هنگامی که بحران مالی در دنیا بهوجود آمد، سیاستمداران و فعالان سیاسی چپگرا فکر کردند که باید منتظر ظهور دوباره سوسیال دمکراسی باشند. رویهم رفته، آنها میگفتند که بحران مالی در جهان بهدلیل کاپیتالیسم ایجاد شده است و ترمیم دولت مرکزی میتواند مشکلات اقتصادی را بهبود بخشد.
پس از گذشت 2سال، نتایج انتخابات برای احزاب سوسیال دمکرات زیاد ناراحتکننده و غیرمنتظره نیست. حوزههای انتخاباتی در سراسر جهان، دولتهای چپ میانه را بهشدت توبیخ و مجازات کردهاند.
در کشورهایی که انتخابات برگزار نمیشود یا دولتهای چپگرا توانستهاند پابر جا بمانند، بحران مالی و رکود اقتصادی این دولتها را مجبور به انجام کارهایی مانند کاهش هزینهها، کاهش حقوقها و مستمریها و بازپرداخت بدهیها کرده است. دولتهای چپگرا ابتدای فعالیت سیاسی، به هیچ وجه فکر نمیکردند که ممکن است روزی سرنوشت آنها به اینجا ختم شود.
در بعضی موارد، بحران کاپیتالیسم و سرمایهداری باعث بهوجود آمدن بحران سوسیال دمکراسی شده است.
مجله «The Monthly» در ماه فوریه سال گذشته، مقالهای از کوین راد، نخستوزیر وقت استرالیا، چاپ کرد. وی در آن مجله «نئو لیبرالها»، «کاپیتالیسم افراطی» و «طمع بیش از حد» را عوامل بهوجود آمدن بحران اقتصادی در جهان معرفی کرده بود. کوین راد تصریح کرد که اکنون وظیفه سوسیال دمکراتهایی چون باراک اوباما رئیسجمهوری آمریکا و احتمالا خود اوست که کاپیتالیسم را از دست خودش نجات دهند.
با وجود اینکه اوباما با پیروزی قاطع در یک انتخابات دمکراتیک بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا برگزیده شد و پیشبینیها حاکی از آن بود که حزب دمکرات 40سال دیگر قدرت را در ایالاتمتحده در دست خواهد داشت اما حزب اوباما اخیرا بدترین شکست انتخابات میاندورهای کنگره را از سال1938 میلادی تاکنون تجربه کرد.
شکست اوباما هنگامی اهمیت بیشتری پیدا میکند که مشخص شود سیاستهای رئیسجمهوری آمریکا به کلی غلط بوده است. پس از گذشت چند دهه، اوباما احتمالا نخستین رئیسجمهوری دمکراتیک آمریکا به حساب میآید که از یک چشمانداز حقیقی سوسیالدمکراتیک برخوردار است. اوباما در 2سال نخست ریاستجمهوریاش، توانست مجموعه قوانین و مقررات مالیای که کوینراد نخستوزیر وقت استرالیا از وی درخواست کرده بود، به همراه لایحه اصلاح بیمه خدمات درمانی و یکی از بزرگترین برنامههای مشوق اقتصادی در تاریخ آمریکا را در کنگره آن کشور به تصویب برساند. با وجود این، مردم آمریکا به خاطر این کارهای اوباما به او اهمیتی ندادند. بیشتر مقامات آمریکایی احساس میکردند که مردم ایالات متحده در انتخابات میاندورهای آن کشور به حزب جمهوریخواه رأی میدهند.
آمریکا تنها کشوری نیست که مشخص شده سوسیال دمکراسی در آنجا با نقصهایی روبهرو است. در سراسر اروپا، احزاب راستگرایی که از سیاستهای بازار آزاد حمایت میکنند، در انتخابات پیروز شدند و احزاب چپگرا در دولتهای اروپایی سیاستهایی را به کار میبرند که باعث میشود حتی رونالدریگان رئیسجمهوری سابق آمریکا هم از شدت خجالت سرخ شود.
