هوور یافتههای خود در این رابطه را در مجله کیهانشناسی آمریکا که از نخستین نشریات علمی در این رابطه محسوب میشود به چاپ رسانده است.هوور که مدت 10سال روی اجرام آسمانی موجود در سراسر دنیا تحقیق کرده در این باره در مصاحبهای گفته است که من وجود فسیل باکتری روی سنگهای آسمانی را بهوجود حیات در محیطی فراتر از کرهزمین تعبیر میکنم و معتقدم که دیگر حیات منحصر به زمین نیست و میتواند در کرات و سیارات دیگر نیز وجود داشته باشد. البته اگر بخواهم واقعگرایانه دراین باره اظهار نظر کنم باید بگویم که بهدلیل اینکه نتایج این تحقیق به تازگی منتشر شده و هنوز ابتدای راه قرار داریم بسیاری از دانشمندان بهنظریه مربوط بهوجود حیات در کرات و سیارات دیگر به دیده تردید خواهند نگریست. دانشمندان ناسا نیز به سرعت به این ادعای دکتر هوور واکنش نشان دادند و طی بیانیهای اعلام کردند که شواهد علمی در حمایت از این ادعا وجود ندارد.
دکتر هوور، یکی از دانشمندان ناسا پس از شکستن سنگ آسمانی موسوم به سیای 1 و اسکن این سنگ با میکروسکوپ الکترونی متوجه وجود بقایای فسیلهای باکتری در آن شد. فسیلهای کشف شده توسط هوور در واقع میکرو ارگانیسمهایی هستند که بنا به گفته وی مشابهتهای زیادی با این نوع فسیلهای یافت شده در کره زمین دارد.
او گفته که فسیلهایی از باکتریها را روی سنگهای نادر آسمانی موسوم به سنگهای کربن چوندریتس سیای 1 کشف کرده است. از این نوع اجرام آسمانی تنها 9 مورد روی کره زمین یافت شده است. هوور افزوده است که البته برخی از فسیلها عجیب هستند نمونه برخی از این فسیلها را نیز پیش از این مشاهده نکردهبودم بنابراین نمیتوانستم آنها را شناسایی کنم. این فسیلهای عجیب را به متخصصان دیگر نیز نشان دادم و آنها نیز قادر به شناسایی این سنگوارهها نبودند.
حیات در کرات و سیارات دیگر امکان دارد؟
فرضیه حیات در کرات و سیارات دیگر پیشتر نیز توسط اندیشمندان مطرح شده بود و هماکنون نیز برنامهها و تحقیقات فضایی بیشتر بر بررسی احتمال وجود حیات در کرات دیگر متمرکز است.
براساس دانش امروزی خود میتوانیم چنین حساب کنیم که شاید میلیاردها خورشید با سیارههایی مشابه زمین در عالم وجود دارد که به هر حال مشکل بتوانیم با سفینههای فضایی خود به آنها دستیابیم. ولی برعکس، همسایگان نزدیک زمین، از قبیل ماه، زهره و مریخ را میتوان به سادگی با سفینههایی بدون سرنشین جستوجو کرد و ممکن است که در این کرات بهوجود حیات پیبرد. در حالی که عطارد نزدیکترین سیاره به خورشید، ماه و نیز سیارههای خارجی خورشید از قبیل مشتری و زحل هرگز مسکونی نبودهاند، این مسئله در مورد زهره و مریخ همیشه قابل تصور است. درجه حرارت سطح کره زهره حدود
500 درجه سانتیگراد است، بهنحوی که در حال حاضر این کره غیرقابل سکونت است.
