تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۰ - ۰۴:۰۶

دیکتاتورهای منطقه، یکی یکی از صحنه زندگی مردم خاور‌میانه خارج می‌شوند.

 بحرین و آذربایجان 2کشوری هستند که امواج بیداری اسلامی به آنها رسیده و هر روز اخبار جدیدی از اعتراض مسالمت‌آمیز مردم آن خطه‌ها در رسانه‌ها منتشر می‌شود؛ اعتراضاتی که با حضور نیروهای امنیتی و انتظامی به خشونت کشیده می‌شود.

بازداشت‌های بی‌حساب و کتاب و کشتن کسانی که دیگر حضور دیکتاتورها را بر نمی‌تابند، زخمی شدن تعداد بی‌شمار شهروندان معترض و شکنجه و کشتار، وقایع این روزهای کشورهای خاور‌میانه است.

تونس و مصر در ماه‌های گذشته توانستند پوستی بترکانند و از حوزه دیکتاتورهای لائیک خارج شوند، کشورهایی مانند بحرین و لیبی این روزها مراحل گذر از نظام‌های استبدادی غیردینی را به سمت و سوی خواست مردم خود طی می‌کنند.

بحرین، کانون اسلامخواهی عربی

شاید در میان کشورهای عربی که این روزها در گیرودار تشنجات سیاسی هستند، وضعیت بحرانی بحرین را به‌عنوان یکی از شاخص‌ترین مردم اسلامخواه بتوان مثال زد.

این کشور که سال‌هاست با حضور حاکمان همکار و همدل با قدرت‌های جهانی مانند ایالات متحده آمریکا و پادشاهی بریتانیا اداره می‌شود در روزهای گذشته، خشونت‌های بسیاری را به خود دیده است. خواست مردمی که در میدان اصلی پایتخت این کشور تجمع می‌کنند، خروج حکام وابسته به آمریکا و ارتجاع عرب، از این کشور است. هر چند در خشونت نیروهای امنیتی بحرین و نظامیان اعزام شده از عربستان سعودی و امارات متحده عربی تاکنون صدها نفر کشته و زندانی شده‌اند، ولی مردم همچنان در خیابان‌ها، گذر از دیکتاتوری پادشاهی خاندان آل‌خلیفه و عبور به دمکراسی اسلامی را می‌خواهند.

آنها می‌گویند تا لحظه آخر سقوط آل‌خلیفه از قدرت، هستند و می‌گویند اصلاحات سیاسی وعده داده شده از سوی حکومت، نمی‌تواند باعث برگشتن‌شان به خانه‌ها شود.

از طرف دیگر، نیروهای امنیتی و انتظامی این کشور با درخواست کمک از رژیم‌های مرتجع منطقه، مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی، همچنان به سیاست کشتار و سرکوب خود ادامه می‌دهند؛ رژیم‌هایی که با کمک به دیکتاتوری‌های کوچک‌تر، سعی در حفظ موقعیت داخلی خود دارند. با این همه، عربستان سعودی که تفنگدارانش را به بحرین فرستاده، خود درگیر اعتراضات مردمی است.

آخرین اخبار که از پشت پرده‌های سانسور در این کشور به جهان آزاد می‌رسد، نشان از اعتراضات فراوان مردم این کشور، به خصوص شیعیان عربستان دارد. آنها خواستار آزادی‌های مدنی بیشتری شده‌اند که رژیم سعودی سال‌ها دریغ کرده است.

یمن و پایانی برای علی عبدالله‌صالح

یمن، یکی دیگر از کشورهای عربی است که این روزها را شاید بتوان آخرین ایام دیکتاتوری صالح بر آن دانست؛ رئیس‌جمهور مادام‌العمری که در امواج اعتراض مردم این کشور، گرفتار شده و هر چه وعده می‌دهد تا آنها را آرام کند، طرفی نمی‌بندد.
یمن در 33 سال گذشته با دیکتاتوری علی عبدالله‌صالح روبه‌رو بوده و امروزه، بسیاری از جوانان و شهروندان طبقه متوسط این کشور، می‌خواهند مانند مردم تونس و مصر، طعم آزادی را بچشند. از این رو است که تظاهرات مردم در نقاط مختلف این کشور، هر روز گسترده‌تر می‌شود و خواست آنها نیز روز به روز شفاف‌تر، نمود می‌یابد؛ آزادی و اسلام.

