را نیز همان دریای فارس و دریای متوسط می‌دانستند. ابوعلی احمدبن عمر معروف به ابن رسته در کتاب الاعلاق النفیسه که در سال 290 هجری به رشته تالیف درآورده، تصریح می‌کند: « فاما البحر الهندی یخرج منه خلیج الی ناحیه فارس یسمی‌ الخلیج الفارسی». « اما از دریای هند خلیجی بیرون می‌آید به سمت سرزمین فارس که آن را «خلیج‌فارس» می‌نامند».

به گفته جرجی زیدان تاریخ‌دان عرب، «بحر فارس» محدود به آب‌هایی می‌شود که دنیای عرب را دور می‌زند. جرجی زیدان می‌‌گوید: « بحر فارس ـ ویراد به عندهم کل البحور المیحطه ببلاد العرب من مصب ماءدجله فی العراق الی ایله فیدخل فیه مانعبر عنه الیوم بخلیج‌فارس و بحرالعرب و خلیج عدن و البحر الاحمر و خلیج العقبه...». «دریای فارس ـ نزد آنان متقدمین همه دریاهایی که سرزمین‌های عرب از مصب آب دجله گرفته تا ایله را احاطه می‌کند، به‌عنوان دریای فارس تعبیر می‌شده و از آن جمله است آنچه را که ما امروز از آن به «خلیج‌فارس» و دریای عرب و خلیج عدن و دریای سرخ و خلیج عقبه تعبیر می‌کنیم».

محمد عبدالکریم صبحی نیز در کتاب «علم الخرائط» در نقشه‌هایی که با ترجمه عربی نقل کرده است، دریای جنوب ایران را «الخلیج‌الفارسی» و «بحر فارس» نامیده است. نقشه‌های فراوانی که از این قرون در دست است، علاوه بر تأکید و تأیید نام خلیج‌فارس، دگرگونی یاد شده در تغییر نام بحر فارسی و دگرگونی در دایره شمول این نام‌ها راترسیم می‌کنند.

خلیج‌فارس در منابع غربی

بیشتر کسانی که در مورد دریای پارس و دریای مکران مطلب نوشته‌اند از بیگانگان و به‌ویژه انگلیسی‌ها بوده اند؛ زیرا به لحاظ موقعیت ویژه‌ای که در این منطقه داشته‌اند، کوشیده‌اند تا حقیقت نهفته بماند و نام‌های جعلی و ناقص جای اسامی درست را بگیرد. اما منابعی از آنها به‌جای مانده است که بر صراحت نام خلیج‌فارس تکیه می‌کنند.

در سال 1892، لرد کرزن، وزیر خارجه انگلستان، در کتاب «ایران و قضیه ایران»، مکررا به نام خلیج‌فارس اشاره کرده است. ویلیام راجز، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده آمریکا، در گزارش مورخ 1971 میلادی خود در مورد سیاست خارجی این کشور از نام خلیج‌فارس استفاده کرده است. در فرهنگ‌هایی که به زبان‌های مختلف تدوین و چاپ شده است، از جمله فرهنگ‌های آلمانی، انگلیسی، آمریکایی، فرانسوی، ترکی و... خلیج‌فارس نیز به همین نام آورده شده است.

خلیج‌فارس در اسناد حقوقی

دلایل و مستندات حقوقی معتبری درباره اصالت نام خلیج‌فارس وجود دارد که به قرن 16 میلادی بازمی‌گردد. طی سال‌های 1507 تا 1560 در تمامی موافقت‌هایی که پرتغال، اسپانیا، بریتانیا، هلند، فرانسه، آلمان با دولت ایران داشتند حتی در متون عربی نیز از عبارت «خلیج الفارسی» و در متن انگلیسی «پرشین گلف» استفاده شده است. از جمله این اسناد سند استقلال کویت است که میان امیر این کشور و نمایندگان بریتانیا منعقد شده است. این‌ سند که توسط عبدالسالم الصباح نیز امضا شده است، چنین آغاز می‌شود: «حضرت صاحب الفخامه الفخیم السیاسی لصاحبه اجلاله من الخلیج‌فارسی المحترم...»

علاوه بر این سازمان ملل متحد تا به حال دو بار نام تاریخی و اصیل این آبراه را «خلیج‌فارس» اعلام کرده است. سازمان ملل خلیج‌فارس را نامی تازه می‌داند که از آغاز قرن بیستم جانشین نام کهن دریای پارس شده و بیش از دریای فارس مورد استفاده قرار گرفته است. دبیرخانه این سازمان در سند مورخ 5 مارس سال 1971 میلادی و یادداشت (AD311/IGEN) به دولت ایران یادآور می‌شود که بنابر عرف جاری در دبیرخانه سازمان ملل متحد در اسناد و نقشه‌های جغرافیایی، منطقه آبی بین ایران از سمت شمال و خاور و تعدادی از کشورهای عربی از سوی جنوب و باختر به نام خلیج‌فارس نامیده شود، و این بنا بر عرف قدیمی انتشار اطلس‌ها و فرهنگ‌های جغرافیایی است. دومین بیانیه به تاریخ دهم آگوست ۱۹۸۴ ثبت شده است و در هر دو موقعیت، همه ۲۲ کشور عربی نیز اسناد سازمان ملل را امضا کرده‌اند.

این دبیرخانه همچنین بابت اشتباهاتی که سازمان ملل در برخی اسناد در به کار بردن نام خلیج‌فارس مرتکب شده، عذرخواهی کرده آن را اشتباه سهوی دانسته (سند 26 ژوئن 1991 میلادی در سازمان ملل) و از کارگزاران سازمان خواسته است که همواره این موضع ایران را در نظر داشته باشند. ضمن اینکه کنفرانس سالانه سازمان ملل درباره هماهنگی در مورد نام‌های جغرافیایی نیز هر سال بر نام خلیج‌فارس تأکید کرده است.