گروه حوادث: داماد انتقامجو، هنگامی که نتوانست خانواده همسرش را برای ادامه زندگی با وی راضی کند، در اقدامی خونبار در مسیر روستا آنها را به گلوله بست و با گروگان گرفتن همسرش فرار کرد، در جریان این جنایت3 عضو خانواده به قتل رسید و یک نفر دیگر نیز مجروح شد.

سردار رضا زارعی فرمانده انتظامی استان تهران، روز گذشته با اعلام خبر گروگانگیری خونین گفت: ساعت 7 و 40 دقیقه سه شنبه 12 دی ماه، پلیس فیروز کوه در جریان درگیری مسلحانه مرگباری در مسیر روستای محمودآباد قرار گرفت که بر اثر آن مرد جوانی به نام قربان به قتل رسیده و چند نفر دیگر از اعضای خانواده وی نیز مجروح شده بودند.

مأموران پس از حضور در محل حادثه در بررسی‌های اولیه متوجه شدند، شلیک‌های مرگبار از سوی داماد جوان خانواده به نام «محمد علی- ک‌» و برادرش«حسن» صورت گرفته که با استفاده از 3 قبضه سلاح کلاشینکف و کلت کمری خانواده همسرش را به گلوله بسته‌اند.

درحالی که در جریان این جنایت برادر زن مرد جنایتکار به نام قربان در دم جان باخته بود، همسرش و پدر و مادرش و عموی وی نیز به شدت مجروح شده بودند. داماد جوان پس از این جنایت، همسرش را در حالی که به شدت مجروح شده بود گروگان گرفته و پس از آنکه او را به زور سوار موتورسیکلت کرده بود، با تهدید به خانه خود انتقال داده بود.

مذاکره با داماد
با حضور مأموران در حالی‌که مجروحان حادثه به دلیل خونریزی شدید، به وسیله بالگرد به بیمارستان‌های تهران انتقال داده شده بودند، منزل داماد جوان تحت محاصره قرار گرفت. در حالیکه این احتمال وجود داشت که هر حرکت نابجایی به قتل زن جوان که توسط همسرش گروگان گرفته شده بود منجر شود، سرگرد منصفی جانشین فرماندهی پلیس فیروزکوه، با استفاده از شیوه های روانشناسی پا به مخفیگاه مرد جنایتکار گذاشت و پس از مذاکره با مرد جوان، وی را که مسلح به یک قبضه اسلحه کلاشینکف و 2 قبضه کلت کمری بود وادار به تسلیم کرد و همسرش را که گروگان او بود، آزاد کرد.

انتقام عاشقانه
با آغاز بازجویی‌ها داماد جوان، با اعتراف به شلیک‌های مرگبار به سوی خانواده همسرش در توضیح انگیزه خود گفت: 8 ماه قبل به‌رغم مخالفت خانواده همسرم با یکدیگر ازدواج کردیم، آنها دل خوشی از من نداشتند و همین موضوع باعث درگیری‌های زیادی بین ما شده بود تا این‌که 2 روز قبل در حالی‌ که با همسرم دعوا کرده بودم او به خانه‌‌شان رفت و خانواده او با طرح شکایتی در دادگاه فیروزکوه تقاضای طلاق کردند.

شب قبل از حادثه برای حل و فصل موضوع، به همراه برادرم به جلوی خانه پدر زنم رفتم، اما او علاوه بر آن‌که قبول نکرد همسرم به خانه بازگردد، از من به خاطر ایجاد مزاحمت شکایت کرد. در حالی که به‌شدت کینه آنها را به دل گرفته بودم، تصمیم گرفتم انتقام خونینی از آنها بگیرم.

صبح روز بعد از آنجا که می‌دانستم آنها قصد رفتن به دادگاه فیروزکوه را دارند، به همراه برادرم در مسیر روستا کمین کردم، با مشاهده خانواده همسرم که با یک خودرو نیسان در حال رفتن به دادگاه بودند جلوی آنها را گرفته و از آنها خواستم همسرم را به خواستگار سابقش ندهند، اما پدر زنم حاضر به صحبت نبود.

برای ترساندن آنها یک تیر هوایی شلیک کردم و سپس به سمت پدر زنم تیراندازی کردم، برادر زنم بعد از مشاهده این صحنه فرار کرد که در هنگام فرار2 تیر به سمت وی شلیک کردم که تیر دومی به سر وی اصابت کرد و بر زمین افتاد. پس از آن به سمت بقیه افراد خانواده همسرم تیراندازی کردم و سپس به همراه برادرم سوار موتورسیکلت شده و همسرم را گروگان گرفته و به خانه خودم بردم.

تحقیق از این مرد در حالی ادامه دارد که پدر و مادر زن داماد عصبانی نیز به علت شدت جراحات وارده در بیمارستان جان باخته‌اند.