عمان، جرقه‌هایی که آتش را روشن کرد

عمان، کشور دیگری در منطقه است که مردم عرب آن، این روزها درگیرودار مبارزه با رژیم استبدادی خود هستند. خبرگزاری‌های بین‌المللی مانند رویترز این روزها اخبار مختلفی را از درگیری بین معترضان و خشونت‌های فزاینده نیروهای امنیتی در این کشور مخابره می‌کنند. شهر صحار به‌عنوان کانون اعتراضات اسلامخواهانه مردم عمان، این روزها صحنه مقابله و رویارویی پلیس و تظاهر‌کنندگان شده است، به طوری که حضور خودروهای زره‌پوش و ماشین‌های بزرگ آبپاش در این شهر، به صحنه‌ای روزمره، مبدل شده است.

اردن، بیداری اسلامی در سایه تنفر از رژیم صهیونیستی

ولی در سوی دیگر خاورمیانه، دیوار به دیوار رژیم صهیونیستی، مردم عرب منطقه خیزش اسلامخواهانه خود را چندی است شروع کرده‌اند. هر چند اعتراضات مردم اردن در هیاهوی رسانه‌های غربی در نبردهای طرابلس، گم شده، ولی باز هم بسیاری از اعراب منطقه، به این کشور به مثابه خط مقدم مقابله با اسرائیل نگاه می‌کنند.

تحولات در اردن در شرایطی شکل می‌گیرد که هر روز رژیم اشغالگر قدس حملات زیادی را به غزه، طراحی و اجرا می‌کند.
با این حال، جنبش اسلامی فلسطین طی اطلاعیه‌ای اعلام کرده به زودی جنایات این رژیم را پاسخ خواهد داد. تحلیل‌گران می‌گویند یکی از دلایل افزایش این حملات، تحولات منطقه، به‌خصوص کشورهای عرب همجوار با خاک اشغال شده فلسطین است. آنها معتقدند اسرائیل می‌خواهد با فشار فزاینده به مردم عرب مناطق اشغال شده، نوعی گروگانگیری دولتی را به نمایش بگذارد تا مگر اعراب معترض در اردن و مصر، از فشار بر حاکمان مستبد حال و گذشته خود برای قطع روابط با اسرائیل دست بردارند.

در اردن، تحصن‌کنندگان بی‌شمار، از حاکمان مستبد خود می‌خواهند قانون اساسی را تغییر دهند، قانون جدید انتخابات را تصویب و به اجرا درآورند که از پیامدهای آن، عدم دخالت پادشاه در تعیین دولت است. آنها می‌گویند انتخابات پارلمان فرمایشی این کشور باید باطل و انتخابات زودهنگام برگزار شود.

لیبی، خونین‌ترین درگیری‌های تاریخ انقلاب‌ها

واپسین صفحات از کتاب سرنوشت دیکتاتور دیوانه لیبی، با خون مردم این کشور رنگین شده است؛ مردمی که از حکومت چهل و چند ساله معمر‌قذافی، مستبد نظامی که با کودتا بر سر کار آمده، به تنگ آمده‌اند و می‌خواهند خود، بر سرنوشت خویش حاکم باشند. لیبی، سال‌هاست توسط قذافی اداره می‌شود که رعایت حداقل‌های اصول مسلم اسلام را نمی‌کند. همنشینی با زنان متعدد، افتخار به داشتن محافظان زن، شرب مشروبات الکلی، کشتن بی‌گناهان و به بند کشیدن شخصیت‌ها و چهره‌های وجیه‌المله، از جمله اقدامات این چند ساله دیکتاتور دیوانه لیبی بوده است.

این روزها، جامعه جهانی مجبور شده با مردم معترض لیبی همسویی کند. زیرا دیوانه‌بازی‌های این فرد، به قدری نگرانی‌های بین‌المللی را افزایش داده که برخی قدرت‌های جهانی با چشم طمع دوختن به منابع نفتی این کشور، دخالت نظامی را آغاز کرده‌اند.

با این حال، شکاف در دولت قذافی، این روزها نشان از فروپاشی نزدیک نظام استبدادی لیبی دارد. نخست‌وزیر و رئیس مجلس این کشور از لیبی گریخته‌اند. وزیر امور خارجه لیبی به بیگانگان پناهنده شده و بسیاری از فرماندهان نظامی که سال‌ها چشم و گوش بسته به دستورات دیوانه سبز گوش می‌دادند، این روزها، دچار تردیدهای جدی شده‌اند.