در مورد کره مریخ این امر به درستی روشن نیست. حدود 100سال پیش مردم هنوز معتقد به حیات موجودات باهوش بر سطح کره مریخ بودند. اخترشناس ایتالیایی، شیاپارلی بر این باور بود که بر سطح این سیاره سرخفام، آبراههها و شبکههایی را کشف کرده است که مردم آنها را آثار ساختمانی یک تمدن کاملاً پیشرفته تصور میکردند اما امروزه میدانیم که این آبراههها وجود خارجی ندارند. همچنین وجود بناهایی شبیه اهرام مصر و کوهی که سطح آن تا حدودی چهره انسان را به خاطر میآورد، مدارکی نیستند که دلالت بر آن کنند که زمانی در این سیاره حیات وجود داشته است. این آثار میتوانند بهطور طبیعی نیز ایجاد شده باشند. روی زمین نیز صخرهسنگهایی وجود دارد که انگار یک پیکرتراش آنها را بهصورت پیکرههایی مشخص درآورده است، هر چند که این اشکال در اثر نیروهای طبیعت ایجاد شدهاند.اگرچه هنوز حیات خارج از زمین، بهطور یقین به اثبات نرسیده است، با وجود این بسیاری از شواهد دلالت بر آن دارند که سیارههای مسکونی دیگری نیز در عالم وجود دارد. تجربه به دست آمده عمومی و کلی این است که در فضای عالم هیچچیز منحصر به فرد نیست و در همه جای عالم انواع همگن کهکشانها، ستارگان و عناصر اصلی شیمیایی یافت میشود. پس چرا این قاعده در مورد حیات صدق نکند؟
حیات در کرات دیگر چگونه خواهد بود؟
حال فرض کنیم در منطقهای از فضای عالم که در حال حاضر ما به آن دسترسی داریم دو ستاره وجود میداشت که هر کدام نیز سیاره مسکونی زمین مانندی داشتند. در این صورت نیز بسیار غیرمحتمل است که در آنجا درست در همین زمان با تمدنی دارای فناوری برخورد کنیم. شاید بر سطح یکی از این سیارهها موجوداتی دایناسورمانند این سو و آن سو میروند که تنها 65 میلیون سال دیگر، پسینیان باهوشی خواهند داشت، که در آن زمان رادیوتلسکوپها و فضاپیماهای بدون سرنشین بسازند. شاید بر سطح سیاره دیگر 6میلیون سال پیش ساکنانی باهوش وجود داشته است که مدتهای مدیدی است که نسلشان زوال یافته است. کره خاکی ما از حدود 6-4میلیارد سال پیش تاکنون وجود داشته است.
در مقایسه با این طول عمر، تاریخ تمدن ما بسیار کوتاه است. تنها چند دههای است که ماهوارهها و رادیوتلسکوپها ساخته شدهاند. اگر تمام تاریخ کرهزمین را یک سال فرض کنیم، در این صورت تاریخ عصر فناوری پیشرفته تنها چند دهم ثانیه خواهد بود. شاید با این مقیاس تمام تاریخ تمدن فناوری ما جمعاً به یک ثانیه برسد.فرض کنیم، در جهانهایی دیگر، توسعه و تکامل به طریقی مشابه جهان ما در جریان باشد. در این صورت باز هم بسیار بعید است که در یکی از سیارههای نزدیک و همجوار ما، درست در همین لحظه کیهانی تمدن پیشرفتهای در جریان باشد. بسیار محتملتر است که جهانهای همجوار زمین مانند، از نظر توسعه و تکامل در مرحله و سطح کاملاً متفاوتی از ما باشند.
شاید در آنجا اکنون تنها موجودات تکسلولی در اقیانوس نخستین این سو و آنسو شنا میکنند، یا یک تمدن عالی پیشین بر اثر ویرانی محیطزیست، جنگ یا بیماریهای مسری میلیونها سال پیش زوال یافته است. نزدیکترین سیارهای که در آن درست در همین زمان مانند زمین فضاپیماها و تلسکوپها ساخته میشوند، احتمالاً آنقدر دور است که ما حتی با امواج رادیویی نیز نمیتوانیم به آن برسیم. حتی اگر علائم مخابراتی ما به آنجا هم برسد، هنگامی که پس از گذشت هزاران سال پاسخ آنها به زمین میآمد، شاید مدتهای زیادی از زوال تمدن و نسل بشر گذشته باشد و شاید به همین دلیل برای همیشه در اثر بعد مکان و زمان از سیارههای همنوع خود در فضای عالم جدا باقی بمانیم.