بازار نفت تاکنون چند شوک بزرگ را تجربه کرده است؛ شوکهایی که نوسانات شدیدی را به بازار نفت و قیمت آن تحمیل کرده است اما بر خلاف شوکهای گذشته، ناآرامیهای خاورمیانه مانند تحولات سیاسی پیشین منجر به ایجاد شوک در بازار جهانی نفت نشده است. از سوی دیگر قیمت نفت هنوز به سطح قیمتهای سالهای 2007 و 2008 که بالاترین رکورد در تاریخ نفت بوده( 147 دلار برای هر بشکه) نرسیده است. آیا دوران شوکهای بزرگ در بازار نفت به انتها رسیده است؟
از زمان شروع ناآرامیها در تونس، مصر، لیبی و دیگر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، بهای نفت در بازارهای جهانی بیش از 20 دلار برای هر بشکه افزایش یافته و بهنظر میرسد که این روند همچنان ادامه داشته باشد. این افزایش قیمتها نه تنها به لحاظ تکنیکی ناموجه است بلکه میتواند خطرناک هم باشد.
پیش از این هم بحرانها باعث افزایش چشمگیر قیمت نفت شده بودند. بستهشدن کانال سوئز به خاطر جنگ 6روزه میان اعراب و رژیم اشغالگر قدس در سال 1967، اعتصاب در صنعت نفت ایران در سال 1979 که در نهایت به انقلاب در کشور انجامید، وقفه در صادرات نفت کویت به خاطر حمله نظامی عراق به این کشور در سال 1990 و کاهش چشمگیر صادرات نفت ونزوئلا در اثر اعتصاب کارکنان صنعت نفت این کشور در سال 2003 همگی از جمله وقایعی هستند که پیش از این باعث اوجگرفتن قیمت نفت شده بودند. در هر کدام از این موارد، کاهش ناگهانی در عرضه نفت به این دلیل باعث افزایش قیمتها شد که ظرفیت خالی برای تولید وجود نداشت.
اما شرایط امروز متفاوت است، چرا که چند هفته پیش از آنکه صادرات نفت لیبی دچار کاهش شود، قیمت نفت در حال افزایش بود و دیگر اینکه حتی قطع کامل صادرات نفت لیبی هم تهدیدی جدی برای تامین نفت مورد نیاز جهان به حساب نمیآید.
در جهان امروز عرضه نفت با مشکل خاصی مواجه نیست، ظرفیت کافی برای جبران وقفههای ایجاد شده در تولید وجود دارد و میزان نفت تجاری موجود در جهان هم نزدیک به بالاترین سطح خود قرار دارد. عربستان سعودی و بسیاری از همسایگانش ظرفیت خالی برای افزایش تولید و صادرات نفت جهت جبران هرگونه اخلال در تولید صادرکنندگانی حتی بزرگتر از الجزایر، نفت، یمن و لیبی را دارند. اکنون مانند چند سال قبل گلوگاهی در پالایشگاهها وجود ندارد، کمبودی در تعداد نفتکشها دیده نمیشود و کشورهای واردکننده هم از ذخایر استراتژیک کافی برخوردارند.
به علاوه در هیچ کدام از کشورهایی که با مشکل بیثباتی مواجه شدهاند، معترضان خشمی نسبت به دولتهای خارجی یا کشورهای واردکننده نفت ندارند. سفارتخانههای خارجی در این کشورها مورد حمله قرار نگرفتهاند و گزارشهای اندکی در مورد آسیب عامدانه به تاسیسات نفتی و خطوط انتقال مخابره شده است. در مقابل عواملی که باعث شکلگرفتن اعتراضات شد مانند بیکاری، رشد ناچیز و کمبود فرصتهای شغلی میتوانند در اثر ایجاد اخلال در درآمدهای نفتی تشدید شوند. نه دولتهای موجود و نه انقلابیون هیچ کدام بهدنبال اصلاحاتی که باعث اخلال در تولید نفت بشود، نیستند.
پس چرا قیمتها افزایش یافتهاند؟
طی یک دهه گذشته نقش نفت نه بهعنوان سوخت برای اقتصاد جهان بلکه بهعنوان یک دارایی مالی تقویت شده است.
بنگاههای سرمایهگذاری و سرمایهگذاران اکنون از نفت بهعنوان بخشی از سبد سهام جهت ایمنسازی سرمایه خود در مقابل خطرات ناشی از نگهداری سهام، ارز و دیگر داراییها استفاده میکنند و از آنجا که نگهداری نفت واقعی به مراتب مشکلتر از نگهداری سند و کاغذ است، تمایل سرمایهگذاران به خرید حوالجات نفتی افزایش یافته است. در نتیجه حجم مبادلات نفتی در بازارهای جهانی نسبت به مصرف روزانه نفت جهان به مراتب بیشتر است.