از آن سو، مردم معترض این کشور، از روزهای ابتدایی اعتراضات خود، خواسته‌هایشان را با صدای بلند به جهان اعلام کرده‌اند؛ خواسته‌هایی که این روزها در سراسر ممالک عربی شنیده می‌شود؛ برخورداری از حداقل آزادی‌های سیاسی، جمع شدن بساط استبداد و اجازه به جا آوردن مناسک دینی خود.

روشن بینی در کلام رهبری

تحولات در کشورهای عرب منطقه به قدری سریع پیش می‌رود که رسانه‌های آنلاین مانند خبرگزاری‌ها و سایت‌های اینترنتی از آن جامی‌مانند. با این حال، در ایران وضعیت این کشورها به دقت رصد می‌شود و بر همین اساس است که بالاترین مقامات کشورمان، آینده خاورمیانه جدید را در گفتار خود برای دیگران ترسیم می‌کنند. مقام معظم رهبری در بیانات خود در جمع تعدادی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح، خبر از تغییرات گسترده در آینده کشورهای خاورمیانه داده‌اند. به گفته ایشان، تقریبا همه تحلیل‌گران دنیا اذعان دارند که حرکت کنونی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ناشی از قیام ملت ایران است.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تأثیرات پیروزی انقلاب اسلامی ایران در تغییر معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله قضیه فلسطین و همچنین شکسته شدن ابهت استکبار، معتقدند حرکت کنونی منطقه نتیجه انباشت تدریجی انگیزه‌ها، فکرها و تصمیم‌هاست که اکنون بروز کرده است و این موضوع نیز ناشی از ایستادگی و ثبات قدم ملت ایران و نشانه‌های خوب پیشرفت در ایران اسلامی است.

الگو شدن حرکت اسلامی مردم ایران در 3 دهه گذشته، امروز چراغی فراسوی این ملت‌هاست. از این رو است که حضرت
آیت‌الله خامنه‌ای می‌افزایند: انقلاب اسلامی ایران همانند شجره طیبه‌ای است که میوه‌های ایستادگی 32 ساله آن به صورت عزت ملت، سربلندی سیاسی نظام اسلامی، پیشرفت‌ها و نوآوری‌ها در عرصه‌های مختلف علمی و اقتصادی و کوتاه نیامدن در مقابل قدرت‌های زورگو، تداوم پیدا کرده و اکنون به الگویی برای ملت‌های منطقه تبدیل شده است.

این چنین که به‌نظر می‌رسد سال 1390 برای بسیاری از کشورهای عرب منطقه، سال گذر از استبداد به سوی مردم‌سالاری و گریز از بی‌دینی و وابستگی، به سمت اسلامی شدن است؛ یعنی همان جوهره انقلاب ملت بزرگ ایران در سال 1357..

نگاهی به انگیزه‌ها و اهداف جریان‌های سیاسی در بحرین

مهم‌ترین انگیزه‌ها و هدف‌های نهضت اسلامی در بحرین را می‌توان به حاکمیت خاندان آل خلیفه ارجاع داد که مردم بحرین هیچ‌گاه موافق حاکمیت آنان نبوده‏اند و دلایل این نارضایتی را باید به 2 بخش تقسیم کرد؛
1) خاندان آل‌خلیفه‏ بحرینی نیستند بلکه از اقلیت سنی مذهب مهاجری هستند که در پی اختلافات مذهبی با قبیله بنی کعب در زمان ریاست شیخ نصرالله‌خان، والی منصوب کریم خان زند بر بحرین، از کویت وارد بحرین شده‌اند.

2) به قدرت رسیدن خاندان آل خلیفه براساس خواست و رضایت مردم صورت نگرفته، بلکه آل‌خلیفه قدرت را با پذیرفتن تحت‌الحمایگی ‏انگلیس در سال1820 حفظ کرده است.

وابستگی رژیم بحرین به غرب

آل خلیفه در سال1820با انعقاد پیمانی با انگلیس، اداره گمرکات، تجارت و امنیت داخلی و خارجی خود را به مأموران‏ این کشور سپرد. تحت‏الحمایگی بحرین در سال1880 با امضای ‏پیمان زیر مورد تایید مجدد قرار گرفت: من عیسی بن آل خلیفه شیخ بحرین بدین وسیله خودم و جانشینانم را در برابر دولت‏ انگلیس متعهد می‌سازم که از مذاکره یا انعقاد هر نوع پیمان با هر کشور یا دولتی غیر از بریتانیا و بدون موافقت دولت نامبرده خودداری کنم و به هیچ دولتی جز بریتانیا اجازه تأسیس نمایندگی سیاسی یا کنسولی را ندهم.

