ترجمه - امیررضا نوری‌زاده : پس از کارگردانی سری فیلم‌های پرفروش دزدان دریایی کارائیب که با فیلم «دزدان دریایی کارائیب: طلسم مروارید سیاه» در سال 2003 شروع شد و با دنباله‌های «صندوق مرد مرده» و «در پایان دنیا» ادامه یافت، گور وربینسکی تنها یک هدف دیگر در ذهنش داشت؛

او سال‌ها در انتظار پیدا کردن موقعیتی برای ساخت انیمیشن بلندی درباره سوسمار کوچکی بود که فکر می‌کرد قهرمان وسترن است. نام این سوسمار خوش خیال «رنگو» است.

وقایع فیلم «رنگو» در صحرای «موهاوی» و جایی که حیوانات میلیون‌ها سال طول کشیده است تا خود را با شرایط ناهمگون محیط‌زیستی منطقه تطبیق بدهند اتفاق می‌افتد و رنگو که پیراهن رنگارنگ و گلدار به شیوه گردشگران جزایر«هاوایی» به تن دارد، در شهرک وسترنی به حرفه «هنرپیشگی» اشتغال دارد و دائم درحال تمرین نقش‌های مختلف است تا اینکه یک روز به‌طور اتفاقی سر از کنار جاده‌ای دورافتاده درمی‌آورد و پس از روزهای متوالی سرگردانی در صحرای بیکران موهاوی بالاخره به یک شهرک خاک خورده می‌رسد که در آن از قانون خبری نیست و جایی است که از غریبه‌ها هم در آن چندان استقبالی نمی‌شود ولی رنگو اهالی شهرک تازه را متقاعد می‌کند که او را به‌عنوان «کلانتر» خود انتخاب کنند.

صداپیشگی رنگو به‌عهده جانی‌دپ است که پیش از این ستاره سری فیلم‌های دزدان دریایی کارائیب بود و سایر صداپیشگان این انیمیشن را ند بتی، ایسلا فیشر و بیل نایی تشکیل می‌دهند.وربینسکی تاکنون تجربه‌ای در انیمیشن نداشته اما با کمک متخصصان شرکت نیکلودیون تلاش کرده تا کاری متفاوت را در این عرصه ارائه کند. در این گفت‌وگو او درباره دلیل انتخاب این پروژه واینکه چرا مخالف ساخت فیلم به‌صورت سه بعدی بود توضیحاتی می‌دهد.

  • ایده ساخت این انیمیشن از کجا آمده؟

من همراه با دوستم، دیوید شنون که سابقه زیادی در نگارش کتاب‌های کودکان دارد بودم. او مطرح کرد چطور است انیمیشنی درباره موجوداتی در صحرا ساخته شود. این نخستین ایده بود و بعد ژانر وسترن و قهرمان اصلی‌‌اش انتخاب شدند و قرار شد که حرفه این سوسمار ماجراجو هم هنرپیشگی باشد.

  • در مورد اینکه رنگو دقیقا چه نوع سوسماری است در فیلم چیزی نمی‌بینیم.

او توانایی تغییر رنگ دارد اما درعین حال می‌تواند نقش‌های متفاوتی را ایفا کند و به این ترتیب قادر است چند شخصیت متفاوت به مردم ساده‌اندیش شهرک وسترن ارائه کند.

  • با اینکه سابقه‌ای در ساخت انیمیشن نداشتید چطور شد این ایده را به فیلم بلندی برگرداندید؟

من در سال 2003 فیلمنامه اولیه‌ای در 12 صفحه نوشتم و بعد سراغ ساخت2 فیلم دیگر دزدان دریایی کارائیب رفتم. ساخت آنها 4سال وقت گرفت و بعد که به نوشته‌هایم نگاه کردم گفتم وقتش رسیده که این کار را تمام کنم. من با حضور 7هنرمندی که استخدام کرده بودم در 16 ماه طرح کلی را کامل کردم و البته ما حین کار به تفریحات و همه کارهای روزمره‌مان می‌رسیدیم. زندگی در این 16 ماه تعریف دیگری داشت.

  • شما که با دیزنی سابقه ساخت فیلم‌های پرفروش دزدان دریایی کارائیب را داشتید و این استودیو هم بزرگ‌ترین سازنده انیمیشن است. چرا طرح‌تان را به آنها ارائه نکردید؟

به‌نظرم برنامه کاری آنها کامل است و من باید مدت‌ها در صف منتظر می‌ماندم. با شرایطی که من داشتم، استودیو پارامونت گزینه بهتری بود.

  • اما این کار با مشارکت استودیو پارامونت و شرکت لایت‌اند مجیک میسر شد.

چیزی که من به پارامونت ارائه کردم طرح‌های اولیه بود که در آن تمامی قصه شخصیت اصلی - ماجراها، سفرها، تبعید و موفقیتش - منعکس شده بود. همه چیز در کاغذ و مداد خلاصه می‌شد و خبری از صدای جانی‌دپ نبود و حضور این شرکت در کنار پارامونت جان تازه‌ای به این طرح‌ها بخشید.

