تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۶:۰۱

ترجمه - امید جعفرنژاد: بیش از 30 نفر از گزارشگران و فیلمبرداران فیلیپینی در میان 57 نفری بودند که سال میلادی گذشته در حادثه قتل‌عام استان «ماگوایندانائو» در فیلیپین کشته شدند.

همانند عراق و افغانستان، کشور فیلیپین هم یکی از خطرناکترین مکان‌های جهان برای خبرنگاران به حساب می‌آید.
خطرهایی که خبرنگاران را در فیلیپین تهدید می‌کرد، نوامبر سال گذشته مشخص‌تر شد. در آن هنگام، در میان 57 نفری که در حادثه قتل عام استان ماگوایندانائو کشته شدند، بیش از 30 نفر گزارشگر و فیلمبردار دیده می‌شد. این بیشترین آمار قتل عام خبرنگاران است که تاکنون در جهان به ثبت رسیده است.

در حالی که این حادثه بسیار فجیعی است که در فیلیپین اتفاق افتاد اما تنها مورد به حساب نمی‌آید.
از هنگامی که خبرنگاران در استان ماگوایندانائو به قتل رسیدند، 5 خبرنگار دیگر هم در آنجا کشته شدند.در دوره 9ساله حکومت «گلوریا آرویو» رئیس‌جمهوری پیشین فیلیپین، 105 نفر از افرادی که در رسانه‌های مختلف کار می‌کردند، جان خودشان را از دست دادند.

«مالو مانار» گزارشگر رادیویی «بنگاه خبرپراکنی نتردام» در منطقه بسیار ناآرام و خشونت‌بار غرب جزیره «میندانائو» است.خطرهایی که خبرنگاران را تهدید می‌کنند، مسائلی عادی برای او محسوب می‌شوند.

وی در این باره می‌گوید: من از این بابت متأسفم.اما کشته شدن سیاستمداران و خبرنگاران در این منطقه امری عادی است.
خبرنگاری شبیه بندبازی «مالو» زنی 40 ساله و لاغراندام است که فقط حقیقت را می‌گوید. شغل او این است که در مورد بمب‌گذاری‌های محلی، تیراندازی‌ها و آدم ربایی‌ها گزارش تهیه کند. این خبرنگار باید سعی کند گزارشی ندهد که بعدا به ضررش تمام شود.

مالو باید با کمونیست‌های شورشی «ارتش خلق جدید فیلیپین»، شبه‌نظامیان «جبهه آزادیبخش اسلامی مورو»، نیروهای پلیس، ارتش، گروه‌های شبه نظامی خصوصی، سیاستمداران و کسانی که در آینده به مقام و منصب سیاسی خواهند رسید، خانواده‌های تأثیر‌گذاری مانند «آمپاتوناس» که متهم به دست داشتن در قتل عام خبرنگاران استان ماگوایندانائو شده‌اند، همچنین تمام گروه‌های تبهکاری، اخاذی و مقامات تجاری مصاحبه کند.

او باید کارهای مختلفی انجام دهد تا بتواند از خطرهایی که سر راهش قرار دارند، در امان بماند. برای مثال مالو مسیری را که هر روز از آن عبور می‌کند، همیشه تغییر می‌دهد و از سوار شدن به اتوبوس‌ها و وسایل نقلیه عمومی خودداری می‌کند.حرفه خبرنگاری شبیه بندبازی است و هر لحظه خطر سقوط او را تهدید می‌کند. از سوی دیگر، مالو ممکن است به خاطر جانبداری بیش از حد از یک گروه به لکه‌دار کردن آبروی گروه دیگر متهم شود.

او می‌گوید که بیشتر مردم به بی‌طرفی‌‌اش در تهیه گزارش‌ها احترام می‌گذارند. اما این امر همیشه اتفاق نمی‌افتد.
وی همچنین می‌افزاید: وقتی که مشغول تهیه گزارش بودم، یکی از افسران ارتش فیلیپین، من را به حمایت از شبه‌نظامیان کمونیست متهم کرد اما در پاسخ به او گفتم که این اتهام دروغ است و صحت ندارد.

افرادی هم هستند که به‌طور مستقیم مالو را متهم نمی‌کنند اما کارهایی انجام می‌دهند که بفهمد از خبرهایش راضی و خوشحال نیستند. برای مثال از طریق تماس‌های تلفنی و ارسال پیامک مالو را تهدید می‌کنند یا افرادی را می‌فرستند که او را تعقیب کنند.

مالو در این باره می‌گوید: تهدیدها بخشی از زندگی روزانه خبرنگارها به حساب می‌آیند. وی همچنین می‌افزاید از سال2000 میلادی و هنگامی که شروع به نوشتن گزارش‌هایی درباره وقوع تقلب‌های انتخاباتی در فیلیپین کرد، پیام‌های تهدید‌آمیز زیادی دریافت کرده است. اما در سال2005 میلادی اتفاق بسیار بدی برای مالو افتاد.

او درباره این حادثه می‌گوید: افرادی می‌خواستند 2 دختر من را از مدرسه بدزدند. یک هفته قبل از وقوع این اتفاق ناگوار، آنها خانه‌ام را غارت کردند و سعی داشتند به خدمتکارم تجاوز کنند.

وی می‌افزاید: به‌دلیل اینکه جان دخترهایم در خطر بود، من مجبور شدم شهر «کوتاباتو» را ترک کنم.
مالو هیچ وقت نفهمید که آنها چه کسانی هستند اما می‌دانست که هدفشان جدی است.بنابراین از شهر محل سکونتش خارج شد و در خانه‌ای که اکنون در آن زندگی می‌کند، ساکن شد.