حزب محافظهکار انگلیس به رهبری دیوید کامرون، حزب کارگر را پس از 13سال از قدرت سرنگون کرد. محافظهکاران حزب توری با کمک لیبرال دمکراتها که در سطح ملی شرکای ائتلافی چپ میانه آنها به حساب میآیند، براساس سیاستهای مارگارت تاچر، نخستوزیر پیشین انگلیس که شامل تخفیف مالیاتی، کاهش مستمریها و خصوصیسازی بود، عمل میکنند.
دولت سوسیالیست یونان که رهبری آن را جورج پاپاندرو نخستوزیر بر عهده دارد، در واکنش به مشکلات بدهی کشورش که بر اثر بحران اقتصادی بدتر شده است، برنامه صرفهجویی اقتصادی سفت و سختی را به مردم یونان تحمیل کرده است.
کاهش شدید مستمریها، عدمپرداخت حقوق کارمندان دولتی و کاهش حقوق کارمندان بخش خدمات عمومی، باعث برپایی تظاهرات گسترده در یونان شده است.
فرانسه که امکانات زیاد و سخاوتمندانهای برای رفاه اجتماعی و کار مردم فراهم کرده است، کشور امنی برای سوسیال دمکراتها به حساب میآید. اما دولت نیکلا سارکوزی در استانداردهای شغلی فرانسه تغییر مهمی را ایجاد کرد و سن بازنشستگی را از 60 سال به 62سال افزایش داد که این امر باعث به راه افتادن تظاهرات خشونتباری در سراسر فرانسه شد.
انتخابات پارلمانی آلمان اواخر سال گذشته برگزار شد و مردم آن کشور شاهد تغییر موضع گستردهای بودند که علیه حزب «سوسیال دمکراتیک» بزرگترین حزب چپگرای آلمان بهوجود آمد. این بدترین نتیجه حزب سوسیال دمکراتیک در انتخابات فدرال آلمان بهشمار میرفت. لیبرالهای طرفدار بازار یعنی «حزب دمکراتیک آزاد»، بیشترین رأی را در آن انتخابات به دست آوردند و نقش مهمی در بازگشت ائتلاف راست میانه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان به قدرت ایفا کردند.
در انتخاباتی که سالجاری در سوئد برگزار شد، برای نخستین بار در طول 100سال گذشته بود که دولت وقت راستمیانه برای بار دوم توانست به قدرت برسد. در حقیقت، ائتلاف چپ مخالف که تحت رهبری سوسیال دمکراتها قرار داشت و از نظر تاریخی بهعنوان حزب اصلی و حکمفرما در سوئد بهحساب میآمد، بدترین نتیجه را از سال1921 میلادی تاکنون کسب کرد. دولت ائتلافی راستمیانه سوئد در دور نخست حکومتش مالیات بر درآمد را کاهش داد و قانون گرفتن مالیات از ثروتمندان را لغو کرد. فردریک رینفلدت نخستوزیر سوئد وعده داده است که هزینههای رفاهی در کشورش را بیشتر کاهش خواهد داد.
در انتخابات پارلمانی استرالیا، مبارزه علیه اتلاف هزینهها و نگرانیهای ناشی از بحران بدهی باعث شد در تاریخچه پس از جنگ جهانی دوم، در آن کشور نخستین دولتی روی کار بیاید که بتواند یک دوره حکومت کند.
اینها داستانهای هشداردهندهای برای احزاب سوسیال دمکرات به حساب میآیند. بسیاری ازسیاستمداران از جمله باراک اوباما رئیسجمهوری آمریکا و کوین راد نخستوزیر پیشین استرالیا، در مورد اشتیاق حوزههای انتخاباتی برای تأسیس دولتی بزرگتر، بد قضاوت کردند و انگیزههای آنها را خوب نفهمیدند.
Real Clear World