به این ترتیب انگلیس در سال1919 تحت‌الحمایه‌بودن بحرین را به‌صورت رسمی اعلام کرد و از آن پس بحرین تحت سرپرستی یک مستشار انگلیسی ‏اداره می‏شد. این مسئله منجر به قیام ناکام مردم بحرین در سال1951 شد که طی آن مردم خواهان اخراج بل‌گراو، حاکم انگلیسی بحرین شدند.

پس از استقلال بحرین نیز وابستگی رژیم آل خلیفه به استعمارگر جدید یعنی آمریکا ادامه یافت و این وابستگی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و جنگ اول و دوم خلیج‌فارس شدیدتر شد. اعتراف سخنگوی کاخ سفید مبنی بر اینکه اگر کمک‌های دولت بحرین نبود، به هیچ وجه قادر به مقاومت و ماندن در خلیج‏فارس نبودیم، مؤید این وابستگی مضاعف است.

جریان‌ها و احزاب معارض بحرین

در بحرین 11 جریان معارض سیاسی فعالند که در پاره‌ای از انگیزه‌ها و اهداف با یکدیگر اختلاف نظر دارند اما در حال حاضر همگی بر سر موضوع پایان حکومت آل‌خلیفه با یکدیگر موافق‌اند.

1) جنبش احرار
این جنبش در سال1956 تشکیل شد و در دهه60 قیام کارگری علیه رژیم بحرین و جنبش معروف را پدید آورد و از سال1981 به اقدامات نظامی ضد‌دولتی متوسل شد. اعضای این جنبش را مسلمانان شیعی و سنی تشکیل می‌دهند و براساس ایدئولوژی اسلامی و شعار نه غربی، نه شرقی و با تکیه بر استراتژی بسیج افکار عمومی و پرهیز از هرگونه‏ سازش، خواهان برقراری حکومت اسلامی در بحرین هستند. حسین الشهابی در حال حاضر یکی از رهبران برجسته این جنبش به‌شمار می‌آید و جنبش احرار در اعتراضات اخیر بحرین حضور فعالی داشته و در کنار جریان‌های معارض دیگری چون الوفاق و حق خواستار انحلال دولت و پارلمان و سرنگونی رژیم آل خلیفه است.

2) جمعیت وفاق اسلامی
جمعیت وفاق اسلامی بحرین جمعیتی سیاسی اسلامی شیعی بحرینی است که در سال2001 تأسیس شد و از جمله بزرگ‌ترین گروه‌های معارض بحرینی است و از بعد تاریخی باید آن را میراث‌بر جنبش احرار بحرین دانست که محرک اصلی اعتراضات سال‌های1994 و 1998 بود.
ریاست جمعیت را هم‌اکنون شیخ علی سلمان برعهده دارد و دیدگاه حاکم بر جمعیت این است که برای ساخت کشوری پیشرفته باید به حاکمیت مردم در تمام مؤسسات حکومتی روی آورد و از این حیث شعار آزادی و عدالت و برابری را براساس اصول و مبادی اسلامی سرمی‌دهد. همان‌گونه که گفته شد، این جمعیت بزرگ‌ترین جریان معارض بحرین به‌شمار می‌آید و در پارلمان این کشور دارای 18‌نماینده است که در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه رژیم حاکم علیه معترضین بحرینی رسما از پارلمان استعفا کردند.

3) جنبش حق
آنگونه که خود را معرفی می‌کند، جنبش آزادی‌ها و دمکراسی بحرینی با گرایش‌های اصلاح‌طلبانه است و در کنار الوفاق‌الاسلامی یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین جنبش‌های معارض بحرینی را تشکیل می‌دهد. ابتدا حسن‌المشیمع از رهبران برجسته معارض بحرینی دبیر کل جنبش و عیسی‌الجودر معاون وی تلقی می‌شد که بعدها مشیمع به رهبری جنبش برگزیده شد. جنبش حق در 11 نوامبر‌2005 میلادی تأسیس شد و باید آن را انشقاق حاصله از جمعیت الوفاق الاسلامی برشمرد. اما درباره حسن مشیمع، رهبر جنبش حق باید گفت که همزمان با اعتراضات اخیر مردم بحرین علیه رژیم آل‌خلیفه، وی و جنبش‌اش نیز پیوستن خود به اعتراضات مردمی و قیام علیه رژیم بحرین را اعلام کرده و به‌سان جمعیت الوفاق الاسلامی خواسته‌هایش در انحلال دولت و پارلمان و رژیم آل خلیفه نمود پیدا می‌کند. مشیمع 63‌ساله در سال2010 به اتفاق 25 شخصیت دیگر معارض بحرینی متهم به اقدام و تلاش جهت براندازی رژیم حاکم شد و تا پیش از آن 4 بار بازداشت شده بود. وی را باید از جمله شخصیت‌های منطقه‌ای حامی جمهوری اسلامی ایران دانست.

