ترجمه - امید جعفرنژاد: دیکتاتورهای خاورمیانه و شمال‌آفریقا که سال‌های زیادی است قدرت را در دست دارند، متهم به فساد و پارتی بازی در دولت شده‌اند.

 آنها علیه ملت خود از نیروهای امنیتی سرکوبگر به‌صورت گسترده‌ای استفاده و صدای مخالفان را به بهانه جنگ با افراط‌گرایی خاموش می‌کنند. دیکتاتورها همیشه نگران افزایش تورم و قیام جوانان انقلابی بیکار هستند. کشورهای غربی که روابط دوستانه‌ای با این رژیم‌های دیکتاتوری دارند و از وضعیت به‌وجود آمده گیج و آشفته شده‌اند، حاضرند به خاطر دستیابی به منابع گسترده و نفوذ در موقعیت راهبردی آنها، سرکوب مردم توسط حکومت‌های استبدادی را نادیده بگیرند. حتی رهبران بی‌احساس و عملگرای جمهوری‌های آسیای میانه که کشورشان پس از فروپاشی و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی سابق به‌وجود آمد، باید به این نکته توجه کنند که در پشت انقلاب‌های اخیر جهان عرب مفاهیم شناخته شده‌ای نهفته است که باید آنها را نگران کند. با وجود این به‌نظر می‌رسد که هیچ‌کدام از آنها نگران این انقلاب‌ها نیستند.

رهبران مستبد کشورهای آسیای میانه بر این باورند که می‌توانند در برابر انقلاب‌های رنگین واکنش بهتری از خود نشان دهند.
از سال1989 میلادی تاکنون، «نور سلطان نظربایف» بر قزاقستان و «اسلام کریم‌اف» بر ازبکستان حکومت می‌کنند. «امام علی رحمان» هم رهبری تاجیکستان را از سال1992 میلادی تاکنون بر عهده دارد. «صفر مراد نیازوف» دیکتاتور ترکمنستان، که خودش را «ترکمن باشی» یا «رهبر ترکمن‌ها» می‌نامید، در دسامبر2006 درگذشت. «قربان قلی بردی محمداف» که جانشین «صفر مراد نیازوف» به‌حساب می‌آید و خصوصیات و ویژگی‌های شخصیتی او را ندارد، کمتر دنباله‌روی روش حکومتی دیکتاتوری وی است اما شیوه‌ای انزواطلبانه و مستبدانه را در اداره حکومت به‌کار می‌برد. در این میان تنها قرقیزستان از سال1989 تاکنون شاهد وقوع 2 انقلاب بوده است. انقلاب نخست در سال2005 اتفاق افتاد، به‌صورتی که در آن زمان قیام مردمی باعث سرنگونی «اصغر آقایف» و روی کار آمدن «قربان بیک باقی‌اف» شد. انقلاب دوم، سال گذشته به وقوع پیوست، به‌صورتی که قیام مردمی باعث سرنگونی حکومت «باقی‌اف» شد و منطقه آسیای‌میانه نخستین آزمون دمکراسی پارلمانی را تجربه کرد.

اعمال شنیع و شرارت‌ها در رژیم‌های دیکتاتوری دیگر، به میزان متفاوتی وجود دارد. ازبکستان که پرجمعیت‌ترین کشور آسیای میانه به حساب می‌آید، ظالم‌ترین حاکمان را دارد. جاسوس‌های ازبک به خاطر شکنجه‌هایی که انجام می‌دهند، سابقه و شهرت بدی از خود به‌جا گذاشته‌اند؛ رژیم‌هایی که آزادی بیان و اندیشه را محدود می‌کنند، مخالفانشان را تحت تعقیب قرار می‌دهند و آنها را شکنجه می‌کنند و نتایج انتخابات را هم به نفع خودشان تغییر می‌دهند. دامنه فساد در حکومت‌های دیکتاتوری بسیار وسیع است. در سال2010 میلادی نتایج «شاخص سنجش فساد» که توسط سازمان «شفافیت بین‌الملل» گردآوری شده بود، نشان داد که غیر از قزاقستان تمام کشورهای آسیای میانه در پایین‌ترین سطح جدول مبارزه با فساد حکومتی در جهان قرار دارند و حتی قزاقستان که از مجموع 174 کشور در رده 105‌جدول واقع شده است، پایین‌تر از تونس و مصر قرار دارد.

