در روند تهیه طرح جامع، نهاد تهیه طرح جامع و تفصیلی تهران، متولی طرحهای موضوعی است و معاونت شهرسازی به عنوان متولی طرحهای موضعی مشخص شده است و در حال حاضر، حدود 250طرح موضوعی- موضعی تعریف شده که به شورای طرح رسیده بود و پس از بررسی توسط مهندسان مشاور و کارشناسان، ایراداتی به آنها گرفته شده که برای بازنگری و رفع ایرادات به کارشناسان و طراحان باز گردانده شده است تا در آینده برای مراحل اجرا آماده شوند.
طرح جامع جدید تهران دارای افقهای وسیع و بزرگی است که در صورت تحقق آن تهران به وضعیت شایستهای خواهد رسید اما این شایستگی، مستلزم تکمیل طرحهای تفصیلی مناطق و اجرای طرحهای موضوعی- موضعی است؛ به عبارت دیگر در یک نگرش سیستمی اعضای کارکردی طرح جامع باید در مناطق شهری با رویکردی عملگرایانه تأمینکننده چشمانداز طرح جامع جدید تهران باشند.
از سوی دیگر عدهای از صاحبنظران معتقدند که طرح جامع کنونی فاقد همبستگی معنادار بین دستورات طرح جامع و سطوح عملکردی آن در طرح تفصیل است و همین امر موجب میشود طرحهای موضوعی- موضعی تعریفشده، نتوانند تبدیل به پروژههایی موفق شوند. دکتر ناصر براتی معاون فنی پژوهش در تهیه طرح جامع، از همین دسته افراد است و در زمینه طرح های موضوعی و موضعی معتقد است ، طرحهای موضوعی- موضعی همان پروژههای شهری هستند که از درون طرح جامع و تفصیلی بیرون میآیند. به بیان دیگر، شهر تهران برای ساماندهی خود با موضوعات مختلفی روبهرو است که باید در چارچوب یک پروژه تعریف و در یک موضع یا مکان مشخص اجرا شوند.
به عبارت دیگر در فرآیند طرح جامع، یکسری پروژهها به نام طرحهای موضوعی- موضعی تعریف میشود که طرحهای موضوعی ما را ارجاع میدهند و به موضوعاتی مانند ساماندهی ترافیک شهر تهران، ساماندهی فضای سبز، گسترش فرهنگ مردم برای استفاده مناسب از وسایل حمل و نقل عمومی، احیای فرهنگ سنتی شهر، احیای هویت شهری و محلهگرایی و ساماندهی بافتهای فرسوده و... در واقع اینها طرحهای موضوعی هستند که باید به پروژههایی تبدیل شوند و توسط بخشها و متولیان امور مربوط به آن موضوع، اجرا شوند.
اما طرحهای موضعی، اشاره به مکانهایی خاص دارد که احتیاج به ساماندهی دارند؛ مانند ساماندهی فرودگاهها، مصلی تهران، نمایشگاه بینالمللی و کتابخانهها و... یا مکانها و موضعهایی خاص و مشخص که در آنها پروژههای موضوعی اجرا میشوند که عمدتاً از جنس کاربری زمین، طراحی شهری، پروژههای خاص اجرایی، ایجاد شبکه راهها و ساماندهی ترافیک شهر تهران و یا ساماندهی کاربری مسکونی- آموزشی هستند.
به بیان دیگر طرح جامع جدید اولویتهای تهران را مشخص میکند؛ پس برای هر کدام از آنها طرحهای موضوعی-موضعی تعریف میکند که باید هر یک از این طرحها به یک پروژه تبدیل و اجرا شوند.
اما در تعریف دیگری از طرحهای موضوعی-موضعی میتوان آنها را به باکسها و بستههای کوچکی تشبیه کرد که از سند اصلی طرح جامع جدا شدهاند و در اختیار مدیران اجرایی و متولیان مربوط به هر موضوع قرار گرفته تا به مرحله اجرا درآیند.
دکتر ناصر براتی با اشاره به اینکه در طرح جامع جدید، حدود450طرح موضوعی- موضعی تعریف شده که اجرای این طرحها میتواند ضعفها و مشکلات طرحهای جامع قبلی تهران را کمرنگتر کند، گفت: علیرغم آنکه بسیاری از کارشناسان و اعضای کمیسیون، ساعتها و روزهای متوالی زمان صرف کردند تا بر اساس معیارهای از قبل تعیین شده، لیستی از اولویتهای کاری در شهر تهران ارائه دهند و پروژههای موضوعی- موضعی متفاوتی بر حسب نیاز و اولویت جامعه تعریف و اجرا شود، هنوز هیچ یک از این طرحها وارد مرحله اجرا نشدهاند.
شاید بتوان بلاتکلیفماندن طرحهای تفصیلی را یکی از عوامل کندی کار عنوان کرد. در واقع اگر ما در تهیه طرح جامع جدید روند درستی را طی کرده بودیم و آن را با تئوری روز و شرایط تهران تنظیم کرده بودیم، تا به حال باید به نتیجه میرسیدیم.
همچنین دکتر براتی معتقد است: طرح جامع، طرح تفصیلی و طرحهای موضوعی- موضعی سه طرح و کار پراکنده هستند که هنوز آن انسجام لازم از لحاظ مدیریتی را پیدا نکردهاند.
وقتی مدیریت واحد شهری نداریم...
فقدان مدیریت واحد شهری، معضلی نیست که تنها گریبان طرح جامع را گرفته باشد. تهران برای انجام تمام پروژهها و طرحهای شهری با این مشکل روبهرو است و این عامل نه تنها به روند اجرای طرح جامع بلکه به طور کلی به اجرای همه طرحهای شهری آسیب میزند.