4) جمعیت الوعد (العمل الوطنی و الدیمقراطی)
اولین جمعیت سیاسی بحرین که در سال‌2001 اعلام موجودیت کرد و ادامه تاریخی جبهه مردمی بحرین (چپ‌گرایان) به‌شمار می‌آید و همچنان نیز ائتلافی از چپ‌گرایان، ملی‌گرایان و نیروهای مستقل بحرینی تلقی می‌شود. این جمعیت انتخابات سال‌2002 را تحریم کرد، اما در انتخابات سال‌2006 شرکت کرد و در انتخابات اخیر بحرین یعنی 2010 با 3 نامزد مشارکت داشت.

5) جمعیت عمل اسلامی (جمعیه العمل الاسلامی)
این جریان در اواخر دهه‌70 تأسیس شد و در آن زمان به جریان شیرازی‌ها معروف شد که منتسب به آیت‌الله محمد شیرازی، مرجع تشیع بود و ادامه جبهه اسلامی آزادی بحرین به‌شمار می‌آید که در سال 1981 متهم به تلاش برای انقلاب علیه دولت وقت بحرین شد.

6) جمعیت تجمع ملی و دمکراتیک (جمعیه التجمع القومی الدیموقراطی)
نماینده جریان بعثی‌ها در بحرین به‌شمار می‌آید.
این جریان انتخابات سال2002 را تحریم اما در انتخابات 2006 شرکت کرد و در انتخابات سال 2010 شرکت کرد.

7) جمعیت تریبون دمکراسی پیشرو (جمعیه المنبر الدیموقراطی التقدمی)
نماینده جریان چپ‌گرا در بحرین و ادامه جبهه آزادی بخش ملی بحرین است که نخستین حزب کمونیست تشکیل شده در منطقه خلیج‌فارس در سال‌1955 به‌شمار می‌آید. این جمعیت در انتخابات‌2002 شرکت کرد و
3 کرسی را در پارلمان به‌دست آورد اما در انتخابات‌2006 نتوانست موفق شود.

8)جمعیت عربی اسلامی‌الوسط (جمعیه‌الوسط العربی الاسلامی)
جریان ناصری (منتسب به جمال عبد‌الناصر) و همچنین اسلام‌گرایان بحرینی را دربرمی‌گیرد. در انتخابات سال‌2002 شرکت کرد، اما هیچ‌یک از نامزدهایش به پارلمان راه نیافتند.

9) جمعیت تریبون ملی اسلامی (جمعیه‌المنبر الوطنی الاسلامی)
نماینده و بازوی سیاسی جمعیت الاصلاح است که در دهه40 در بحرین تشکیل شد. در انتخابات 2002 شرکت کرد و موفق شد 8 کرسی پارلمان را بدست آورد. در انتخابات 2006 با جمعیت‌الاصاله (جریان سلفی‌ها) ائتلاف کرد و 7کرسی را به دست آورد و در انتخابات 2010 با 8 نامزد شرکت کرد.

10) جمعیت اصالت (جمعیه الاصاله)
نماینده و بازوی سیاسی جمعیت تربیت اسلامی است که در انتخابات 2002 شرکت کرد و موفق شد 6 کرسی را در پارلمان به دست آورد. در انتخابات 2006 نیز با ائتلاف با منبر الوطن الاسلامی 6 کرسی در پارلمان به دست آورد.

11) جنبش عدالت ملی (حرکه العداله الوطنیه)
در پی بروز شکاف در جمعیت تجمع ملی دمکراتیک این جمعیت تشکیل شد و جمعیت کوچکی است که فعالان چپ‌گرا و مستقل را دربرمی‌گیرد و به شکلی ویژه در شهر المحرق فعالیت می‌کند و در انتخابات‌2006 نیز شرکت کرد.

برچسب‌ها