و اینک با مدیریت و هدایت مشاورانی که از اسفند 1379 با بررسی مسایل توسعه شهری مناطق تهران» کار طرح تفصیلی جدید را شروع کرده بودند سرانجام نهاد تهیه طرحهای جامع و تفصیلی شهر تهران در چارچوب موافقتنامه مهرماه 1382 بین شهرداری تهران و وزارت مسکن و شهرسازی تشکیل شد.
طرح جامع جدید تهران با رویکردی تازه و افقی 20 ساله که داعیه سامانبخشی مسائل یک شهر را دارد به عنوان سندی فرادست برای تهیه طرح های تفصیلی مناطق شهری تهران مطرح است.
طرح جامع تهران براساس مجموعهای از اسناد موضوعی در مقیاس شهر و اسناد موضعی در مقیاس مناطق شهری تدوین میشود که زمینههای موضوعی آن شامل اسناد فرادست (چشم انداز تهران، جمعیت، کار و فعالیت)، اسناد مکمل (شبکه و نظام حرکت، زلزله، سیل، منابع آب و محیط زیست) و اسناد پشتیبان (مدیریت و مالیه) است.
فرآیند به وجود آمده مقدمه یک تحول در نظام شهرسازی کشور است، شهرسازی ایران به معنای جامع کلمه دچار اشکال است ولی با این وجود میشود راهکارهای منطقی برای وضعیت موجود و هم برای تحولات بعدی انجام داد.
از اینرو وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداری تهران که دو متولی اصلی طرحهای جامع و تفصیلی تهران به تعبیر قانونی آن هستند تحت شرایطی با هم در تعارض بودند و هر کدام با دیدگاه خود به این قضیه نگاه میکردند به طوریکه هیچکدام به فصل مشترکی نمیرسیدند اما مدیریت شهری در یک سال اخیر توانست در طول این فرآیند این نابسامانی پایدار را به تفاهم و همکاری تبدیل کند و امروز مدیریت شهری یعنی شورای شهر، شهرداری تهران و وزارت مسکن از این جریانات راضی هستند.
نباید این نکته را فراموش کرد که طرح جامع تهران دارای یک پیام واقعی است و آن همزمان کارکردن طرحها در سطوح و مقیاس مختلف است، هر چند که همزمانی در آن یک اجبار بود اما این مساله مسبب یک رویکرد درست در تهیه طرحهای توسعه شهری شد.
در شهری که سالها سابقه تاریخی دارد، زندگی جریان دارد و تحولات روز به روز در آن صورت میگیرد، نمیتوان اول طرح جامع تهیه کرد بعد تصویب و بعد ابلاغ و پس از آن به دنبال تهیه طرح تفصیلی رفت چرا که این پدیده جواب نمیدهد.
چون شهر زنده است و مشکلات جاری متعددی دارد نمیتوانیم شهر را متوقف کنیم تا برای آن طرح تهیه کنیم بلکه باید به صورت میانکار نیازهای جاری شهر را پاسخ دهیم.
به هر حال نباید فراموش کرد که در حالحاضر از نظر شیوه تدوین و حجم دستاوردهای کسبشده طرح جامع تهران یک سرمایه ملی تلقی میشود و این سرمایه فقط در صورتی بهثمردهی میرسد که تمامی دستاندرکاران مرتبط هوشمندانهتر در تجربههای تلخ شکست برنامههای جامع پیشین جستجو کنند و نیز ارادهای غالب و قوی برای رهایی مدیریت اجرایی شهر از روزمرگیهای اجتنابناپذیر، وارد عمل شود.