  • از همان ابتدا جانی‌دپ برای صــداپیشـگی شخصیت اصلی انتخاب شده بود یا اینکه نیاز به جلب رضایت او بود؟

ما دوستان خوبی هستیم و من فکر می‌کردم او به کارم اعتقاد دارد. من به شکل کلی درباره کار با او صحبت کردم و زمانی که کار پیش رفت، طرح‌ها را به او نشان دادم و بحث مفصلی درباره‌‌اش داشتیم. من از او پرسیدم برای صداپیشگی نقش آفتاب‌پرست آمادگی دارد و پاسخ او مثبت بود. او از همان لحظه برای این کار آماده بود و تا به آخر هم با ما همراه شد.

  • در عوض اینکه صدای هنرپیشه‌ها را برای کاراکترها به شکل مجزا ضبط کنید، ترجیح دادید آنها در صحنه‌های مربوط به شخصیت‌هایشان در کنار هم حضور داشته باشند و صحبت کنند. چرا این مسیر را انتخاب کردید؟

اگر بخواهم دروغ نگفته باشم دلیل اصلی ترس بود. من از میکروفن و محیط سرد استودیوی ضبط صدا و اینکه هر کدام از آنها واکنشی به هیچ‌چیز نداشته باشند می‌ترسیدم. من نمی‌خواستم آنها کاملا در صحنه بازی کنند. ولی اگر شخصیت آنها در حال فرار بود دوست داشتم صدای نفس نفس‌زدن آنها را زمان بیان جملات بعدی‌شان بشنوم.

  • نظر هنرپیشه‌ها درباره این نوآوری چه بود؟

اکثر آنها با لباس شخصیت‌هایشان در صحنه بودند و نورپردازی در کار نبود ما روزی 10صفحه کار می‌کردیم و برای برخی از آنها که عادت به کار فیلم و فیلمبرداری چند ساعته در روز داشتند، خسته‌کننده بود که فقط یک جمله بگویند و بعد لباس‌شان را عوض کنند و دوباره برگردند و یک جمله دیگر بگویند. آنها روزهای اول کاملا شوکه شده بودند ولی به مرور عادت کردند.

  • رنگو برای اکران سه‌بعدی برنامه‌ریزی شده بود؟

درباره این قضیه می‌توان یک کتاب نوشت. من حتی تست‌هایی برای سه بعدی بودن کار دادم ولی بودجه ما محدود بود و برای تکمیل فیلم تمام آن را مصرف کرده بودیم. اگر قرار بود فیلم سه بعدی باشد باید مقدمات آن حین کار آماده می‌شد ولی برای من این کار امکان‌پذیر نبود. به همین خاطر مشاجراتی درباره‌‌اش ایجاد شد ولی من حاضر به سه‌بعدی‌کردن فیلم نبودم.

  • پس از ابتدا مخالف این کار نبودید؟

نه نبودم اما از طرفی فکر نمی‌کنم هر ژانر و هر موضوعی را بتوان سه‌بعدی کرد. رنگو قصه خوبی دارد که تماشاگر را سرگرم می‌کند و دلیلی ندارد با سه‌بعدی کردنش به آن انرژی مصنوعی بدهیم.

  • به این ترتیب درباره فیلم بعدی دزدان دریایی کارائیب که توسط راب مارشال کارگردانی شده و قرار است سه‌بعدی باشد نظر مساعدی ندارید؟

هنوز فیلم را ندیده‌ام و دوست دارم آن را در این فرمت ببینم. ولی وقتی ایده‌ای شما را به وحشت بیندازد تکلیف‌تان با آن مشخص نیست پس بهتر است آن کار را رها کنید و به سراغ کاری بروید که همه چیز آن تعیین شده است.

  • رنگو به اعتقاد برخی از منتقدان انیمیشن بزرگسالان است. فکر می‌کنید بزرگسالان از آن استقبال کنند؟

من همیشه از این دست انیمیشن‌ها استقبال می‌کردم و اگر منصفانه قضاوت کنیم دزدان دریایی کارائیب هم می‌توانست انیمیشن باشد. آن‌سری فیلم شما را به یاد فیلم‌های ری هری هاوزن می‌اندازد و از طرفی دیگر با انیمیشن‌های دهه1970 شباهت زیادی دارد.

  • با اینکه در سال‌های اخیر بازار ساخت نسخه‌های تازه فیلم‌های قدیمی داغ شده اما چرا کسی به سراغ بازسازی انیمیشن‌های دهه 1970 نرفته؟

ریسک این کار بالاست و همه از اینکه نخستین نفر در این کار باشند می‌ترسند. شاید استودیو پارامونت در آینده نزدیک دست به این کار بزند اما قطعا نخستین کار انیمیشنی کوتاه خواهد بود تا سلیقه تماشاگر محک بخورد.

نیویورک تایمز- 2 مارس