او می‌گوید: زندگی در «کیدی پاوان» امن‌تر است. من از سال2005 میلادی تاکنون، از سوی افراد ناشناس 5 بار تهدید شدم اما مشکل خاصی برایم پیش نیامد.

محافظ مسلح

مالو به خوبی می‌داند که در فیلیپین چه بلاهایی ممکن است بر سر خبرنگاران بیاید. «بونگ ربلاندو» که یکی از دوستان نزدیکش بود، در حادثه قتل عام خبرنگاران در استان ماگوایندانائو کشته شد. همچنین، 2 نفر از همکارانش که یک زن و شوهر بودند و در یک ایستگاه رادیویی کار می‌کردند، چند سال پیش هنگامی که داشتند از سر کار به سمت خانه‌شان باز می‌گشتند، به ضرب گلوله کشته شدند.

هنگامی که گروه‌های شبه‌نظامی اسلامگرا در سال2004 میلادی مالو را دستگیر کردند، او تا سر حد مرگ ترسیده بود.
خبرنگاران در فیلیپین باید خیلی مراقب خودشان باشند و با شبه نظامیان اسلامگرا، شورشیان کمونیست و افراد دیگر سنجیده و حساب شده برخورد کنند.

مالو اکنون برای در امان ماندن از خطرهایی که جانش را تهدید می‌کنند، کارهای مختلفی انجام می‌دهد. به‌دلیل آنکه، این امکان وجود دارد که اتوبوس‌ها هدف حمله گروه‌های تبهکار و باندهای اخاذی قرار بگیرند، او هر روز مسیر رفتن به کارش را تغییر می‌دهد و از سوار شدن به اتوبوس‌ها و وسایل نقلیه عمومی خودداری می‌کند. وی همچنین قبل از اینکه برای تهیه گزارش وارد منطقه خطرناکی شود، با چند نفر از افراد مورد اطمینان تماس می‌گیرد.

شوهر مالو که در حقیقت محافظش به حساب می‌آید، بیشتر روزها در حالی که تفنگی را با خود حمل می‌کند او را از سر کار به خانه می‌آورد.

مالو می‌گوید: شوهرم در شهر کوتاباتو همیشه 2 تفنگ و یک نارنجک را با خودش حمل می‌کرد. او یکی از تفنگ‌ها را به کمرش می‌بست و تفنگ دیگر را در داشبورد می‌گذاشت و نارنجک را هم جای دیگری مخفی می‌کرد.
وی همچنین می‌افزاید: اما اینجا خطر کمتر است و ما اکنون فقط از یک تفنگ استفاده می‌کنیم.

داستان پیچیده

اما حتی اگر مالو تمام جوانب احتیاط را رعایت کند، هنوز هم به‌طور معمول باید با مشکلاتی که در جامعه فرقه‌ای میندانائو وجود دارند، دست و پنجه نرم کند.

او می‌گوید: خبرنگاران باید کارشان را به خوبی انجام دهند. تعهد ما نسبت به جامعه این است که حقیقت را به آنها بگوییم. هیچ‌چیز نمی‌تواند جلوی من را بگیرد و مانع انجام کارم شود.

مالو گروهی از خبرنگاران را با خودش به یک ماموریت ویژه برد تا درباره مردی به نام «خوانیتو لیبره» که دستور کشتن مردم را می‌داد، تحقیقاتی انجام دهد.

یکی از افراد مورد اطمینان به او گفت که این رهبر قبیله محلی، به صدور دستور قتل عام مردم متهم شده است و با ارتش خلق جدید فیلیپین هم همکاری می‌کند.

براساس اظهارات مقامات محلی، لیبره یکی از اعضای گروه محافظت از روستا و جاسوس ارتش فیلیپین بود.
هنگامی که خبرنگاران به محل زندگی لیبره رسیدند، مالو با این رهبر قبیله‌ای که کشتار مردم را انکار می‌کرد، مصاحبه کرد.
اعضای خانواده یکی از افراد کشته شده که به فاصله چند صد متر از روستای مقابل زندگی می‌کنند، گفتند که نمی‌دانند چه کسی در این کشتار دست داشته است و لیبره با هیچ گروهی ارتباط ندارد.

در حالی که خبرنگاران داشتند آنجا را ترک می‌کردند، ناگهان سر و کله نیروهای ارتش فیلیپین پیدا شد که این موضوع ماجرا را پیچیده‌تر کرد.

با توجه به اینکه گروه‌های مختلفی در آن منطقه فعال هستند، این تحقیقات به سرعت می‌تواند مجموعه اتهامات و مشکلاتی را برای گروه خبرنگاران مالو ایجاد کند. اگر او اندکی در تهیه گزارش اشتباه کند، می‌تواند نتایج مرگباری را برای خود و همراهانش به‌وجود آورد.

بنابراین چه چیزی باعث می‌شود که مالو هر روز، زندگی خودش را برای انجام این کار به خطر بیندازد؟
او در این باره می‌گوید: خبرنگاران باید کارشان را به خوبی انجام دهند. تعهد ما نسبت به جامعه این است که حقیقت را به آنها بگوییم. هیچ‌چیز نمی‌تواند جلوی من را بگیرد و مانع انجام کارم شود.

فقط مالو نیست که به خاطر تهیه گزارش‌هایش محکوم می‌شود. با توجه به مشکلاتی که خانواده مالو با آنها دست و پنجه نرم می‌کند، 2 دختر نوجوان او هم می‌خواهند در آینده خبرنگار شوند.

بی‌بی‌سی