پارتی بازی در رژیم‌های دیکتاتوری در رابطه میان دولت و تجارت مشاهده می‌شود. برای مثال، دست داشتن پسر «باقی‌اف» در معامله‌های پر منفعتی که در قرقیزستان صورت می‌گرفت، زمینه‌های سقوط حکومت پدرش را فراهم کرد. یکی از پسر خوانده‌های «نظربایف» که در اتریش سفیر بود، در سال2007 میلادی به خاطر اتهامات آدم ربایی و دست داشتن در جرائم سازمان‌یافته و پولشویی، از مقام خود برکنار شد. یکی دیگر از پسرخوانده‌های «نظربایف» که چهره مهم و شناخته‌شده‌ای در صنعت نفت و گاز به حساب می‌آید، به‌عنوان جانشین احتمالی پدرش از او نام برده می‌شود. گفته می‌شود دختر ثروتمند «کریم‌اف» که از قدرت و نفوذ زیادی در ازبکستان برخوردار است، منفورترین چهره در میان مردم آن کشور به حساب می‌آید.

با وجود این، کمتر احتمال می‌رود که گروه‌های بزرگی از معترضان به‌زودی در خیابان‌های عشق آباد، آستانه، دوشنبه یا تاشکند تجمع کنند. با توجه به شباهت‌های سیاسی این کشورها، به‌نظر می‌رسد که وضعیت منطقه آسیای میانه درمقایسه با خاورمیانه و شمال آفریقا متفاوت باشد. زبان اصلی مردم کشورهای آسیای میانه ترکی است و گروه‌های بزرگ قومی روسی و دیگر گروه‌های اقلیت در آن به چشم می‌خورند اما تاجیک‌ها فارسی صحبت می‌کنند. اگر کشورهای آسیای میانه بخواهند از سیاست‌های کشورهای دیگر الگو برداری کنند، به احتمال زیاد به سیستم‌های حکومتی ترکیه یا جمهوری‌های شوروی سابق می‌نگرند و از آنها پیروی می‌کنند، این در حالی است که وقوع انقلاب‌های رنگین در اوکراین و گرجستان احتمالا باعث نگرانی بیشتر مقامات آن کشورها شده است.

علاوه بر این، دسترسی به اینترنت در بیشتر کشورهای آسیای میانه به‌شدت محدود شده و سرعت آن کاهش یافته است. وبلاگ‌نویس‌ها نقش مهمی در وقوع قیام مردمی سال گذشته در قرقیزستان داشتند اما در خارج از مناطق شهری و در مناطق روستایی کشورهای آسیای میانه، کمتر کسی است که به رایانه و اینترنت دسترسی داشته باشد. در کشور ازبکستان ارتباطات اینترنتی ضعیف و گران است و مردم به سختی می‌توانند از شبکه‌های اجتماعی اینترنتی استفاده کنند.

یکی از اتاق‌های بحث و گفت‌وگوی آنلاین در میان تبعیدیان ازبکی محبوبیت زیادی دارد، اما پس از آنکه ماموران دولتی تعدادی از اعضای آن را دستگیر کردند، مدیر این اتاق گفت‌وگو اخیرا از کاربران اینترنتی خواسته است که هیچ وقت این سایت را در داخل کشور باز نکنند و وارد آن نشوند.

