روزهای زلالش را به یاد میآورد؛ زمانی که بودنش در این خاک نشان طراوت، زندگی و برکت بود. روزهایی که «رودخانه» بود و همه دوستش داشتند و ماهیهای بزرگ و کوچک سفید، کاس و کپور داشت، نیلوفرهای آبی در برکههای کوچک کنارش میرقصیدند و سنجاقکها بر فرازش به پرواز در میآمدند، در خاطراتش گم میشود. راههای آبی شالیزارها را به یاد میآورد و نوازش دستهای زنان شالیکار را وقتی که برنج «نشا»می کردند و انعکاس بدنهای خمیده شالیکاران را در چادر شب، روی شالیزار . شیطنت بچه ماهیها را در خیالش به تصویر میکشد که به قلاب ماهیگیران نوک میزدند و لبخند رضایت صیادان و زمزمههای «الهی شکر» آنان را زمانی که با زنبیل پر از ماهی تازه و سالم راهی بازار ماهیفروشان میشدند.
رود میپیچد و از میان لجنهای حاشیهاش به پیش میرود و غبطه میخورد شکوهی را که روزگاری هنگام پیوستن به خزر با همه وجود زلالش تجربه میکرد و سلامی که به دریا میداد اما امروز شرمسار از تعفنی است که برای دریا سوغات میبرد.
نامش را به یاد میآورد؛ «گوهررود» که پاک بود و اکنون دیگر رود نیست، چه رسد به آنکه گوهر رودها یا رود پر گوهر بنامندش. این سرنوشت تلخی است که برای «زرجوب» دیگر رودخانهای که از وسط رشت میگذرد نیز تکرار شده است.
ریختن فاضلاب و زباله شهری و صنعتی به رودخانههای استان گیلان و دریاچه خزر درد تازهای نیست. زخمهای کاری که بر پیکر رودخانهها وارد شده است، دارد حیات را از آنها میگیرد. ابعاد این فاجعه زیستمحیطی به حدی رسیده است که آبزیان رودخانههای «گوهررود» و «زرجوب» را که هر دو از شهر رشت میگذرند، از بین برده و سبب بروز بیماری و آلودگی در حاشیه رودخانهها شده است.
اسماعیل رضاپور فلاحتی، ساکن رشت، روزهای زلال رودخانه را به یاد دارد؛ روزهایی که کف رودخانه و جست و خیز ماهیهایش را میدید: «به قدری فاضلابهای مسکونی و پساب واحدهای صنعتی و بیمارستانی را به رودخانه ریختهاند که آبزیان رودخانه از بین رفتهاند. تنها سوغات آن برای ما بوی تعفن است بهطوری که در بعضی فصول سال به سختی میتوان از کنار رودخانه رد شد.» گوهر رود و زرجوب 13 سال است که ساخت تصفیهخانه فاضلاب رشت را در جاده پیربازار انتظار میکشند؛تصفیهخانهای که مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان گیلان، ساخت ابنیه آن را «تقریبا تمام شده» اعلام میکند.
«حمیدروشن روان» درباره دلیل تاخیر چند ساله در ساخت و بهرهبرداری از این تصفیهخانه میگوید: «در این 13 سال اعتبار مناسبی برای طرح تامین نشد.» اتمام تصفیهخانه هم دردی از رودخانه دوا نمیکند زیرا بهرهبرداری از آن منوط به تکمیل شبکه انتقال فاضلاب شهری و اتمام ایستگاههای پمپاژ است؛ طرحی که به گفته روشن روان قرار بود با اعتبارات بانک جهانی و اعتبارات ملی انجام شود، اما مطالبات از بانک جهانی وصول نشده است. رودخانههای رشت، نیمه جان نفس میکشند انگار تکرار روزهای خوب شان کاری نیست که تنها با آستین بالازدن مسئولان استانی تحقق پیدا کند. آن طور که از اظهارات برخی مقامات مسئول بر میآید اعتبارات استانی کفاف ساماندهی فاضلاب شهری رشت و احیای رودخانههای مرکز استان گیلان را نمیدهد.
به گفته مدیرعامل شرکت آبفای گیلان، تاکنون 12 میلیارد تومان از اعتبارات ملی برای ساخت تصفیه خانه فاضلاب رشت تامین شده و هنوز به 2 میلیارد تومان دیگر نیاز است. او زمان بهرهبرداری از تصفیهخانه رشت را دههفجر سال 90 و همزمان با تکمیل شبکه فاضلاب، خطوط انتقال و ایستگاه پمپاژ اعلام میکند و درباره ظرفیت آن میگوید: «ظرفیت این تصفیهخانه، 63 هزار متر مکعب در شبانه روز است. اگر فاضلاب تولیدی هر 40 هزار نفر را 8 هزار متر مکعب در نظر بگیریم، این ظرفیت میتواند جوابگوی 300 هزار نفر جمعیت باشد.»
