درکنار انبوه خبرها و گزارشهایی که جملگی بار تبلیغاتی دارند، یکیدو یادداشت انتقادی نیز نوشته شده که اتفاقاً در آنها به نکات درستی هم اشاره شدهاست. جشنواره کیش البته بیش از اینها جای پرداختن دارد. انتشار خبرهای مربوط به کیش از چند ماه قبل آغاز شد و روابط عمومی بهشدت فعال جشنواره تقریبا هر روز خبر و گزارشی درباره این رخداد سینمایی منتشر کرده و میکند.
امسال برای اولین بار جشنواره کیش به صورت بینالمللی برگزار میشود و این اولین بودن ظاهرا آنقدر از نظر برگزارکنندگان اهمیت دارد که بدشان نمیآید پیشینه جشنواره نادیده گرفته شود؛ جشنوارهای که یک دهه پیش با دبیری کامران شیردل آغاز به کار کرد و به شکل متمرکز به سینمای مستند میپرداخت و البته ابعاد گسترده امروز را هم نداشت. اعتبار و جایگاه شیردل میان مستندسازان برای برگزاری جشنوارهای موفق در حوزه سینمای مستند کفایت میکرد.
کاری به اینکه چه اتفاقی افتاد که شیردل از دبیری جشنواره کنار رفت، نداریم و این اشاره فقط در جهت یادآوری این نکته بود که چه کسی اولین گامهای این رخداد سینمایی را برداشت؛ فردی که میان بزرگداشتهای بعضاً بیربط جشنواره امسال کیش میشد از او هم نامی برد.جدای از اینها به نظر می رسد خبرسازی و ایجاد جذابیت برگزارکنندگان جشنواره امسال آنقدر اهمیت داشته که کسی فکر نکرده نمایش «ورود آقایان ممنوع» و «جرم» و انبوهی فیلم دیگر چه ربطی به کیش دارد؟ خبر اینکه دوستان خواستهاند آثار تماشایی و بحثبرانگیز جشنواره فیلم فجر را نیز اکران کنند. اینکه نتیجه چنین رویکردی چیست و قرار است این ضیافت سینمایی در نهایت چه دستاوردی به همراه داشته باشد را قطعا برگزارکنندگان جشنواره توضیحش را خواهند داد. آنچه اما ورای پوشش تبلیغاتی رخدادها مشهود به نظر میرسد عدم تناسب هزینه بالای برگزاری چنین جشنوارهای با دستاوردهایش است. در مورد هزینهها گویا اینکه بخش عمده بودجه را سازمان مناطق آزاد تامین کرده، برای مسئولان کفایت میکند. سؤال اینجاست که چنین بودجهای را نمیشد به شیوهای اصولیتر هزینه کرد؟ موضوع هم فقط جشنواره کیش نیست و چندین و چند جشنواره سینمایی دیگری را هم میتوان نام برد که از بودجه عمومی ارتزاق میکنند بیآنکه بود و نبودشان اصلا محسوس باشد.
نزدیک به یک دهه پیش اولین جشنواره فیلم نفت به همت وزارت نفت و همکاری و همراهی وزارت ارشاد برگزار شد و کلی سینماگر و خبرنگار به خوزستان رفتند و دوستانی که آنجا بودند به خاطر دارند که ریختوپاشهایی هم صورت گرفت. جشنوارهای که دیگر هم برگزار نشد و گویا هزینههای هنگفت همان یک دوره هم بعدا محل سؤال واقع شد. آفت جشنوارهزدگی یکی از مهمترین مشکلات سینمای ایران است. جشنوارههای بیکارکردی که دولت متولی آنهاست و خرجشان را میدهد بیآنکه برگزاریاش چنان که باید به تقویت و رشد سینما یاری رساند. جشنوارههایی که اگر پای ارتزاق از بودجه عمومی در میان نبود هرگز اینگونه برگزار نمیشدند.