اما دکتر بهزادفرد، دبیر اجرایی طرحهای موضوعی- موضعی با ارائه یک راهکار برای حل این معضل میگوید: شاید مناسبترین کار برای اجرای کامل و موثر طرحهای موضوعی- موضعی این باشد که عملیات اجرایی هر موضوع را به آن بخش و حوزهای بسپاریم که متولی اجرای آن موضوع یا موضع خاص است؛ در واقع شهرداریها، نهادهای فرهنگی- اجتماعی وابسته به شهرداریها، وزارت مسکن، وزارت کشور و حتی وزارت نیرو و... عمده این بخشها هستند که باید با توجه به موضوع و حوزه کاری خودشان متولی اجرای یک موضوع خاص در یک موضع مشخص شوند.
اما دکتر براتی معتقد است: از آنجا که تهران مدیریت واحد شهری ندارد و از طرفی قوانین شهرسازی ما آنقدر ضعیف هستند که در برخی موارد دست و پای مدیران اجرایی را میبندند، شاید بتوانیم با تشکیل یک کمیته بینبخشی به اجرای موفق طرحها کمک کنیم. در واقع ما در شورای طرحهای موضوعی- موضعی و نهاد تهیه طرح جامع تنها مامور تهیه یک فهرست طبق اولویتهای شهر تهران بودیم که بر اساس یکسری معیارهای از پیش تعیین شده، باید مشخص میشدند و پس از تهیه این لیست، عملاً کار ما تمام شد و به بیان دیگر این کمیته قدرت نظارت بر عملکرد متولیان اجرایی را نداشت، اما تصور میکنم اگر آقایان مسئول بتوانند دلسوزانه یک کمیته نظارت بر اجرا تشکیل دهند که قدرت و هیبت لازم را داشته باشد و به شکل یک نهاد تعریف شود، میتوانیم به اجرای صحیح و موفق طرحهای موضوعی- موضعی بر حسب اولویت در مناطق امیدوار باشیم. اما در غیر این صورت ما شاهد عدم اجرای طرحها یا اعمال سلیقه در انتخاب و اجرای این اولویتهای تعریفشده خواهیم بود.
هرچند که به عقیده من، هر کدام از این اولویتهای تعریفشده و طرحهای موضوعی- موضعی که اجرا شوند صحیح هستند و میتوانند مشکلات متنوع باشند، اما نباید فراموش کنیم بعضی از این طرحها در مناطق مختلف، در اولویت اول و اضطراری هستند و باید فرض را بر این بگذاریم که شهرداری هر منطقه، تنها یک واحد پول دارد و در نتیجه یک طرح را میتواند اجرا کند. سپس تا زمانی که طرح اولویت اول را اجرا نکرده نمیتواند سراغ طرح دوم برود.
به بیان دیگر از آنجا که عمده تصمیماتی که در حوزه شهری گرفته و تدوین میشود متولی مشخص ندارد و زمانی که این طرحها به شهرداریها یا نهادهای مرتبط میرسد متاسفانه دست آنها در اعمال سلیقه و حتی عدم اجرای طرح باز است، در این شرایط شاید تشکیل یک نهاد و کمیته بینبخشی بتواند کمک قابل توجهی در اجرای موفقیتآمیز طرح جامع کند.
اما ایجاد این کمیته نظارتی عزم جدی شهرداری را میطلبد که بتواند با تشکیل کمیتهای که یک هسته اولیه دارد و آدمهایی که از دولت، وزارتخانهها و بخش خصوصی و... به فراخور تجربه و حوزه کاریشان گرد هم میآورد به اجرای موفق طرحهای موضوعی- موضعی و در مجموع طرح جامع کمک کند.
اولویتهای تهران
دکتر براتی در پاسخ به اینکه اجرای طرحهای موضوعی- موضعی منوط به تصویب طرح جامع جدید تهران است یا قبل از تصویب طرح جامع هم میتواند مراحل اجرای آنها آغاز شود؟ گفت: هر دو صورت قضیه امکان دارد. بعضی از طرحهای موضوعی- موضعی آنقدر اضطراری هستند و اجرای آنها لازم و بدیهی به نظر میرسد که اجرای آنها نیازمند صرف زمان و تصویب طرح جامع نیست.
به عنوان مثال بعد از تحقیق و پژوهش در مورد معضلات تهران، ایجاد یک قبرستان جدید و ساماندهی بافت فرسوده در بعضی مناطق و محلههای خاص تهران جزو اولویتها شناخته و تعریف شد.
برای اجرای این طرحها نیازی نیست تا طرحی تصویب شود که ما مسئولان متوجه شویم قبرستان قدیمی تهران دیگر ظرفیت ندارد، یا مردم را با معضل رفت و آمد روبهرو کرده است و یا در مورد شمال شهرری که مملو از کارخانههای قدیمی و مخروبهای است که تبدیل به محل متروکهای شده که معضلات اجتماعی بسیاری در پی دارد، نیازی نیست که نگران باشیم که اجرای طرحهای موضوعی- موضعی در این مورد میتواند موجب ریسک شود و یا بازده اقتصادی- اجتماعی مناسب نداشته باشد.
معضلاتی از این دست که رسیدگی و به سامان کردن آنها بدیهی و ضروری است، نیازی به تصویب طرح جامع ندارد و باید هر چه سریعتر (البته به شرط تامین بودجه و اعتبار لازم) اجرا شوند.
اما نگاه راهبردی و استراتژی طرح جامع جدید تهران، یکی از ویژگیهای مورد تمایز این طرح با دو طرح جامع قبلی تهران است و همچنین سازوکار تازه طرح جامع جدید که به تعریف طرحهای موضوعی- موضعی پرداخته، میتواند رویکرد طرح جامع را از لحاظ حرفهای انعطافپذیرتر کند.