جمعیت شهر رشت اکنون 700 هزار نفر است. اینکه آبفا چه برنامهای برای تصفیه فاضلاب 400 هزار نفر دیگر دارد، سؤالی است که روشن روان اینگونه به آن پاسخ میدهد:« انتظار داریم که این تصفیه خانه بتواند در مرحله نخست جوابگوی بافت اصلی شهر یعنی حوزه مرکزی و پر تراکم باشد.» روشنروان میافزاید: «ارتقای تصفیه خانه را هم در دستور کار داریم، همچنین مکانی در جنوب غرب رشت در جاده مسکن مهر برای ساخت تصفیهخانه بعدی فاضلاب با ظرفیت تصفیه فاضلاب 150 هزار نفر شناسایی شده است.» وی اظهار امیدواری میکند که «بهدنبال هدفمند شدن یارانهها، میزان مصرف شهروندان و پیرو آن تولید فاضلاب کاهش یابد»!
با بهرهبرداری از تصفیهخانه رشت، روزانه 63 هزار مترمکعب از فاضلاب وارد این مرکز میشود تا پس از تصفیه به رودخانه بریزد. روشن روان درباره سرنوشت فاضلابهای ورودی میگوید: « 99 درصد محصول تصفیه فاضلاب، مایع است که پس از کلرزنی و گندزدایی وارد رودخانه میشود. پسماند خشک آن نیز در کارخانههای پتروشیمی، به کود کشاورزی تبدیل میشود. همچنین مطالعاتی برای تبدیل لجن حاصل از تصفیه به مصالح در حال انجام است. با اینحال گوهررود و زرجوب هنوز خسته و بیرمق، حجم عظیم فاضلاب رشت را حمل میکنند و منتظر بهرهبرداری از تصفیهخانه و جبران صدماتیاند که تاکنون به محیطزیست شان وارد شده است، اما اینطور که مدیرعامل شرکت آبفای گیلان میگوید، برای این داستان تلخ به این زودی پایان خوشی نمیتوان تصور کرد. او میگوید: «متولی اصلی حفاظت از رودخانه، شرکت آب منطقهای و سازمان محیط زیست هستند. وظیفه ما صرفا جمعآوری فاضلاب شهری است، در حالی که اکنون دهها واحد صنعتی در حاشیه رودخانههای رشت وجود دارند که رودخانه را آلوده میکنند.»
کندهکاری در همه شهر
هنوز بخش قابل توجهی از مناطق مسکونی رشت به شبکه جمعآوری فاضلاب متصل نیستند، منازل واقع در محلههای آج بیشه، آب آسیاب و لاکان، سپتیک تانک دارند. به گفته هادی رمضانی، رئیس شورای شهرستان رشت برای فاضلاب این محلهها برنامهریزی نشده است. افزون بر آن، در مناطق حاشیه شهر، واحدهای مسکونی زیادی بدون مجوز ساخته شده است که از اصول شهرسازی تبعیت نکردهاند و فاضلابهایشان غیراصولی دفع میشود.
او میگوید: «زرجوب و گوهررود به دلیل بیبرنامگی مسئولان بهشدت آسیب دیده و در ردیف آلودهترین رودخانههای جهان
قرار گرفتهاند.»
رمضانی اضافه میکند: «تا کنون برای احیای رودخانههای رشت برنامهریزی انجام نشده است. ما این مشکل را هربار در جلسات شورا و استانداری مطرح کردهایم ولی هنوز مسئولان امر طرحی ارائه نکردهاند که نشاندهنده آغاز تلاش شان برای احیای رودخانه باشد.»
رمضانی میافزاید: «با اینکه ساخت تصفیهخانه تقریبا تمام شده، به دلیل کامل نشدن شبکه فاضلاب هنوز قابل بهرهبرداری نیست که یکی از دلایل تکمیل نشدن شبکه فاضلاب این است که سازمان آبفا طرح اجرای شبکه فاضلاب رشت را مرحلهبندی نکرده است. بهتر بود شبکه را به چند بخش تقسیم و پس از تکمیل به تصفیهخانه وصل میکردند، اما اکنون در همه شهر حفاری شده و کار به کندی پیش میرود، در حالی که مردم انتظار دارند کار سریعتر تمام بشود. پرداخت وام بانک جهانی هم که به دلیل تحریمها متوقف شده و این در حالی است که اگر تا سال90 شبکه فاضلاب تکمیل نشود، تعهد این بانک در قبال ساماندهی فاضلاب رشت پایان مییابد.»