حتی پیش از خیزش مردم در کشورهای عربی، تقاضای سرمایهگذاران برای نفت بهعنوان یک دارایی مالی باعث افزایش بهای نفت خام برنت به بالای بشکهای 90 دلار شده بود. چنین قیمتی برای نفت، سرمایهگذاری بیشتر در این صنعت را توجیهپذیر میکند. پروژههایی که برای توسعه تولید نفت در آینده به کار میروند و حتی روشهای پرهزینه تولید نفت مانند استخراج از عمق دریا و روشهای نوین تولید گاز مایع برای اینکه از لحاظ تجاری توجیهپذیر باشند، تنها به نفت بیشتر از 60دلار نیاز دارند. تعداد پروژههای در دست اقدام نسبت به سال گذشته در آمریکا 28درصد و خارج از آمریکا 11درصد افزایش یافته است.
همچنین تخمینها نشان میدهد که صنعت نفت در بخش اکتشاف و تولید در سال 2011 به میزان 11درصد رشد خواهد کرد اما چنین سرمایهگذاریهایی باعث افزایش تولید نفت در سالهای آتی خواهد شد و در کوتاهمدت، عربستان اصلیترین جایگزین برای جبران اخلال در تولید نفت محسوب میشود. در چنین شرایطی و بدون در نظر گرفتن افزایش بیشتر تولید اوپک، جهشی دیگر در بهای نفت کار را به جایی خواهد رساند که رشد اقتصاد با مشکل مواجه شود. تا آن زمان انتظارات و نگرانی سرمایهگذاران در مورد رشد سریع اقتصادهای نوظهور و افزایش ناآرامیهای سیاسی، نفت را به سمت قیمتهای بالاتر سوق خواهد داد. اما تورم در بازار مواد خام بهطور کلی و بازار نفت بهطور خاص میتواند بهطور جدی به رشد اقتصاد جهان لطمه وارد کند و حتی روند آن را معکوس کند.
تحت قوانین فعلی، آژانس بینالمللی انرژی از اعضای خود نخواهد خواست که ذخایر نفتی استراتژیک خود را آزاد کنند مگر اینکه کمبود شدیدی در عرضه نفت ایجاد شود. جهان امروز حتی در نزدیکی چنین شرایطی هم قرار ندارد، اما با اینحال نگرانی سرمایهگذاران بهای نفت را به سطح خطرناکی رسانده است. شاید زمان آن رسیده باشد که آژانس بینالمللی انرژی در قوانین خود تجدید نظر کند؛ چرا که قوانین فعلی پیش از زمانی که نفت بهعنوان یک دارایی مالی شناخته شود، نوشته شده بود.
حباب بازار نفت بالاخره خواهد ترکید؛ همانطور که در سال 2008 هم بعد از اینکه قیمت نفت به 150دلار رسید، بازار سقوط کرد. یک بحران جهانی دیگر در اقتصاد جهان که این بار عامل اصلی آن قیمت بالای نفت است، برای همگان یک فاجعه محسوب میشود؛ به خصوص آنهایی که بهدنبال اصلاحات اقتصادی و سیاسی در خاورمیانه هستند.
در همین حال، قیمتهای فعلی نفت به اقتصاد کشورهای واردکننده نفت آسیب میزند. 20دلاری که در این مدت به قیمت هر بشکه نفت افزوده شده چیزی نیست جز مالیات اضافهای که مصرفکنندگان باید به خاطر نگرانی سرمایهگذاران بپردازند.
در حالیکه وقفههای کوتاهمدت در تولید نفت قابل اداره کردن است و به همین خاطر افزایش قیمتهای اخیر موجه نیستند اما نا آرامیهای فعلی در بلندمدت میتوانند مشکلات زیادی را برای مصرفکنندگان به بار بیاورند. همچنین رژیمهای جدید در منطقه ممکن است با دست زدن به سیاستهای پوپولیستی، سهم بیشتری از تولید نفت و گاز خود را به صنعتی شدن و دیگر مصارف داخلی اختصاص دهند و همچنین رهبران جدید ممکن است به خاطر همکاریهای نزدیک شرکتهای خارجی با رهبران سابق کشورهایشان، جلوی سرمایهگذاریهای خارجی ضروری در کشورشان را بگیرند. احتمال وقوع چنین روندهایی وجود دارد اما به هر حال چنین افزایش نابخردانهای در قیمت نفت، چیزی جز دردسر نخواهد بود.
MEES