تاریخ اخیرا نشان داده است که رژیم‌های دیکتاتوری، انقلاب‌های مردمی را سرکوب می‌کنند. برای مثال، وقوع نا آرامی‌ها در شهر اندیجان ازبکستان که در سال2005 میلادی صورت گرفت، به بهای قتل عام مردم توسط نیروهای دولت آن کشور تمام شد. اما اکنون تردیدهایی نسبت به آمادگی «کریم‌اف» برای سرکوب دوباره مردم ازبکستان وجود دارد. پس از گذشت 5سال از وقوع جنگ داخلی در تاجیکستان که در سال1997 پایان یافت، این کشور نگران شروع دوباره هرج و مرج و خشونت‌هاست. حتی قیام مردمی موفقی که سال گذشته در قرقیزستان صورت گرفت، در جای دیگر به‌عنوان یک اتفاق منفی از آن نام برده می‌شود. این قیام سرشار از خشونت و هرج و مرج بود و در پی درگیری‌های قومی در جنوب آن کشور اتفاق افتاد. یکی از بهانه‌های همیشگی دولت مستبد قرقیزستان برای سرکوب مردم، دست زدن به اقدامات خشونت آمیز در منطقه‌ای است که ترکیب قومیتی به خاطر مرزهای دوره شوروی و مهاجرت به هم ریخته است.

حاکمان مستبد آسیای میانه ممکن است احساس کنند که نسبت به 2‌ماه پیش قوی‌تر شده‌اند. بعضی از رژیم‌ها به‌خاطر افزایش بهای نفت سود می‌برند و این موضوع حتی می‌تواند به آنها قدرت بیشتری بدهد به‌دلیل اینکه این رژیم‌ها در مقابل فشارهای غرب برای انجام اصلاحات سیاسی مقاومت و ایستادگی می‌کنند. به خاطر نقشی که قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان در جنگ افغانستان ایفا می‌کنند، این فشارها حداقل از سوی آمریکا تعدیل شده است. در حالی که سطح روابط غرب با پاکستان کاهش یافته، آسیای میانه نقش مهم‌تری به‌عنوان مسیر تأمین تجهیزات و تدارکات برای نیروهای ائتلافی در افغانستان پیدا کرده است.
اما رهبران کشورهای آسیای‌میانه هنوز هم نگران هستند. «نظربایف» ممکن است حتی بدون اینکه اقدامات احتیاطی انجام دهد و جلوی شرکت عادلانه مخالفان در انتخابات ریاست‌جمهوری قزاقستان را بگیرد، پیروزی چشمگیری کسب کند اما با وجود این، خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام در آن کشور شده است. او همان طور که برنامه‌ریزی کرده است نمی‌خواهد با برگزاری همه‌پرسی، دوره حکومتش را تا سال‌2020 میلادی طولانی‌تر کند. بعضی از کارشناسان مسائل سیاسی این موضوع را واکنشی در جهت مخالفت با درخواست غرب برای برگزاری همه‌پرسی می‌دانند و برخی دیگر این امر را واکنشی مستقیم به وقایع و اتفاقات مصر تلقی می‌کنند.

درست است که در تمام منطقه آسیای میانه، رکود اقتصادی ممکن است جدی‌ترین تهدید کوتاه‌مدتی باشد که دولت‌ها با آن روبه‌رو هستند اما یکی از دلایل درخواست «نظربایف» برای برگزاری انتخابات زودهنگام در قزاقستان و مخالفت با برگزاری همه پرسی در آن کشور، ممکن است با افزایش نگرانی‌ها از بدتر شدن وضعیت اقتصادی و به‌خصوص بالا رفتن قیمت‌ها ارتباط داشته باشد. یکی دیگر از نگرانی‌های عمده این است که روسیه امکان دارد دسترسی به کارگران مهاجر را محدود کند و نان بسیاری از افرادی که در منطقه آسیای میانه زندگی می‌کنند را ببرد. با وجود اینکه آرامش سیاسی در منطقه حاکم است اما اینها رژیم‌های متزلزلی هستند.

روی هم رفته، رهبران کشورهای قزاقستان، تاجیکستان و ازبکستان با مشکلی روبه‌رو هستند که همتایان آنها در مصر، لیبی و تونس را گیج و آشفته کرده است. مشکل آنها این است که چطور می‌توانند ضامن برقراری ثبات و امنیت در کشورشان باشند و تهدید مهمی برای بر‌هم‌زدن این آرامش محسوب نشوند.

اکونومیست

برچسب‌ها